۲۰۲- دعای پیامبرمان محمدج(۳)
۸- از جمله آیاتی که در آن پیامبر اکرمجبه دعا دستور داده شده این آیه است که خداوند میفرماید:
﴿وَقُل رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا ١١٤﴾[طه: ۱۱۴].
«و بگو: پروردگارا! بر دانشم بیفزا».
امام طبری میفرماید: «خداوند بلندمرتبه میفرماید: ای محمد بگو: پروردگارا بر آنچه به من آموختهای بیفزای، به او امر کرده است که فواید علمی و مطالبی را که نمیداند، بطلبد» [۱۴۸].
علامه ابن سعدی میگوید: «خداوند متعال به او فرمان داد که از وی بخواهد بر دانشش بیافزاید، زیرا علم خیر است، و فزونی و فراوانی خیر امری مطلوب میباشد، و فراوانی و افزون شدن علم از جانب خداوند است و راه آن کوشش و علاقهمند شدن به آن و خواستن از خداوند و کمک گرفتن از او، و نیازمند بودن به وی در هر وقتی است» [۱۴۹]اهمیت و توجه ویژه پیامبرجبه این دعا در سنت به اثبات رسیده است.
ترمذی و ابن ماجه در حدیثی از ابوهریره سنقل کردهاند که گفت: رسولخداجچنین دعا میکردند: «اَللَّهُمَّ اَنْفِعْنِيْ بِمَا عَلِّمْتَنِي، وَ عَلَّمَنِيْ مَا يَنْفَعُنِيْ، وَ زِدْنِي عِلْماً: خداوندا! مرا از آنچه به من آموختهای، بهرهمند گردان، و آنچه را مایه بهرهمندی من است به من بیاموز، و بر علمم بیفزای» [۱۵۰].
سفیان بن عینیه/میگوید: «پیامبرجپیوسته در حال افزایش علم بود تا اینکه فوت کرد» [۱۵۱].
گذشتگان نیکوکار نیز پیوسته به این دعا توجه ویژهای داشتهاند از جمله آنچه در این باره نقل شده این که سعید بن منصور و عبدبن حمید از ابن مسعودسنقل کردهاند که چنین دعا میکرد: «پروردگارا بر ایمان و فقه و فهم و یقین و علم من بیفزای» [۱۵۲].
از امام مالک بن أنس/روایت شده که گفت: «طبیعی است که آدمی همهچیز را نداند، و جزو سرشت اوست که بیاموزد سپس فراموش کند، و این از خصوصیات اوست که از خداوند درخواست نماید که پیوسته بر علمش بیفزاید» [۱۵۳].
۹- از جمله آیاتی که خداوند در آن به پیامبرش جدستور داده دعا نماید این سخن خداوند است که میفرماید:
﴿قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ ٩٣ رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٩٤﴾ [المؤمنون: ۹۳-۹۴].
«بگو: پروردگارا! اگر چیزی [ را از عذاب] که بدان وعده داده میشوند، [در دنیا بر سر آنان بیاوری، در حالی که من در میانشان باشم و] به من بنمایی، پروردگارا! مرا از زمره کافران مگردان [و همراه ایشان معذًب منما]».
حافظ ابن کثیر میگوید: «خداوند متعال به پیامبرش محمدجدستور میدهد تا به هنگام نازل شدن عذاب و بلا این دعا را بنماید:
﴿رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ ٩٣ رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٩٤﴾ [المؤمنون: ۹۳-۹۴] [۱۵۴].
معنی این دعا این است که: پروردگارا اگر ناگزیر میباید عذابی را که به آنان وعده میدهی به من بنمایانی و آنان را بدان گرفتار نمایی در حالی که من حاضر و شاهد بر آنم، خدایا مرا در زمرهی ستمگرانی که عذاب میشوند قرار مده بلکه مرا از عذابی که دامنگیرشان میشود به سلامت دار.
«مفسران میگویند: این دلیلی است بر این که رواست که بنده از خدای چیزی را بخواهد که میداند آن را انجام خواهد داد» [۱۵۵].
