۲۰۹- از جمله دعاهای مؤمنان (۶)
۸- از جمله دعاهای عظیم اهل ایمان دعایی است که خداوند به نقل از بندگان خردمندش بیان داشته است، آنجا که میفرماید:
﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١ رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُۥۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ١٩٢ رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فََٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَئَِّاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ ١٩٣ رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ١٩٤﴾ [آل عمران: ۱۹۰-۱۹۴].
«به راستی در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شدِ شب و روز برای خردمندان نشانههاست آنان که خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوی خویش [آرمیده] یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه میکنند. [و میگویند:] پروردگارا، این را باطل نیافریدهای، پاکی برای توست، پس ما را از عذاب آتشِ [جهنم] حفظ کن. پروردگارا، کسی را که تو به آتش [جهنم] درآوری، حقا که رسوایش کردهای و ستمکاران یاورانی نخواهند داشت. پروردگارا، ما شنیدیم که ندادهندهای به ایمان فرامیخواند، که از پروردگارتان ایمان آورید، پس ایمان آوردیم. پروردگارا، پس گناهانمان را برای ما بیامرز و بدیهایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان بمیران. پروردگارا، و آنچه را که به [زبان] رسولانت به ما وعده کردهای، به ما بده و روز قیامت ما را رسوا [و خوار] مگردان. که بیگمان تو خلاف وعده نمیکنی».
خداوند در این آیات به توصیف بندگان خردمندش پرداخته، آنانی که دارای عقلهای تمام و کمال و بافراستند عقلهایی که حقایق اشیاء را به وضوح و روشنی درک میکنند، و همچون افراد کر و لالی نیستند که تعقل ندارند؛ کسانی که خداوند درباره آنان میفرماید:
﴿وَكَأَيِّن مِّنۡ ءَايَةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يَمُرُّونَ عَلَيۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ ١٠٥ وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦﴾[یوسف: ۱۰۵-۱۰۶].
«و چه بسیار دلایل و نشانههای [دال بر وجود خدا] در آسمانها و زمین وجود دارد که آنان [کورکورانه] از کنارشان میگذرند و از پذیرش آنها روی میگردانند. و اکثر آنان که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرک میباشند».
به همین خاطر خداوند خردمندان را به اندیشیدن در نشانههای خیرهکننده در آفرینش آسمانها و زمین مختص گردانیده است. این یکی در بلندا و گستردگیاش، و آن دیگری در پستی و فشردگی و قوامش، و دیگر شگفتیهای قابل مشاهده و دلایل روشنی که در این دو بیانگر عظمت و جلال و کمال خالق متعالاند، همچنین نشانههایی که در اختلاف شب و روز وجود دارد: به دنبال همدیگر آمدن آنها و جابهجا شدنِ دراز و کوتاه شدنشان از جمله نشانههای عظیم بر کمال سازنده آنها و اقتدار بیحد و حصر اوست، این خردمندانند که از این آیات و نشانهها بهره میبرند، چرا که اینان با چشم و از سر تعقل به تماشای این نشانهها میپردازند، و نه فقط با چشمانشان، به همین خاطر آنان ﴿يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ﴾خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلو افتاده و در همه اوضاع و احوالشان یاد میکنند، در درون و نهان خود و با زبانهایشان، ﴿وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾و درباره آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند و نشانههایی را که بیانگر عظمت خالق و قدرت و علم و حکمت و اختیار و رحمت او بوده و در این دو وجود دارد را درمییابند، لذا میگویند: ﴿رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا﴾این آفرینش را بیهوده و عاری از حکمت و مصلحت پدید نیاوردهای بلکه آن را سازمان یافته و منظم و برای حکمتهایی آشکار و مصلحتهایی مهم و بزرگ آفریدهای، برای برپا داشتن بندگیت و تسلیم شدن در برابر فرمانت تا سرانجام بدکاران را در برابر کارهایی که میکنند کیفر دهی و نیکوکاران را در برابر کارهایی که میکنند به بهترین وجه پاداش عطا نمایی.
سپس خداوند را از هر عیب و نقصی منزه دانسته و میگویند: ﴿سُبۡحَٰنَكَ﴾تو پاک و منزه، و والاتر از آنی که کاری بیهوده انجام دهی یا چیزی را باطل بیافرینی، بلکه هر آنچه را که انجام میدهی یا میآفرینی آنها را به حق و برای حق میآفرینی.
سپس با دعا به پروردگارشان پناه برده و میگویند: ﴿فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ﴾ای کسی که آفریدهها را براساس حق و عدل و حکمت آفریدهای، ای کسی که از بیهودهکاری و عیب و نقص منزه است با قدرت و نیرو و رحمتت ما را از عذاب آتش جهنم در امان دار. سپس به دنبال این دعا مطلبی را بیان میکنند که بیانگر شدت آن عذاب است و میگویند: ﴿رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُۥۖ﴾پروردگارا! هرکس را که وارد جهنم کنی او را خوار و زبون کردهای، و رسوائیش را آشکار نمودهای، اینکه میگویند: ﴿وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ١٩٢﴾و ستمکاران را یاوری نیست که آنها را از عذاب خدا نجات دهد، تفسیری است بر وضوحِ اوج هولناکی حال کسی که وارد آتش جهنم میشود، و اینکه او به خاطر ستمش وارد آنجا میشود و اینکه او یاوری ندارد که او را یاری کند و عذاب آتش جهنم را از او دفع کند.
