فقه ذکر و دعا - جلد چهارم

فهرست کتاب

۱۸۱- دعای آدم÷

۱۸۱- دعای آدم÷

از جمله دعاهای عظیم ذکر شده در قرآن دعای آدم ÷پدر آدمیان است دعایی که دربردارنده‌ی توبه‌ او به درگاه الهی و طلب بخشش و رحمت و نادیده گرفتن لغزشش از سوی خداوند است. در هر صورت آدم÷مرتکب عملی شد که خداوند او را از ارتکاب آن نهی نموده بود و گرفتار چیزی شد که او را از آن برحذر داشته بود. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَيَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ فَكُلَا مِنۡ حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٩ فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ لِيُبۡدِيَ لَهُمَا مَا وُۥرِيَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيۡنِ أَوۡ تَكُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِينَ ٢٠ وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ ٢١ فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَكُمَا عَن تِلۡكُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَآ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمَا عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٢٢[الأعراف: ۱۹-۲۲].

«و [گفتیم:] ای آدم، تو و همسرت، در بهشت ساکن شو [ید] از هر جا که خواهید، بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد (۱۹) آن‌گاه شیطان آنان را وسوسه کرد تا آنچه را از شرم‌گاه‌هایشان که از [نظر]شان پوشیده بود، پیدا سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرده است مگر [برای بازداشتن از] آن‌که دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید (۲۰) و برایشان سوگند خورد که من برایتان از خیرخواهان هستم (۲۱) پس با فریب، آنان را به خواری کشاند، آن‌‌گاه چون [میوه‌های] از درخت‌ چشیدند شرمگاه‌هایشان بر آنان پیدا شد و شروع کردند [به آن‌که] از برگ [درختان] بهشت بر روی هم بر خودشان می‌چسباندند و پروردگارشان آنان را ندا داد: آیا شما را از این درخت منع نکرده بودم و به شما نگفته بودم که شیطان دشمن آشکار شماست؟».

این خطا و گناه آدم بود که مرتکبش شد اما دیری نپایید که پشیمان گشت و به گناهش اعتراف کرد و خطایش را پذیرفت و از پروردگارش درخواست عفو و بخشش نمود و پروردگارش کلماتی را به او الهام نمود تا آنها را بگوید و دعاهایی به او آموخت تا بر زبان آورد و آنگاه توبه‌اش را پذیرفت و لغزشش را نادیده گرفت و مقامش را رفعت بخشیده و او را هدایت کرده و برگزید.

﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ٣٧[البقرة: ۳۷].

«آن‌گاه آدم از پروردگارش کلماتی فراگرفت، سپس خداوند از او درگذشت، بی‌گمان او توبه‌پذیر مهربان است».

این کلماتی را که آدم از پروردگارش فراگرفت طبق نظرات صحیح اهل علم در این سخن خداوند روشن و آشکار شده که می‌فرماید:

﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣ [الأعراف: ۲۳].

«گفتند: پروردگارا، بر خویشتن ستم روا داشتیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، البته از زیان‌دیدگان خواهیم بود».

ابن جریر طبری/می‌گوید: «آنچه کتاب خداوند متعال گواه و نشان‌دهنده آن است، این است که کلماتی را که آدم از پروردگارش فرا گرفت همان کلماتی هستند که خداوند بیان داشته که آدم به هنگام اعتراف به گناه و تلاش برای رهانیدن خود از شرّ آن، آن‌ها را به پروردگارش بیان داشته و گفت:

﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣ [الأعراف: ۲۳] [۲۴].

معنای این دعا این است که: ما مرتکب گناهی شدیم که از آن برحذر داشته شده بودیم و با انجام آن گناه به خود ضرر رسانده و اسباب خسارت خویش را فراهم کردیم، پس اگر با محو کردن اثر گناه و عقوبت آن و قبول توبه و عفو سایر گناهان بر ما رحم نکنی قطعاً از زیانکاران خواهیم بود. پس خداوند گناهشان را بخشید هم‌چنان که می‌فرماید:

﴿وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَيۡهِ وَهَدَىٰ ١٢٢ [طه: ۱۲۱-۱۲۲].

«و آدم از پروردگارش نافرمانی کرد و گمراه شد (۱۲۱) سپس پروردگارش او را برگزید و توبه‌اش را پذیرفت و هدایت نمود».

بیان انجام این کار از سوی او و بیان این توبه او، بیان‌گر تعلیم و آموزش نسل او است که هرگاه گرفتار و درگیر خطا و اشتباه و گناه شدند راه جبران آن، بازگشت و رجوع به سوی خدا و انجام توبه و طلب بخشش از اوست.

ابن جریر/می‌گوید: «این خبری که خداوند از آدم و ملاقاتی که با او داشته می‌دهد که آدم از خطایش توبه کرده، در حقیقت آشنا نمودن مخاطبین قرآن است که چگونه توبه کرده و از گناهان باز گردند و این‌که راه نجاتشان از گمراهی درست شبیه راه نجات پدرشان از گناهش است» [۲۵].

