سفیران اسلام

فهرست کتاب

جایگاه

جایگاه

ایشان سخنگوی انصار بود که به او سخنگوی پیامبر جمی‌گفتند، آنچنان که حضرت حسان بن ثابت به شاعر رسول اکرم جمشهور بود، حضرت ثابتسسخنران فصیح و بلیغی بود.

و آنگاه که وفد تمیم پیش پیامبر جآمد و مردم جمع شدند و هریک آنچه را که مایه افتخار و مباهات آن‌ها بود ذکر کرد. آنگاه سخنگوی آنان بلند شد و سخنان زیبایی بیان کرد که پس از او حضرت ثابتسبرخاست. و آنچنان سخنرانی فصیح و بلیغی ایراد کرد که حاضرین شگفت‌زده شدند و به او شهره آفاق گفتند.

وی در پاسخ فرمود: ستایش پروردگاری را سزاست که آسمان‌ها زمین آفریده او است که در آنجا به تدبیر امور پرداخته و علمش بر تمام کائنات فراگیر و هرچیز از منبع فضلش سرچشمه گرفته و به قدرتش ما را فرمانروا قرار داد. و از میان بهترین مخلوقات پیامبر جرا برگزید که نژادی برتر دارد و از همه راستگوتر است، و کتابش را بر او نازل کرد و او را امین مخلوقات دانست.

تا این که مردم را بسوی ایمان به خداوند دعوت کند و خویشاوندانش (مهاجرین) که بهترین و نیکوکارترین افراد بشرند به او ایمان آوردند.

و پس از آنان ما انصار اولین کسانی هستیم که دعوت پیامبر جرا قبول کردیم، پس ما یاوران دین خداوند وزیران رسول او هستیم، بعد از ایشان شاعر بنی‌تمیم اقرع بن حابسسبلند شد و چند شعر خواند.

أتيناك كيما يعرف فضلنا
إذا خالفونا عند ذكر الـمكارم
أنا رؤوس الناس من كل معشر
وأن ليس في أرض الحجاز كدارم
وأن لنا الـمرباغ في كل غارة
تكون بنجد أو بأرض التهائم

«نزد شما آمده‌ایم تا مردم برتری ما را بدانند، آنگاه که در ذکر مباهات با ما مخالفت می‌کنند. براستی ما سران همه مردم هستیم و در سرزمین حجاز قبیله مانند بنی دارم و جود ندارد، در هر نبرد و حمله ربع غنیمت از ما است، چه در سرزمین نجد باشد و یا تهامه».

پس از او شاعر اسلام حضرت حسان بن ثابتسبرخاست و او را جواب دادند.

بني دارم لا تفخروا إن فخركم
يعود وبالاً عند ذكر الـمكارم
هبلتم علينا تفخرون وانتم
لنا خولٌ بن ظئر وخادم

بنی دارم به خودتان مبالید که فخرتان وقت ذکر مباهات برایتان وبال می‌شود، پیش ما آمده‌اید و بر ما فخر می‌کنید؟

و حالان که شما زیر دستان و خادمان ما هستید.

پس گفتند سخنگوی آنان از سخنگوی ما برتر است و شاعرشان از شاعر ما ماهرتر است.

و صداها بلند شد و در میان‌شان شلوغی شد که خداوند فرمود:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢[الحجرات: ۲].

«ای مؤمنان صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر مکنید و مانند سخن‌گفتن با همدیگر با او بلند سخن نگوئید، از این که مبادا اعمال‌تان از بین برود، در حالی که شما نمی‌دانید».