آیا وظیفهی مسلمان مدح و ذم گذشتگان است؟
اميرالمؤمنین علی ÷در وصف اهل ايمان ميفرمايد: «عظم الخالق في أنفسهم فصغر ما دونه في أعينهم»:خالق در نظرشان بزرگ و غير از او در نظرشان كوچك است [۱٩].
آنان خدا را حاضر و ناظر اعمال خود دانسته و به تعريف وتمجيد مردم كاري ندارند و بدان هیچ اهميتي هم نميدهند، و از بيم آنكه مبادا مغرور و خودپسند گردند از تعريف و تمجيد و تملق مردم بيزار بوده و از آن نهي ميكردهاند و فريب مداحان را نمي خوردهاند، چنانكه امير المؤمنين÷در جواب آن كسي كه از او مداحي كرد فرمود: «فلا تثنوا علي بجميل ثناء، لإخراجي نفسي إلى الله سبحانه وإليكم من التقية في حقوق لم أفرغ من أدائها»مرا با ثناي پسندیده ثنا خواني مكنيد تا خود را نسبت به خداوند آماده كنم و از عهدهي حقوقي كه هنوز ادا نكردهام برآيم، تا آنكه فرمود: «فإني لست في نفسي بفوق أن أخطئ، ولا آمن ذلك من فعلي إلا أن يكفي الله من نفسي ما هو أملك به مني، فإنما أنا وأنتم عبيد مملوكون لرب لارب غيره، يملك منا ما لانملك من أنفسنا، وأخرجنا مما كنا فيه إلى ما صلحنا عليه فأبدلنا بعد الضلالة بالهدى وأعطانا البصيرة بعد العمى»: و من خود را از خطا مصون نميدانم و در كارم از خطا ايمن(در امان) نيستم مگر اينكه خداوند مرا در برابر نفسم نگه فرمايد كه از من بر اين كار تواناتر است همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاري هستيم كه جز او پروردگاري نيست، نسبت به ما اختيار آن چیزی را دارد كه تحت اختيار ما نيست. پروردگاري كه ما را از آنچه در آن بوديم بيرون آورد و به آنچه صلاح ما بود وارد ساخت و گمراهي ما را به هدايت و نابينايي ما را به بينايي مبدل ساخت [۲۰].
حضرت امير ÷همان امام هُمامي است كه وقتي ايرانيان در فضاي مدائن براي تكريم و احترام او به استقبالش آمده و پياده شدند ايشان را مذمت كرد و راضي نشد كسي براي او كرنش كند، او خود را معصوم نميدانست، حال آيا راضي است كه مداحان و زيارتنامه خوانان او را غلو آميز مدح كنند و با تفصيل و مبالغه به تعريف از او بپردازند و صفات خدايي برايش قائل شوند؟!
به هر حال خوبي و بدي گذشتگان به آيندگان مربوط نيست و آيندگان چنانكه خدا فرموده نبايد به مدح ويا ذم آنان بپردازند، بلكه هر كسي مسئول اعمال خود ميباشد ﴿تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤﴾[البقرة: ١٣٤ و ۱۴۱] «آن امتی است گذشته، کارهایشان برای خودشان است و کردار شما برای خودتان است و شما از آنچه ایشان کردهاند، بازخواست نخواهید شد».
بنابراين آيات، لعن و بدگويي از گذشتگان در اين زيارت و يا مداحي و چاپلوسي و افتخار به گذشتگان بيهوده و لغو و برخلاف شرع است، رسولخداصنيز فرموده: «احثو في وجوه المداحين التراب»: به روي مداحان خاك بپاشيد [۲۱].
كسي كه جهاد نميكند به صرف مداحي از مجاهدين گذشته چه بهرهاي خواهد برد؟ كسي كه از دنيا پرستي و شهوت پرستي دست برنداشته به صرف مداحي از اولياء خدا چه فایدهاي ميبرد؟ آيا وظيفهي مسلمين صدر اسلام عمل به احكام خدا بوده ولي وظيفهي مسلمين بعدي فقط تعريف و تمجيد از آنان است؟! مگر اسلام دو برنامهي مخالف يكديگر دارد؟ كساني كه دم از پيروي رسول خدا صو يا فلان امام ميزنند و به روش آنان عمل نميكنند، بلكه به روش خود عمل ميكنند و كتابها و مجلسها را پر از مداحي و چاپلوسي و معجزه تراشي كردهاند آيا معتقدند كه ائمه نيز نسبت به پيامبر يا امام پيش از خود چنين ميكردهاند؟ يا اينكه معتقدند وظيفهي امام و ماموم دو طريقهي مختلف است؟ مگر عقاید و اعمال اسلام براي همه يكسان نيامده است؟ مگر دين امام و ماموم فرق دارد؟ اصول دين علي ÷چه بوده است؟ آيا اصول دين اينان غير از اصول دين آن حضرت است؟! اينها سؤالاتي است كه ملت ما جوابي براي آن ندارند، از وقتي كه ملت ما جهاد را ترك كرده و از عدالت روگردان شده و فقط براي مجاهدين صدر اسلام گريه و زاري پيش گرفتهاند، مشمول ذلت و نكبت شده و از ملل مترقي جهان عقب ماندهاند، اينان ميپندارند كه اسلام يعني چاپلوسي از رسول و امام است. آيا خدا را گول ميزنند يا خود را؟ و گمان ميكنند امام حاضر است و از اين بدعتها خوشنود است؟ آيا ممكن است امامي كه در زمان حياتش با تملق مردم از خودش مخالف بوده، دستور دهد پس از ممات (وفات) در مقابل قبر او بايستند و صفحهها تملق برايش بخوانند؟! كه حال شيعه نمايان پس از هزار سال به گمان اينكه امام از مداحي وتملق و چاپلوسي ايشان خشنود ميشود پولها خرج ميكنند و شعارها و شعرهاي بي مدرك ميتراشند؟!
[۱٩] نهج البلاغه، خطبهی ۱٩۳. [۲۰] نهج البلاغه، خطبهی ۲۱۶. [۲۱] وسائل الشیعه، ج ۱۲ ص ۱۳۲، حدیث اول .