اینکه میگویند:
﴿رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فََٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَئَِّاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ ١٩٣﴾[آل عمران: ۱۹۳].
این نقل دعایی دیگر از آنان توسط خداوند است که باز هم ندای ربنا گفته شده، آن هم به خاطر اظهار اوج تمنا و تواضع، و تمایل به پاسخگویی خداوند سبحان. اینکه میگویند: ﴿إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ﴾یعنی: شنیدیم که منادی به سوی ایمان فرامیخواند، اکثر مفسرین بر این نظرند که مراد از منادی در اینجا شخص پیامبرجاست، و برخی دیگر گفتهاند: منادی در اینجا همان کتاب خداوند است، هر دو گفته صحیح است چرا که رسول جمردم را با کتاب خداوند [به سوی ایمان] فرامیخواند.
اینکه میگویند: ﴿أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ﴾که به پروردگارتان ایمان آورید، تفسیر ایمانی است که بدان فراخوانده میشوند، ایمان به الله متعال و ربوبیت و الوهیت و نامها و صفاتش.
اینکه میگویند: ﴿فََٔامَنَّاۚ﴾یعنی: دستورش را گردن نهادیم و ندایش را پذیرفتیم و شتابان به پیرویش روی آوردیم.
اینکه میگویند: ﴿رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَئَِّاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ ١٩٣﴾با ایمانشان به خداوند به او توسل میجویند که گناهانشان را ببخشد و آنها را برایشان بیامرزد و وقتی که جانشان را گرفت آنان را در زمره نیکان قرار دهد کسانی که از خداوند اطاعت کردهاند و به دستوراتش گردن نهادهاند تا اینکه او را خشنود ساختهاند و او نیز از آنان خشنود گشته است.
اینکه میگویند:
﴿رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ١٩٤﴾ [آل عمران: ۱۹۴].
این دعایی دیگر است، باز هم ندای «ربنا» در آن تکرار شده تا بیانگر لابه و زاری، و پافشاری درخواستکنندگان از خدا باشد، از او خواستند به وعدهای که بر زبان پیامبرانش به آنها داده است وعدهی پیروزی و چیرگی در دنیا و دستیابی به خشنودی خدا و بهشت او، وفا کند. آنان هم چنین رهایی از رسوایی و خفت و خواری قیامت را از خدا خواستار شدند در حالی که با این مطلب به خدا توسل جستند که او خلاف وعده نمیکند بعد از آنکه خداوند دعاهای مؤمنین خردمند را بیان کرد به دنبالش به بیان اجابت دعا و درخواستشان از خدا پرداخته و فرمود:
﴿فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ﴾[آل عمران: ۱۹۵].
«پس خداوند دعای آنها را اجابت کرد، [و فرمود:] من عمل هیچ مرد و زنی از شما را ضایع نخواهم کرد، برخی از شما از برخی دیگر هستید».
از حسن/نقل است که گفت: «آنان پیوسته میگویند: ربنا، ربنا، تا اینکه دعا و درخواستشان پذیرفته میشود».
این آیات که خداوند در آنها دعای خردمندان و لابه و زاری آنان به درگاه پروردگارشان را در آن توصیف نموده است جایگاهی والا دارند، برازنده و شایسته هر فرد مؤمنی است که آنها را تلاوت کرده و در آنها بیندیشد و با آن به دعا و راز و نیاز با خداوند بپردازد. در حدیث نقل است که رسول اللهجهنگامی که شب هنگام برخاست در حالی که به آسمان مینگریست این آیات را میخواند، در صحیحین از ابن عباس بروایت شده که گفت: «شبی در خانهی خالهی خود میمونه (یکی از همسران پیامبر) ماندم. رسول خداجبا همسر خود مدتی صحبت کرد و سپس خوابید و وقتی یکسوم شب فرا رسید، برخاست و به آسمان نگاه کرد و گفت:
﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠﴾ [آل عمران: ۱۹۰].
«مسلما در خلقت آسمانها و زمین و به دنبال یکدیگر آمدنِ شب و روز، برای خردمندان نشانههایی وجود دارد».
سپس برخاست و وضو گرفت و دندانها را مسواک کرد و یازده رکعت نماز خواند» و در روایتی دیگر: «سپس ده آیهی آخر سوره آلعمران را خواند تا آن را تمام کرد» [۱۹۵].
اینکه خداوند حال و روز خردمندان، و عبادت و بندگی، و کمال کرنش و التماس، و دعاهای عظیم و پذیرش دعاهای آنان از سوی خود را بیان داشته بیشک این کار به خاطر تشویق و واداشتن بندگان به تأسی جستن از کار آنان و آراسته شدنشان به خصال ایشان و دعا کردن با دعاهایشان است چرا که این موضع، موضع ثنا و ستایش پروردگار و پذیرش اوست، توفیق فقط در دست خداست.
[۱۹۵] بخاری شماره (۴۵۷۰-۴۵۶۹)، و مسلم شماره (۷۶۳)