ابن کثیر/می‌گوید: «این یک نوع اعتراف و بازگشت به توبه و خشوع و خضوع و فروتنی و [ابراز] نیازمندی به خداوند متعال در حالات مشخص و معینی است، و این رازی است که هرگاه در یکی از مخلوقاتش فراهم شود به طور قطع در دنیا و آخرت عاقبت به خیر خواهد بود» [۲۶]. این از یک سو، از سوی دیگر به طور حتم آدمی دچار خطا و اشتباه می¬شود و همه‌ی آدمیان خطاکارند اما بس کار بزرگی است که آدمی با شتاب برای رهایی از عاقبت سوء گناه تلاش نموده و به سرعت خود را از سرانجام بد آن نجات دهد و در این کار پدرش آدم را الگو و اسوه خود ساخته و بدو تأسی جوید. امام احمد در کتاب «زهد» و ابوشیخ از قتاده روایت کرده‌اند که فرمود: «هرگاه بنده دچار گناه می‌شود از پروردگارش شرم می‌ورزد سپس به لطف خداوند راه چاره را نیز می‌یابد. می‌داند راه چاره‌ی او در طلب آمرزش به توبه از خدا است. از این رو هیچ فردی نباید از توبه کردن سرباز زند زیرا اگر توبه نبود هیچ بنده‌ای از بندگان خداوند رهایی نمی‌یافت با توبه بود که پدرتان آدم از گناهی که بدان دچار آمده بود به راه خیر باز آمد و خداوند توبه‌اش را پذیرفت» [۲۷].

بی‌تردید بزرگ‌ترین زیان و شدیدترین محرومیت آن است که آدمی تأسی جستن از پدرش را رها کند سپس به دشمن پدرش و دشمن فرزندانش یعنی ابلیس رانده شده تأسی جوید، چرا که آدم÷وقتی دچار گناه شد به گناهش اعتراف کرد و از خداوند طلب بخشش و مغفرت نمود، در مقابل ابلیس عصیان کرد و بر آن پافشاری نمود و خطایش را نپذیرفت. کسی که از آدم÷الگوبرداری کند همچون او خوشبخت و سعادتمند می‌گردد و کسی که از ابلیس الگوبرداری کند همچون او بدبخت و سیه‌روز می‌گردد.

قاسمی/در تفسیرش از یکی از علما نقل کرده که گفت: «به راستی آدم ÷به واسطه پنج چیز سعادتمند گشت: اعتراف به گناه، پشیمانی از انجام آن، سرزنش خود، شتافتن به سوی توبه و نا امید نشدن از رحمت خداوند.

و ابلیس به واسطه‌ی پنج چیز بدبخت و مفلوک شد: به گناه اعتراف نکرد، از نافرمانی‌اش پشیمان نشد، خود را سرزنش نکرد بلکه به خدا گفت: تو مرا گمراه ساخته‌ای [۲۸]توبه نکرد و از رحمت الهی مأیوس شد» [۲۹].

لذا کسی که مرتکب گناه شود و همچون آدم÷به گناهش اعتراف کرده و از آن دست کشیده و پشیمان شود و از پروردگار طلب مغفرت و بخشش نماید پروردگارش او را برگزیده و هدایت می‌نماید اما کسی که گناهی از او صادر شود و همچون ابلیس عمل نماید مدام مرتکب گناه می‌شود و هر چه بیشتر از خداوند دور می‌گردد. خداوند متعال در همین مضمون به فرزندان آدم هشدار داده و می‌گوید:

﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ٢٧[الأعراف: ۲۷].

«ای فرزندان آدم، شیطان شما را به بیراهه نکشاند، چنان که پدر و مادرتان را در حالی که لباسشان را از آنها بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند، از بهشت بیرون کرد. بی‌گمان شیطان و گروهش شما را از آن‌جا که آنها را نمی‌بینید، می‌بینند. به راستی ما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساخته‌ایم که ایمان نمی‌آورند».

خداوند ما و شما را از شیطان و شرّ او مصون و محفوظ دارد و ما را توفیق توبه خالصانه و بازگشت نیکو ارزانی داشته، و ما را به پدرمان آدم و بندگان صالح خودش ملحق گرداند همانا خداوند شنوای دعا و اجابت‌کننده آن است.

[۲۴] تفسیر طبری (۱/۵۸۶) [۲۵] تفسیر طبری (۱/۵۸۷) [۲۶] البدایة والنهایة (۱/۱۸۴) [۲۷] این مطلب را سیوطی در الدر المنثور (۳/۴۳۳) ذکر کرده است. [۲۸] اشاره به آیه ۳۹ سوره حجر.م [۲۹] تفسیر قاسمی (۷/۲۶۴۳)