انواع عبادت:
عبادت انواع و اشکال مختلف دارد و درینجا به برخى ازین اشکال اشاره میکنیم:
دعا کردن یکى از انواع عبادت است، و آن عبارت از طلب قضاى حاجات از خداوند است آن حاجات و نیازمندىهایی که به غیر از خداوند کسى دیگرى قادر به قضاى آن نباشد، از قبیل انزال باران، شفاى بیماران، سعادت، کوشندن مشکل، طلب بهشت نجات از دوزخ، مطالبه اولاد، و روزى و طلب سعادت و امثال اینها..
این همه به غیر از خداوند از کسى دیگرى مطالبه نمیشود خداوند میفرماید دعا عبادت است، و کسی که آن را به غیر از خداوند متوجه میسازد عاصى و از اهل دوزخ است.
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ٦٠﴾[المؤمن: ۶۰].
یعنى: «پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند!»
و در مورد عدم قدرت و ناتوانى به نفع و ضرر از طرف غیرخداوند قرآن میفرماید:
﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا ٥٦﴾[الإسراء: ۵۶].
یعنى: «به کسانیکه به غیر از خداوند زعم و گمان دارند برایشان بگو: بخواهید آنهایی را که به غیر از خداوند به قدرت او زعم کردید پس قدرت از بین بردن و دور کردن ضرر از شما را ندارند و نمیتواند که این ضرر را تغییر یا تحویل بدهند»و درجاى دیگر میفرماید:
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨﴾[الجن: ۱۸].
یعنى: «مساجد خاص خدا است پس هیچ کسى را با خداوند نخوانید».
ذبح نذر و تقدیم قرابین و نذور به غرض تقرب از جمله عبادت بوده و به غیر از خداوند به نام هیچ مخلوق دیگرى روا نمیباشد.
و کسی که به نام غیر خداوند و به نام قبر و یا جن ذبح و نذر تقدیم میدارد مستحق لعنت میگردد.
خداوند میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳].
«بگو: نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خدا است که پروردگار جهانیان است (و این است که تنها خدا را پرستش میکنم و کارهای این جهان خود را در مسیر رضایت او میاندازم و بر بذل مال و جان در راه یزدان میکوشم و در این راه میمیرم، تا حیاتم ذخیرهی مماتم شود. خدا را هیچ شریکی نیست، و به همین دستور داده شدهام، و من اوّلین مسلمان (در میان امّت خود، و مخلصترین فرد در میان همهی انسانها برای خدا) هستم».
ورسول اکرم (ج) فرمودهاند: «لعن الله من ذبح لغير الله»(حدیث مسلم). «خداوند کسى را که بنام غیر خدا ذبح میکند لعنت کرده است». هرگاه کسى بگوید به نام فلانى بالاى من نذر باشد، که اگر کسى چنین و چنان شد این چیز را صدقه میکنم، و چنان کارى را مینمایم، این چنین نذر گرفتن ناروا بوده و شرک است؛ زیرا نذر عبادت است و عبادت به غیر از خداوند درست نمیباشد. و نذر مشروع چنین است که شخص بگوید: به نام خداوند برخود نذر گردانیدم که این چیزى را صدقه میکنم، و یا چنان کارى مینمایم.
و دیگر از جمله عبادت استغاثه و استعانت خواستن است و همچنان طلبیدن است، این امور سه گانه به غیر از خدوند از کس دیگرى مطالبه نمیشود خداوند در قرآن کریم میفرماید:
﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾[الفاتحة: ۵].
یعنى: «خاص تو را عبادت میکنیم و خاص از تو یارى مىطلبیم». و نیز میفرماید:
﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢﴾[الفلق: ۱-۲].
یعنى: «بگو: پناه میآورم به پروردگار صبح، از شر آنچه آفریده است». و رسول (ج) فرمودهاند: «إنه لا يستغاث بى وإنما يستغاث بالله»یعنى: «به من پناه خواسته نمیشود بلکه به خداوند پناه خواسته میشود». و نیز فرمودهاند:
«إذا سألت فاسأل الله وإذا استعنت فاستعن بالله»حدیث الترمذى.
«هرگاه چیزى طلب کنی پس از خداوند بخواه و چون مدد خواهى پس از خدا یارى طلب».
