دوازدهم: در مورد دشمنان پنهانى و راه خلاصى از آنها
خداوند در قرآن کریم دشمنان مسلمان را که باعث تباهى او در دنیا و آخرت مىگردند بیان نموده، و راه خلاص و نجات از آنها را نیز شرح کرده است، از جمله این دشمنانان یکى هم شیطان است، شیطان دیگر دشمنان مسلمان را تحریک مىکند، این ملعون دشمن پدر ما آدم، و مادر ما حواء علیهما السلام بود که ایشان را از بهشت خارج ساخت، و این دشمن اولاد آدم تا پایان جهان است، میکوشد آنها را در کفر اندازد تا خداوند آنها را به عذاب دوزخ معذب گرداند.
وچون از کافر ساختن او عاجز گردد، سعى میکند تا مرتکب گناهى گردد تا مورد غضب خداوندأ قرار گیرد.
شیطان روحى است که جسد ندارد، و در انسان مانند خون حرکت میکند، و دردل وسوسه مىاندازد، و شر و فساد را زیبا جلوه میدهد تا سر انجام در دام آن افتد، و راه خلاصى از آن طوری که خداوندأ فرموده است اینست چون مسلمان دچار خشم و غضب گردد، و یا قصد ارتکاب گناهى داشته باشد باید این جمله را تکرار کند: «أعوذ بالله من اليشطان الرجيم»و غضب خود را ترک دهد، و معصیت را مرتکب نگردد، و باید مسلمان به یقین بداند که عامل تحریک او به ارتکاب معصیت شیطان است و چون شیطان انسان را در معصیتى بیندازد آنوقت از پیش اورفته و از او اظهار بیزارى مىکند.
خداوندأ میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمۡ عَدُوّٞ فَٱتَّخِذُوهُ عَدُوًّاۚ إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ ٦﴾[فاطر: ۶].
«هر آئینه شیطان دشمن شما است پس او را دشمن بگیرید، هر آئینه شیطان میخواهد از پیروان خویش تا از اصحاب دوزخ شوند».
دومین دشمن عمده انسان هوى است، هوى انسان را دعوت به ترک حق و پیروى باطل و عصیان از حکم الهى مینماید، تقدم عاطفه بر حق و عدل یکى از انواع هوى مىباشد، و راه نجات از این دشمن این است که بنده به خداوند پناه بخواهد و هوى را کنار بگذارد و از حق پیروى کند و او اینکه برایش تلخ و دشوار هم تمام شود.
دشمن سوم نفس اماره باسوء است از جمله اوامر زشت و نارواى نفس اماره بالسوء مثلاً این است که انسان در نفس خود میل و رغبت به گناهى پیدا میکند، مثلاً دلش مىخواهد زنا کند، و یا شراب بنوشد و امثال آن و راه خلاصى از آن این است که انسان از شر نفس و شیطان به خداوندأ پناه بخواهد، و از ارتکاب عمل ناروا صبر نماید، چنانچه که انسانى در وقت مرض از خوردن و نوشیدن چیزهایی که دلش میخواهد آن را بخورد و یا بنوشد پرهیز میکند؛ زیرا میداند که خوردن و نوشیدن آنها برایش ضرر دارد، اگر بخورد و بنوشد تکلیف زیاد میگردد، لذا از آن پرهیز مینماید.
دشمن چهارم: شیطان انس است، اینها همان بندگان عصیانگر هستند که بازیچه دست شیطان قرار گرفته و مرتکب منکرات میشوند، و این عمل منکر را به هر کسی که با آنها مجالست نماید انتقال میدهند، راه خلاصى از این دشمن دوری جستن از آنها و عدم نشست و برخاست با آنها است.