ايمان
خداوندأ بر مسلمان واجب گردانیده تا در حال ایمان به ذات اقدس او تعالى به رسول اکرم (ج) و سایر انبیاء و به فرشتگان [٩]و کتابهاى آسمانى [۱۰]که ختام مسک آن به قرآن کریم صورت گرفته ایمان بیاورد.
مسلمان مکلف است به همه پیغمبران ایمان بیاورد زیرا رسالت آنها واحد و دین ایشان یکى است که عبارت از دین اسلام است و مرسل آنها یکى است و آن ذات اقدس الهى است، پس بر هر مسلمان واجب است که به همه آنها و خاتم المرسلین حضرت محمد (ج) ایمان بیاورد، و آنانکه بعد از رسول اکرم (ج) آمدهاند همگى از امت آنحضرت (ج)اند، برابر است که مسیحى باشد و یا یهودى و یا از اهل دیانات دیگر بر همه آنها ایمان بر رسول خدا و رسالت او واجب است.
حضرت موسى و عیسى علیهما السلام و دیگر انبیاء بیزارند از آن مردمی که به آنها ایمان آوردند، و اما به رسول اکرم (ج) ایمان نمیآورند، و کسی که دعواى اسلام را نماید اما به انبیاء پیشین ایمان نیاورد مسلمان گفته نمیشود، و همچنین کسی که به رسول÷ ایمان نیاورد و خود را پیرو انبیاء سابق بداند کافر است و رسول÷ در حدیث شریف فرمودند: «والذي نفسي بيده لا يسمع بي أحد من هذه الأمة يهودي أونصراني ثم يموت ولم يؤمن بالذي أرسلت به إلا كان من أصحاب النار»روایت مسلم.
ترجمه: «قسم به ذاتی که نفسم در ید اوست هیچکس از این امت چه یهودى باشد چه نصرانى وجود ندارد که رسالت من و بعثت من به او برسد اما ایمان نیاورد و به این حال بمیرد مگر اینکه از اهل آتش باشد».
ایمان به زنده شدن بعد از مرگ و حساب و پاداش اعمال دوزخ و بهشت و ایمان به قدر بر مسلمان واجب است.
ایمان به قدر عبارت است از اعتقاد مسلمان به اینکه خداوند تعالى عالم به همه اشیاء است، اعمال بندگان را میدانست قبل از آنکه آسمانها و زمین را بیافریند، و این همه را در لوح محفوظ نوشته، و مسلمان میداند آنچه خدا خواهد مىشود، و چیزى را که نخواهد واقع نمیشود، او تعالى بندگان خود را با هدف عبادت و طاعت خود آفریده، احکام را به آنها بیان، اوامرى به آنها داده است و از بعض چیزها ایشان را منع نموده است و به آنها قدرت بخشیده است تا توسط آن اوامر الهى را بجا آورند، و مستحق ثواب گردند، و اگر عصیان و سرکشى نمودند تعذیب میشوند، و مشیئت بنده تابع مشیئت خداوندأ است، هرچه آن مقدراتی که در آنها بنده هیچگونه اراده و مشیئتى ندارد و از قبیل خطا و نسیان و حالات اکراه و اضطرار، فقر و مرض، مصائب و آلام و مانند آنها بنده در برابر اینها هیچکدام مسؤلیتى ندارد، و در مقابل جزاء و سزا نمىبیند، و حتى در برابر مصائب، فقر و مرض اگر صبر کند ثواب میبیند به همه آنچه گذشت ایمان آوردن واجب است.
عالیترین مسلمانان و قریبترین آنان از لحاظ درجه و قرب به خداوندأ صاحبان درجه برتر در بهشت نیکو کاراناند، و محسنین کسانىاند که خداوند را تعظیم و عبادت مىکنند، و از معاصى مىپرهیزند گویا که خداوندأ شاهد احوال آنهاست و عقیده دارند که در همه احوال هیچ فعل و قول و نیت آنان از خداوند پنهان نمیماند، و چون از آنها کدام گناه و معصیتى سر زند که مخالف اوامر الهى باشد به توبه صادقانه مبادرت ورزیده و از آنچه که از او سر زده است اظهار ندامت میکند، و از خداوند مغفرت مىطلبد و دیگر به آن رجوع نمیکند.
خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨﴾[النحل: ۱۲۸].
«بیگمان خدا (مرحمت و معونت و حفاظت و رعایت همه جانبهاش) همراه کسانی است که تقوا پیشه کنند و (با دوری از نواهی، خود را از خشم خدا به دور دارند، و با تمام نیرو و قدرت) با کسانی است که نیکوکار باشند و (با انجام اوامر الهی خویشتن را به الطاف ایزد نزدیک سازند)».
کمال دین اسلام:
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾[المائدة: ۳].
«امروز (احکام) دین شما را برایتان کامل کردم و (با عزّت بخشیدن به شما و استوار داشتن گامهایتان) نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم».
و نیز میفرماید:
﴿إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ وَيُبَشِّرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا كَبِيرٗا ٩﴾[الإسراء: ٩].
«این قرآن (مردمان را) به راهی رهنمود میکند که مستقیمترین راهها (برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت) است، و به مؤمنانی که (برابر دستورات آن) کارهای شایسته و پسندیده میکنند، مژده میدهد که برای آنان (در سرای دیگر) پاداش بزرگی (به نام بهشت) است».