ناگفته نماند که میتوان از انسان زنده و حاضر در آنچه که قادر به اجراى آن باشد کمک خواست. اما استعانت به غیر از خداوند از دیگرى جواز ندارد و از مرده استعانت و مدد خواسته نمیشود و لو نبى و یا ولى هم باشد زیرا قدرت به انجام دادن چیزى ندارد.
علم غیب خاصه خداوند است هرکه مدعى آن گردد کافر میشود و اگر چیزى را کسى پیشگوئى کند و مطابق آن صورت بگیرد این چیز به صورت تصادف و توافق حاصل شده است رسول الله (ج) میفرماید: «من آتى كاهناً اوعرافاً فصدقه بما يقول فقد كفر بما أنزل على محمد»رواه الامام احمدوالحاکم.
«کسیکه نـزد کاهن و یا کف شناس بیاید و هر آنچه را که او میگوید تصدیق نماید پس به آنچه که به محمد فرود آمده کافر شده است».
از جمله انواع عبادت توکل، خشوع و رجاء است: و انسان به غیر از خدا بر کسى توکل نمىنماید، جز به خدا به کسی دیگر امید ندارد و به غیر از خداوند از کسى نمىترسد. جاى تأسف است که گروهى از پیروانان اسلام مرتکب اعمال شرک آمیز شده، و براى رسیدن به آرمانهاى خویش دعا و رجاء خود را متوجه غیر خدا ساخته به اطراف قبور طواف میکنند، و حاجات خود را از آنها مطالبه مینمایند، و چنین عملى یک کار غیر اسلامى بوده و انسان را از حدود اسلام بیرون میآورد، و لو اینکه کلمه شهادت را بر زبان تکرار نماید، نماز خواند، روزه بگیرد و حج نماید. خداوند میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾[الزمر: ۶۵].
«به تحقیق که به تو وحى شد و به کسانیکه پیش از تو بودند، اگر شرک آورى حتماً عملت باطل میگردد و هر آینه از زیانکاران میشوى». و فرموده:
﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢﴾[المائدة: ٧۲].
«هر آینه کسیکه بخدا شریک میآورد، پس به تحقیق بهشت را برخود حرام گردانیده، و جایگاه او دوزخ است، و ستمکاران را مدد گارى نیست». و خداوند به حضرت محمد (ج) امرکرده که به مردم اعلان نماید که:
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾[الکهف: ۱۱۰].
ترجمه: «بگو همانا که من بشرى مانند شما هستم که به من وحى نازل شد، هر آینه خداى شما خداى یکتا و واحد است، پس کسیکه آرزومند دیدار پروردگار خود باشد پس باید عمل نیک انجام دهد و در پرستش پروردگار هیچ کسى را شریک نگرداند».
اما این جاهلانی که علماء سوء آنها را منحرف ساخته و به نام طلب، وسیله و شفاعت اعمالى را مرتکب میشوند که بوى شرک از آن برمیآید، تمسک و دلیل اینها تأویلات بیفایدهی بعضى نصوص و احادیث غیر صحیحه و قصهها و خوابها نیست که هیچکدام آنها سند واقع شده نمیتوانند، این علماء سوء در کتب و مؤلفات خویش چنین دلایلى را جمع کردهاند که جز گمراهى و متابعت هوى و تقلید کورکورانه چیزى دیگر را در بر ندارند، ناگفته نماند وسیله که خداوند در قرآن کریم طى آیه ۳۵ سوره مائده از آن نام برده فرموده:
﴿وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ﴾[المائدة: ۳۵].
«و برای تقرّب به خدا وسیله بجوئید (که عبارت از طاعت و عبادت و اعمال شایسته و بایسته است».
مراد ازین وسیله همان اعمال صالحه میباشد از قبیل توحید خداوند، نماز، صدقه، روزه، حج، جهاد، امر بالمعروف و نهى عن المنکر، صله رحم و مانند اینها..
اما طلب از مردگان و استعانت خواستن از آنها در وقت سختى و مشکلات اینها یک نوع عبادت غیر اللهاند.
هرچه شفاعت انبیاء و اولیاء و سائر مسلمانان یک حقیقت است که به آن ایمان داریم و البته این در آنوقت میباشد که خداوند به آنها إذن و اجازه میدهد مگر مستقیماً از اموات سؤال نمیشود زیرا این کار حق خدا است و از او تعالى مطالبه نمیگردد، و انسان موحد به این ترتیب از خداوند مطالبه میکند: خدایا، پیغمبر و بندگان صالحات را در حق من شفیع بگردان و نمیگوید که اى فلان ولى برایم شفاعت کن زیرا او مرده است و از مرده درخواست صورت نمیگیرد خداوند میفرماید:
﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِيعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٤٤﴾[الزمر: ۴۴].
