دین حق

فهرست کتاب

ششم: در مورد سياست داخلى‏

ششم: در مورد سياست داخلى‏

خداوند به مسلمانان امر نموده که براى تنظیم امور خود امام و خلیفه انتخاب کرده، و به بیعت کنند، و متحد گردند، و تفرقه و جدائى را کنار گذارند، و اطاعت امیر یا امام خود را کنند، تا که امیر یا امام مخالف امر خدا امر نکرده باشد.

و هدایت داده، هرگاه مسلمان در سرزمین بسر برد که در آنجا قادر به اظهار اسلام و دعوت به اسلام نباشد، باید به کشورى هجرت کند که شریعت خداوندأ در آنجا حاکم بوده، و امام و خلیفه مسلمان در آنجا قدرت را بدست دارد.

اسلام به حدود جغرافى، و سیاسى، و قومیت‌ها، و نژاد‌ها اهمیت نگذاشته و اعتراف نمی‌کند، جنسیت مسلمان اسلام است بندگان خداوندأحق دارند بدون اینکه مانعى در برابرشان قرار بگیرد، هرجا که خواهند مسافرت کنند مشروط بر اینکه به شریعت اسلام متعهد و پایند باشند، و اگر مخالف شریعت عملى از او سر زند محکوم به سزا مى‌گردد. تطبیق و انفاذ شریعت باعث امنیت، و رخاء، و سلامتى اموال و اعراض، و ارواح بوده، و عدم تطبیق آن مایه تولید فساد و بى‌امنیتى مى‌گردد،

اسلام به غرض صیانت و حفظ عقول تناول و نوشیدن مواد مخدره و نوشیدنی‌ها مست‌کننده را حرام قرار داده، و جزاء شارب ماده مست‌کننده را شلاق تعیین کرده که از چهل ضربه تا هشتاد ضربه بر وى اجرا مى‌گردد، تا عقل‌ها سالم ماند، و مردم از شر این اعمال در امن باشند.

و جهت حفظ جان‌هاى مردم قصاص را مشروع ساخته پس اگر کسى انسانى را که محقون الدم است به قتل مى‌رساند، در برابر جرمش قصاص می‌شود، اگر کسى را زخمى رساند در برابر آن هم از او قصاص گرفته می‌شود و براى مسلمان حق داده که از جان مال و شرف خود دفاع نماید.

خداوندأمی‌فرماید:

﴿وَلَكُمۡ فِي ٱلۡقِصَاصِ حَيَوٰةٞ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٧٩[البقرة: ۱٧٩].

یعنى: «در مشروعیت قصاص براى شما حیات و زندگى است، اى صاحبان خرد تا شود که شما پرهیزگار گردید».

و پیغمبر اکرم (ج) می‌فرماید: «مَنْ قُتِلَ دون نَفْسِه فهو شهيد، ومَنْ قُتِلَ دُونَ أهلهِ فهو شهيد، ومن قُتِلَ دُونَ ماله فهو شهيد».

«هرکس برای دفاع از جان و مال اهل و عیال خود پیکار کند و کشته شود شهید است».

و به خاطر دفاع از شرف و حیثیت مسلمان، اسلام غیبت و پس‌گوئى را ناروا ساخته و کسى را که مسلمانى را متهم به گناهى مى‌سازد و نمى‌تواند که شرعاً آن را ثابت کند به جرم قذف سزاء داده شود.

و براى این‌که اختلاط غیر مشروع در انساب صورت نگیرد و شرف مسلمان پایمال نگردد، جرم زنا را عنوان بزرگ‌ترین جرائم داده، و مرتکب آن را جزاى سنگین می‌دهد.

وبراى اینکه اموال مسلمانان محفوظ بوده و از دستبرد و تجاوز در حفظ باشد دزدى، تقلب کارى، قمار و رشوت، و دیگر مکاسب و پیشه‌هاى غلط را حرام ساخته و براى سارق و قطاع الطریق (رهزنان) جزاهاى سنگین تعین فرموده این جزاها که در حق سارق و غیره تعیین شده کاملاً عادلانه مى‌باشد؛ زیرا که خداوندى که بحال مردم از خود آن‌ها مهربانتر است، خوب می‌داند که براى اصلاح جامعه چه نوع احکامى سزاوارتر است. این عقوبت‌ها در حالیکه باعث کفاره گناه مجرمین مسلمان می‌گردد، جامعه را از انتشار فساد و رذیلت نجات می‌دهد، دشمنان اسلام و مدعیان غلط‌پندار آن قطع دست دزد، قصاص قاتل را مورد انتقاد قرار داده‌اند، در حالیکه هر عاقلى این حقیقت را می‌داند که قطع عضو مریض که موجب سرایت مرض به سایر جسم گردد بهتر و ضروریست، از اینکه گذاشته شود تا همه جسم را مبتلا به مرض نماید، این‌ها این جزاى حکیمانه را به اعتراض می‌گیرند، در حالیکه خودشان به خاطر رسیدن به مقاصد شوم و ظالمانه خویش و کشتن مردم بى‌گناه را یک عمل پسندیده می‌دانند.