زیارت ۳۵ به نقل از ابن طاووس از قول مردی ناشناس
ابن طاووس از مردي بي آنکه نام او را معلوم کند، زيارتي نقل کرده است. وي ميگويد که مرد مذکور مرکب خود را نزديک سايهبان خوابانيد، نزديک ضريح امام آمد و به ضريح اشاره کرد و زيارتنامهای ضد قرآن خواند، سپس صورتش را به ضريح ماليد و گفت: آمدهام تا به گناهان خود اعتراف کنم و بخواهم که نزد پروردگار شفيعم باشي، سپس ضريح را قبله قرار داد و نماز خواند و مطالب بسياري گفت و نشست و چيزهايي گفت که من نفهميدم، سپس برخاست و سلام کرد و گفت: اي امام! مرا به ياد داشته باش، پس از آن بر مرکبش سوار شد و رفت!
آخر اين هم شد مدرک دين؟ ابن طاووس از جمعکردن اين زيارات با اين کيفيت چه مقصدي داشته است؟ و ديگران که از او نقل کردهاند چه قصدي دارند؟ مرد مجهولي آمده گناهانش را به امام گفته، سپس کار باطلي کرده يعني به جاي کعبه رو به ضريح نماز خوانده و خرافاتي نیز سر هم کرده است. شايد او هم مانند ساير خرافيين گمان کرده که امام پس از وفاتش، حاضر و ناظر است! زیرا گفته است: مرا در ذهن خود قرار بده. اينها چه ارزشي دارد که خواندن آن را مستحب دانستهاند. مگر احکام واجب و مستحب به دست اين نويسندگان است؟ جناب ابن طاووس به جاي آنکه انحراف او را از کعبه در هنگام نماز، نادرست و باطل بداند، و اين کار را دليل گمراهي و ناداني او بشمارد، خرافات او را براي ما ثبت کرده است!