۲۰۵- دعای مؤمنان در پایان سورهی بقره (۲)
۳- از جمله دعاهای مهم و بزرگ رسول اللهجو مؤمنین، دعاهایی است که خداوند در آیات پایانی سوره بقره بیان داشته است. خداوند میفرماید:
﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨٥ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٨٦﴾[البقرة: ۲۸۵-۲۸۶].
«رسولِ [خدا] به آنچه از [سوی] پروردگارش بر او فرو فرستاده شده، ایمان آورده است و مؤمنان [هم] هر یک به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و فرستادگانش ایمان آوردهاند [و گفتند:] میان هیچیک از فرستادگانش فرق نمیگذاریم و گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا، آمرزش تو را [میخواهیم] و بازگشت به سوی توست. خداوند هیچکس را جز [به اندازهی] توانش مکلف نمیسازد. [هرکس] آنچه [از کارهای نیک] که انجام دهد، به سود اوست و [هر] آنچه [از گناهان که به عمد] مرتکب شود به زیان اوست. پروردگارا، ما را [به عقوبت آنچه] اگر فراموش یا خطا کنیم، مگیر. پروردگارا، بارِ گران را بر [عهدهی] ما منه. چنان که آن را بر [عهدهی] آنان که پیش از ما بودند، نهادی. پروردگارا، چیزی را که توان انجامش را نداریم بر ما تکلیف مکن و از ما درگذر و ما را بیامرز و ما را ببخشای. مولای ما تویی، ما را بر گروه کافران یاری ده».
این دعایی مهم و باعظمت است که خداوند آن را از فرستادهاش محمدجو بندگان مؤمن امت او نقل کرده است و آنان را به خاطر این دعا که در آن مصالح دین و آخرت را طلب نمودهاند ستوده و مورد تمجید قرار داده است.
اینکه میگوید: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ﴾این آیه از رسول اللهجخبر میدهد به این معنی که خداوند گواهی داده که رسولش به آنچه بر او نازل شده است ایمان دارد و دربردارندهی این نکته نیز هست که علاوه بر پاداش رسالت و نبوت، کاملترین پاداشها را در میان مؤمنان نیز دارد زیرا با مؤمنان در ایمان آوردن شراکت جسته و به والاترین مراتب آن نیز دست یافته است و مضافاً با اعطای رسالت و نبوت بر آنان امتیاز یافته است.
اینکه میفرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ﴾عطف بر «الرَّسُولُ» است، و این گواهی برای مؤمنین است که آنان نیز به آنچه که رسولشان جبدان ایمان آورده، ایمان آوردهاند.
اینکه میفرماید: ﴿كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ﴾گواهی برای همگی آنان است که به ارکان پنجگانه، ایمان دارند. ارکانی که کسی مؤمن محسوب نمیگردد مگر به واسطه ایمان به آنها و این ارکان پنجگانه عبارتند از: ایمان به خداوند، و فرشتگانش، و کتابهایش، و فرستادگانش، و روز آخرت. اینکه میفرماید: ﴿لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ﴾نقلی است از اهل ایمان که آنان چنین میگویند که: میان هیچیک از فرستادگان خداوند فرقی نمیگذارند به این شکل که به برخی ایمان داشته و به برخی دیگر باور نداشته باشند، بلکه به همگی باور و ایمان دارند، هر چند که برخی از پیامبران شریعت و قانون برخی دیگر را -به اذن خدا- منسوخ کردهاند تا آنجا که شریعت همه پیامبران با شریعت محمد مصطفیجخاتم پیامبران و فرستادگان نسخ شده است، پیامبری که قیامت براساس شریعت او برپا میگردد و پیوسته گروهی از امتش بر حق پایدار مانده و به یاری شریعتش میپردازند، مؤمنین با این ایمان از تمامی دستههای کفار که تمامی پیامبران را تکذیب میکنند و از آن دستههایی که گروهی را تصدیق کرده و گروهی را تکذیب میکنند دوری میگیرند، کفر ورزیدن نسبت به یک پیامبر نسبت به تمامی پیامبران است. اینکه میفرماید: ﴿وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ﴾یعنی: ای پروردگار ما، سخنت را شنیدیم و آن را درک کردیم و بدان پرداختیم، و تسلیم عمل به مقتضای آن گشتیم.
این اقرار و اعترافی از سوی آنان به دو رکن ایمان است. دو رکنی که ایمان فقط با آنها برپا میگردد که عبارتند از:
۱- سمع که دربرگیرنده قبول و تسلیم است.
۲- و طاعت و فرمانبرداری که دربرگیرنده گردن نهادن کامل و امتثال فرمان و دستور است.
