دین حق

فهرست کتاب

هفتم: در سياست خارجى

هفتم: در سياست خارجى

خداوندأحکام اسلام و عموم مسلمانان را مأمور ساخته تا از غیر مسلمانان دعوت کنند که دین اسلام را بپذیرند، و با پذیرش این دین نجات‌بخش از ظلمات کفر و شرک نجات یابند، و به سعادت حقیقى برسند، اسلام به مسلمانان دستور می‌دهد تا به حیث یک عضو صالح جامعه‌ی انسانى گشته و در راه نجات و اصلاح بشریت از هیچگونه سعى و مجاهدت دریغ نکند، بر خلاف نظام‌هاى دیگرى که از انسان می‌خواهد که که فقط مطابق خواست‌هاى آن نظام یک شهرى خوب باشد، و به فکر آن نیست که به دیگران مفید باشد یا خیر، و این خود دلیل قاطع برکمال اسلام و ناقص بودن مکتب‌هاى دیگر است.

اسلام به مسلمانان امر می‌کند تا خود را قوى و نیرومند بسازند، تا بتوانند از تجاوز دشمنان خود را در امن گردانند، و به آن‌ها حق داده شده که با دشمنان اسلام که فکر تجاوز را بر اسلام ندارند پیمان و معاهده عدم تعرض و یا سائر معاهداتی که منافى شریعت نیست ببندد، اسلام نقض عهد را بر مسلمان حرام نموده گرچه این عهد با دشمن بسته شده باشد، مگر اینکه دشمن آن را نقض کند در این حال براى مسلمانان رواست که خود را پایبند به این عهد ندانند، پیش از شروع جنگ مسلمانان مکلف‌اند دشمنان خود را به قبول اسلام دعوت کنند، و اگر نپذیرفتند از آن‌ها دعوت کنند تا جزیه بپردازند، و اگر این را هم قبول ننمایند در آن حال با آن‌ها قتال صورت می‌گیرد، تا ریشه فتنه و فساد قطع کردد و پرجم اسلام در هر طرف به اهتزاز بیاید.

در وقت جنگ اسلام کشتن اطفال، و مو سفیدان، و زنان و زاهدانى را که بر پرستشگاه‌هاى خود قرار داشته و با جنگاوران یارى نمى‌کنند ناروا ساخته است، و اما آن کسانى که به مشوره و یا عمل‌کرد با مقاتلین در جنگ شرکت می‌کنند البته حساب آن‌ها جدا است. و با اسیران جنگ رویه خوب و انسانى صورت بگیرد، از این همه واضح می‌گردد که در جنگ هدف اسلام پخش نفوذ و استثمار و کشور گشائى نبوده، بلکه از آن انتشار حق و پخش رحمت میان بشریت و نجات آنان از پنچه استبداد مخلوق و دعوت به پرستش حق است.