توضیح این مطلب به این شکل است که رسول اللهجمیدانست که خداوند ایشان را در میان ستمگران قرار نمیدهد آنگاه که عذاب را بر آنان نازل میفرماید چرا که خداوند در کتابش بیان داشته که در حالی که رسول خداجدر میان آنان است آنان را عذاب نمیدهد آنجا که میفرماید:
﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِيهِمۡۚ﴾[الأنفال: ۳۳].
«تا تو در میان آنان هستی خداوند ایشان را عذاب نمیکند».
با این حال خداوند به پیامبرشجدستور میدهد که این دعا و درخواست را نماید تا پاداش او را چند برابر کند و در همهی آن و لحظهای به یادآورنده خداوند و پناه برنده به او و خواهان حمایت او باشد.
در همین زمینه پیامبرجدر دعایش میفرماید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَتَرک المُنْکراتَ وَحُب المَساکین، وَاِذا اَرَدْتَ بِعِبادِكَ فِتْنَة فَاقْبِضنِي إِلَیْكَ غَیْرَ مَفْتُون: پروردگارا من از تو [توفیق] انجام کارهای نیک و ترک امور زشت و ناپسند و محبت فقرا و نیازمندان را خواستارم، و هرگاه به بندگانت فتنهای را اراده داشتی پس مرا در حالی به سوی خویش ببر که به آن فتنه در نیفتاده باشم» [۱۵۶]شبیه این دعاها بسیارند.
۱۰- از دیگر آیات در زمینه دعا، سخن خداوند است که میفرماید:
﴿وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ ٩٧ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ ٩٨﴾ [المؤمنون: ۹۷-۹۸].
«و بگو: پروردگارا! خویشتن را از وسوسههای اهریمنان [و تحریکات ایشان به انجام گناهان] در پناه تو میدارم و خویشتن را در پناه تو میدارم از اینکه با من [در اعمال و اقوال و سایر احوال] گرد آیند [و مرا از تو غافل نمایند]».
این دستوری از سوی خدا به پیامبرش جاست که از شیاطین و تحریکات و وسوسههای آنها به خدا پناه ببرد چرا که به کار بردن نقشه و ترفند در برخورد با آنان مؤثر نبوده و تسلیم نیکی و احسان نمیشوند تنها راه رهایی از آنها پناه بردن به خداوند است.
اینکه میگوید: ﴿رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ ٩٧﴾ یعنی: به نیرو و توان تو چنگ میزنم و از قدرت و توانایی خودم بیزاری میجویم تا مرا از وسوسهها و تحریکات شیاطین مصون داری. همزات: جمع همزه، مانند تمرات و تمره، و در لغت در اصل به معنای: به جلو راندن و تحریک کردن و برانگیختن است.
همزات شیاطین: به القا کردن و دمیدن آنها تفسیر شده، و همچنین به «خنق: خفه کردن، راه نفس [کسی را] بستن» که حالت مرگی شبیه جنون است که توسط شیاطین رخ میدهد تفسیر شده، و همچنین به تحریک به شر و وسوسههای شیاطین تعبیر شده است.
ابن قیم/میگوید: «همزات شیاطین: انداختن وسوسه و دغدغه از سوی شیاطین به قلب است».
همچنین میگوید: «گاه گفته میشود -که این نظر صحیحتر است-: هرگاه همزات شیاطین به تنهایی به کار رود همه آنچه از سوی آنها به انسان برخورد میکند را دربرمیگیرد، و وقتی که همراه با کلمه نفخ و نفث باشد منظور نوعی خاص است» [۱۵۷].
اینکه میگوید: ﴿وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ ٩٨﴾، علامه ابن سعدی/میگوید: «یعنی: و از شری که به سبب وسوسه و دست زدن شیطانها به من میرسد و به آن دچار میگردم [به تو پناه میبرم]. و به تو پناه میبرم از شری که به سبب حضور وسوسههای شیطانها به وجود میآید و این پناه بردن از اصل شر میباشد، و پناه بردن به خدا از همه وسوسههای شیطان در این داخل است. پس وقتی که خداوند بندهاش را از این شر در پناه خویش قرار داد و دعایش را پذیرفت، از هر شر و بدی سالم میماند، و بر انجام هر کار خوبی توفیق مییابد» [۱۵۸]علامه شنقیطی/میگوید: «اینکه میفرماید: ﴿وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ ٩٨﴾در ظاهر به معنی آن است که: خداوندا از اینکه شیطان به هنگام انجام کاری نزد من حاضر شود حال فرقی نمیکند به هنگام تلاوت قرآن باشد همچنان که میفرمایی:
﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٩٨﴾[النحل: ۹۸].