سپس میگویند: ﴿غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾چرا که آنان میدانند که هرگز نمیتوانند به تمامی حق مقام ایمان را به جای آورند هر چند آن را پذیرفته و اطاعت نمایند و از سوی دیگر ناگزیر سرشت و انگیزههای بشری بر آنان تسلط یافته و در برخی واجبات ایمان دچار کوتاهی و کمکاری میگردند و چیزی جز بخشش و مغفرت خداوند کار و حالشان را اصلاح نکرده و ترتیب نمیدهد لذا از خداوند طلب بخشش مینمایند بخشش و آمرزشی که اوج خوشبختی آنان و نهایت کمالشان است پس میگویند: ﴿غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا﴾، سپس اعتراف میکنند که سرنوشت و فرجامشان بازگشت به سوی مولایشان، حق متعال است حقی که ناگزیر به سویش بازمیگردند پس میگویند: ﴿وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾.
این کلمات دربرگیرندهی ایمان آنان به پروردگار و قرار گرفتنشان تحت اطاعت و بندگی او، و همچنین بیانگر اعترافشان به ربوبیت الله متعال، و نیازشان به مغفرت و آمرزش او، و اقرارشان به کوتاهی در انجام حق او، و بازگشتشان به قیامت و روز حسابرسی است.
اینکه میفرماید: ﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ﴾یعنی: خداوند به هیچکس فراتر از طاقت و توانش تکلیف نمیکند بلکه تمامی اوامر و نواهیای که بندگانش را بدان تکلیف میکند در حد توانشان بوده و آنان تاب و توان انجام آنها را دارند، و این از نشانههای لطف و احسان و رحمت پروردگار به آفریدههایش است. اینکه میفرماید: ﴿لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ﴾یعنی: هرکس کار نیک انجام دهد به سود اوست. هر آنکه مرتکب شر و گناه گردد به زیان اوست، و این درخصوص کارهایی است که در ذیل تکلیف قرار میگیرند. این مطلب آشکارا بیان میدارد که ثمره و غایت تکلیف به آدمی بازمیگردد و این سود و زیان آدمیان هرگز متوجه خداوند سبحان نیست همچنان که در حدیث قدسی، خداوند میفرماید: «ای بندگان من شما توان سود رساندن به مرا ندارید تا به من سودی رسانید و توان زیان رسانیدن به مرا ندارید تا زیانم رسانید» بلکه سود آنچه را به دست میآورند به نفع خودشان بوده و ضرر آنچه را کسب میکنند عایدشان میگردد همچنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۚ﴾[الإسراء: ۱۵].
«هرکس که راه بیابد، فقط به [سود] خودش راه مییابد، و هرکس که گمراه شود، فقط به زیان خود گمراه میشود».
اینکه خداوند آدمیان را به انجام کاری دستور داده به این خاطر نبوده که او نیازمند انجام آن کار از سوی آدمیان بوده بلکه از سر رحمت و لطف و احسان و اکرام آنان را بدان دستور داده و اگر آنان را از کاری نهی نموده فقط به خاطر علاقه به آنان و حفظ و صیانت و عافیت آدمیان بوده است.
اینکه میگوید: ﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ﴾خداوند مؤمنین را به گفتن این دعا ارشاد و راهنمایی میکند، یعنی آنچه را که خداوند بندگانش را بدان مکلف کرده مسئولیتها و فرامین و سفارشاتی است که باید آنها را مراعات کرده و بر آن مداومت ورزد و در اجرای آنها تخلف نورزد اما بر اثر غلبه سرشت بشری مرتکب فراموشی و خطا و ضعف و کوتاهی میشود، در این دعا مؤمنین از پروردگارشان میطلبند که در همهی این موارد از آنان گذشت نموده و آنان را ببخشد و چنین اموری را از آنان دفع گرداند.
در حدیثی از ابن عباس بروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «خداوند قلم تکلیف را از امت من در حال خطا و فراموشی و چیزی که بر آن مجبور شوند و اختیاری نداشته باشند را برداشته است» [۱۷۶].
و این به خاطر لطف و منت عظیم خداوند و فضل گسترده اوست که از خطا و فراموشی آدمی و اموری که از سر اجبار مرتکب شده، عفو و گذشت مینماید. حمد و ستایش از آن خداست، به خاطر فضل و احسانش؛ و سپاس و تشکر از آن اوست، به خاطر محبت و مهربانیاش.
[۱۷۶] ابنماجه (۲۰۴۵)، و آلبانی/در «صحیح سنن ابنماجه» (۱۶۷۷) آن را صحیح دانسته است.