و در حدیث صحیح از رسول اکرم (ج) روایت است که: «تركتكم على المحجة البيضاء ليلها كنهارها لا يزيغ عنها إلا هالك».
«شما را بر دلیل روشن گذاشتم که شب آن مانند روز آن است از آن راه هیچکس جز آنکه هلاک شونده باشد کج و منحرف نمیشود».
و نیز فرمودهاند: «تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا أبداً كتاب الله وسنتي».
یعنى: «در میان شما چیزى گذاشتم که اگر به آن عمل کنید هرگز گمراه نمیشوید، کتاب خدا و سنت من». آیاتی که گذشت آیه اول بیانگر این مطلب است که خداوند اسلام را به حیث یک دین کامل براى مسلمانان نازل کرده و در آن هیچ نقص موجود نیست، و به زیادت نیازمندى و احتیاج ندارد، و صلاحیت آن محدود به زمان و مکان معین نیست، براى هر وقت و در میان همه امتها صلاحیت تطبیق را دارد، و خداوند توسط این دین بزرگ و به غلبه اسلام بر ادیان دیگر و پیروز ساختن مسلمانان بر ملل دیگر و دشمنانی که در صبح ظهور این دین سرسختانه عناد و دشمنى میکردند، و به نـزول رسالت جهانى پیغمبر بزرگ اسلام نعمت خود را کامل ساخته و اسلام را به عنوان دین مورد پسند خود براى بشریت نازل کرده و به غیر از آن دین دیگرى را نمىپذیرد.
و آیه دومى این مطلب را مىرساند که قرآن کریم منهج کامل و بیان شافى و کافى بوده آنچه حق است در این کتاب بزرگ شرح شده هیچ موضوعى خیر و حقى مربوط به دنیا و آخرت وجود ندارد مگر اینکه در آن آمده است آنچه را که قرآن خیر خوانده همانا خیر است و آنچه راکه از نظر قرآن شر گفته شده همانا شر است، حل هر موضوعى بصورت صحیح و واقعى آن در قرآن وجود دارد، چه اینکه این مسئله در گذشته واقع شده و یا در آینده به میان آید، راه حل همه آن در قرآن کریم وجود دارد، و هر حل و تفسیرى که غیر از قرآن باشد جهل و ظلم و دور از حقیقت است.
همه وسایل زندگى بشمول علم و عقیده، سیاست و نظام حکومت، سیاست و قضاء، علم النفس (روان شناسى)، اجتماع، اقتصاد نظام جنائى و سائر قضایا که انسان در حیات خویش به آن نیاز و احتیاج دارد در قرآن کریم موجود است، و رسول اکرم (ج) با بیان معجزه خویش اینها را شرح فرموده است، در فصل ذیل اینکه قرآن کریم دستور کامل است به تفصیل بیشتر بیان خواهد شد.
[۵. - ترجمه: «به نام خداوند بخشندهی مهربان. ستایش خداوندی را سزا است که پروردگار جهانیان است. بخشندهی مهربان است. مالک روز سزا و جزا است. تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میطلبیم. ما را به راه راست راهنمائی فرما. راه کسانی که بدانان نعمت دادهای؛ نه راه آنان که بر ایشان خشمگرفتهای، و نه راه گمراهان و سرگشتگان». [۶. - زیراکه اگر قرآن کریم به لسان غیر عربى تلاوت شود قرآن گفته نمیشود، لذا الفاظ قرآن ترجمه نمیشود، بلکه معانى آن ترجمه میشود، و اگر حروف و کلمات قرآن ترجمه شود بلاغت و اعجاز قرآن از بین میرود، و در آن صورت قرآن نمیباشد. [٧. - کفاره آزاد نمودن غلام، یا طعام دادن براى ده تن مسکین، و یا لباس برایشان، و در صورت ناتوانى چیزهاى فوق الذکر سه روز روزه بگیرد. [۸. - فقط در میان رکن یمانى و حجر الأسود لازم است که بگوید: ﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ﴾«پروردگارا! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء فرما (و سرای آجل و عاجل ما را خوش و خرّم گردان) و ما را از عذاب آتش (دوزخ محفوظ) نگاهدار». تکرار نماید. [٩. - ملائکه را خداوند تعالى از نور آفریده است، عدد آنها را بجز خداوند کسى شمرده نمیتواند، عده آنها در آسمانها میباشد و دیگرى موکل به بنى آدم است. [۱۰. - مسلمان باید ایمان داشته باشد که همه کتابهاى را که خداوند تعالى بر رسل نازل کرده حق است، لاکن اکنون بجز قرآن کریم دیگر کتاب آسمانى باقى نمانده، تورات و انجیل فعلى از تألیف خود یهود و نصارى است، آنها میگویند سه خدا وجود دارد، و عیسى÷ پسر خداست -والعیاذ بالله- در حالیکه خداوند یک است شریک ندارد، و عیسى÷ بنده و رسول خداست. روزى نبى اکرم جورقهای را از تورات به دست حضرت عمرسدید خشم نموده و فرمود: مگر هنوز هم تو اى فرزند خطاب شک دارى؟ قسم بخدا که اگر موسى÷ برادرم زنده میبود مجالى نداشت جز اینکه از پیروانم میبود. حضرت عمرس ورقه را دور انداخت و گفت: پوزش و مغفرت مىطلبم یا رسولالله.