«هنگامی که خواستی قرآن بخوانی، از وسوسههای شیطان مطرود به خدا پناه ببر».
یا به هنگام لحظهی مرگ و یا در دیگر کارها و لحظهها باشد، خداوندا به تو پناه میآورم [۱۵۹].
در سنن ترمذی روایت شده که پیامبرجپس از خواندن دعای استفتاح در نماز میفرمود: «أَعُوذُ بِاللهِ السَّمِيعِ العَلِيمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِيمِ، مِنْ هَمْزِهِ وَنَفْخِهِ وَنَفْثِهِ: من از شر شیطان رانده شده [یعنی] از جنون و دیوانگی، و از غرور و تکبر، و شعر آن، به خداوند شنوای دانا پناه میبرم» [۱۶۰].
همچنین در حدیث به نقل از عبدالله بن عمروبن عاص بآمده که گفت: پیامبرخدا جکلماتی را به ما میآموخت که به هنگام وحشتزدگی در خواب آنها را بگوییم [آن کلمات اینها بودند]: «بِسْمِ اللهِ، أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّة مِن غَضَبِهِ وَعِقَابِهِ وَشَرِّ عِبَادِهِ، وَمِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَنْ يَحْضُرُونِ: به نام خداوند، از خشم و مجازات خداوند، و از شر بندگان خداوند، و از وسوسههای شیاطین و از اینکه شیاطین بر سرم حاضر شوند به کلمات جامع و کامل خداوند پناه میبرم» [۱۶۱].
احادیث نقل شده درخصوص پناه بردن به خداوند از شر شیطان رانده شده بسیارند.
خداوند ما و شما را از شر شیطان، و از جنون و غرور و شعر او در پناه خود دارد.
[۱۴۸] تفسیر طبری (۱۶/۱۸۱) [۱۴۹] تفسیر ابنسعدی (ص: ۵۹۹) [۱۵۰] ترمذی (۳۵۹۹)، و ابنماجه (۲۵۱-۳۸۳۳). و آلبانی/در «صحیح سنن ترمذی» (۳/۴۷۶) آن را صحیح دانسته است. [۱۵۱] این مطلب را ابنکثیر در تفسیرش (۵/۳۱۲) آورده است. [۱۵۲] این مطلب را سیوطی در الدر المنثور (۵/۶۰۲) بیان کرده است. [۱۵۳] این سخن را ابوالمظفر سمعانی در تفسیرش (۳/۳۵۸) آورده است. [۱۵۴] تفسیر ابن کثیر (۵/۴۸۵). [۱۵۵] تفسیر ابوالمظفر سمعانی (۳/۴۸۸) [۱۵۶] این حدیث را ترمذی (۳۲۳۳) به نقل از ابنعباس سروایت کرده است و آلبانی/در «صحیح سنن ترمذی» (۳/۳۱۷) آن را صحیح دانسته است. [۱۵۷] إغاثه اللهفان (۱/۱۵۵-۱۵۴) [۱۵۸] تفسر ابنسعدی (ص: ۶۵۳) [۱۵۹] اضواءالبیان (۵/۸۱۹) [۱۶۰] ترمذی (۲۴۲) به نقل از ابوسعید خدری س، و آلبانی/در «صحیح سنن ترمذی» (۱/۱۴۹) آن را صحیح دانسته است. [۱۶۱] احمد (۲/۱۸۱)، و ابوداود (۳۸۹۳)، و ترمذی (۳۵۲۸)، و آلبانی/در «صحیح الترغیب و الترهیب» (۶۰۱) آن را حسن لغیره دانسته است.