ترجمه: «بگو: هر گونه میانجیگری از آن خدا است (و کسی نمیتواند کمترین میانجیگری بکند، مگر این که: کسی که برای او میانجیگری میشود مورد رضایت خدا بوده، و به شخص میانجی هم اجازهی این کار داده شود، و شفاعت هم حَسَنه باشد). مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است. (پس در این جهان کاری از دست کسی بر نمیآید). بعد (هم در آخرت که روز جزا و سزا است) به سوی خدا برگردانده میشوید (و کسی دارای کوچکترین اختیار و توانی نیست تا برای شما کاری بکند)».
و یکى از جمله بدعتهاى محرم که رسول اکرم (ج) از آن ممانعت نموده است، و احادیث صحیحه ممنوعیت آن را بیان میکند، مسجد ساختن، چراغ روشن کردن، خانه تیار کردن و پرده انداختن و گجکارى و سنگکارى مقبرهها و نماز خواندن بر آنها است، و اینها را رسول اکرم(ج) به این علت نهى فرمودهاند که این اعمال از اسباب عبادت و پرستش اصحاب قبور است.
و بنابراین همه آن اعمالی که در برخى از کشورهاى اسلامى صورت میگیرد از قبیل مولد و طواف بر قبر بىبى زینب و بدوى در مصر، و قبر عبدالقادر در بغداد و قبور منسوب به آل بیت در نجف و کربلا و طلب حاجت از آنها همگی اعمال شرکى بوده و ناروا میباشد.
و آنها که به این عمل مبتلا هستند گمراهاند؛ زیرا آنها که به غیر از خداوند به کسى دیگرى معتقد باشند که قدرت نفع و ضرر رساندن را دارد و لوکه نماز و روزه را نیز بگیرند، و کلمه شهادت را به زبان آورند موحد شناخته نمیشوند تا آنکه مفهوم توحید را شناخته و به مقتضاى آن عمل کند، اما کسی که تازه در اسلام داخل گردیده همین که شهادتین را تکرار نمود مسلمان بوده و تا آن زمان که چیزى منافى اسلام از او سر نزده به اسلام خود باقى میماند و اگر بعد از نطق به شهادتین به دین و مسلکى اظهار و پیروى نموده که مخالف دین اسلام انبیاء و اولیاء بود البته در آن حال صفت اسلام را از دست میدهد در این جا از اولیاء نام بردیم باید متذکر شد که (اولیاء عبارت از آن اشخاص موحد و مطیع خداوند میباشند که از اوامر پیغمبر پیروى کرده و برخى از آنان از راه علم و جهادی که میکنند شناخته میشوند و گروه غیر معروف باقى میمانند و آنهائیکه معروفاند از مردم مطالبه ندارند که آنها را تقدیس نمایند، اولیاء حقیقى مدعى ولایت نبوده بلکه آنها خود را مقصر میخوانند و آنها لباس مخصوص را بر تن نمیکنند و هیئت خاصى ندارند، صفت بارز آنها پیروى از پیغمبر (ج) و تعالیم اسلام است، و هر مسلمان موحد و پیرو اوامر پیغمبر (ج) مطابق به تقوى و صلاحاش بهره از ولایت دارد از این جا برمىآید آن کسانی که با لباس و هیئت مخصوص، مدعى ولایتاند، ولی نبوده و دروغگو هستند).
انبیاء و اولیاء از آنهائیکه از غیر خدا استعانت و کمک میخواهند بیزار هستند زیرا انبیاء به خاطر آن مبعوث شدهاند که مردم را به عبادت خداى واحد دعوت کنند، محبت انبیاء و اولیاء این نیست که آنها عبادت شوند، به این دلیل که اینگونه عبادت کردن در حقیقت با آنها دشمنى است، بلکه محبت آنها و پیروى آنها در آنچه امر میکنند مىباشند، مسلمان واقعى انبیاء و اولیاء را دوست دارد و آنها را پرستش نمیکنند، ما عقیده داریم که محبت پیغمبر (ج) بر ما واجب است و این محبت قویتر و بالاتر از محبت جان، اهل و اولاد و همه مردم است.