۲۲۵- احادیث پناه جستن (۶)
۸- در صحیحین از ابوهریره سروایت شده که رسول الله جفرمودند: «تَعَوَّذُوا بِاللهِ مِنْ جُهْدِ الْبَلاَءِ، وَدَرَكِ الشَّقَاءِ، وَسُوءِ الْقَضَاءِ، وَشَمَاتَة الأَعْدَاءِ: از فشار بلا، و نگونبختی، و قضای بد، و شادمانی دشمنان به خداوند پناه ببرید» [۲۸۹].
در برخی روایات این حدیث آمده که: «پیامبرجاز فشار بلا، و نگونبختی، و قضای بد، و شادمانی دشمنان، به خدا پناه میبرد» [۲۹۰].
در این حدیث از چهار مسأله به خدا پناه برده شده است:
۱- «جُهْدِ الْبَلاَءِ: فشار بلا» عبارتست از هر رنج و مشقتی که فرد بدان گرفتار میگردد و توان تحمل آن را ندارد و نمیتواند آن را از خود دور گرداند.
۲- «دَرَكِ الشَّقَاءِ: نگونبختی»: «الدرک» همان رسیدن و پیوستن به چیزی است، و «الشقاء» عکس سعادت است، که همان هلاکت یا هر آن چیزی است که منجر به هلاکت میشود، این هم در امور دنیا رخ میدهد و هم در امور آخرت.
۳- «وَسُوءِ الْقَضَاءِ: قضای بد»: آنچه آدمی را تباه کرده یا او را در اموری ناخوشایند گرفتار میکند که خود عام و فراگیر بوده و جان و مال و خانواده و فرزندان و سرانجام آدمی را دربرمیگیرد.
۴- «شَمَاتَة الأَعْدَاءِ: شادمانی دشمنان»: آنچه قلب آدمی را میآزارد و اثری ژرف در روح و جان آدمی برجای میگذارد آن هم به واسطه خوشحال شدن دشمنان به خاطر فرود آمدن بلا و سختی بر او.
۹- در صحیح مسلم از عبدالله بن عمر بروایت است که گفت: از جمله دعاهای پیامبرخداجاین [دعا] بود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِكَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِكَ، وَتَحَوُّلِ عَافِيَتِكَ، وَفُجَاءَة نِقْمَتِكَ، وَجَمِيعِ سَخَطِكَ: خدایا به تو پناه میبرم از زوال نعمتات و دگرگون شدن عافیتات و کیفر ناگهانیات و هرگونه ناخشنودیات» [۲۹۱].
امام شوکانی/میگوید: «رسول اللهجاز زوال نعمت پروردگارش به او پناه برده است و بیگمان زوال نعمت زمانی است که شکر آن به جای نیامده باشد و یا در جایی به کار نگرفته شده باشد که شایسته آن است، درست مانند بخل که مقتضای نعمت این است که فرد، شکر آن را به جای آورد و یا از آن به دیگران ببخشد و یا زکاتش را پرداخت کند.
همچنین پیامبرجاز دگرگون شدن عافیت پروردگارش به او پناه برده است، چرا که هرگاه خداوند عافیتش را نصیب شخص گرداند، خیر و نیکی هر دو سرا را به دست میآورد، و اگر عافیت را از دست دهد شر هر دو سرا نصیبش میگردد، همانا با عافیت امور دنیا و آخرت سروسامان میگیرد.
پیامبرجاز کیفر ناگهانی خداوند به او پناه برده است کیفری که ناگهانی و بیآنکه آدمی متوجه شود دامنگیرش میشود چرا که اگر خداوند بنده را مورد انتقام قرار دهد بلایی بر سرش فرود میآورد که آدمی قادر به دفع آن نباشد و حتی اگر همهی آفریدهها نیز دست به یکی شوند نمیتوانند آن را از او دور کنند.
پیامبرجاز هر گونه ناخشنودی خداوند به او پناه برده است چرا که اگر خداوند از آدمی ناخشنود گردد آدمی هلاک و نابود و متضرر میگردد، هر چند که ناخشنودی از کمترین چیز و با کمترین سبب باشد لذا پیامبرجمیفرماید: «از هر گونه ناخشنودیات» و با این عبارت فراگیر هر نوع ناخشنودی را شامل میشود» [۲۹۲].
۱۰- زیادبن علاقه از عمویش سنقل کرده که گفت: پیامبرج[در دعا] میفرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِكَ مِنْ مُنْكَرَاتِ الأَخْلاَقِ وَالأَعْمَالِ وَالأَهْوَاءِ: خدایا! از اخلاق و اعمال ناپسند و هواهای نفسانی به تو پناه میآورم» [۲۹۳].
این حدیث مشتمل بر پناه بردن به خدا از سه مساله ناپسند است:
۱- «مُنْكَرَاتِ الأَخْلاَقِ: اخلاق ناپسند» این از مقوله اضافه صفت به موصوف است، یعنی: اخلاق ناپسند، پیامبرجاز اخلاق ناپسند به خداوند پناه میبرد چرا که چنین اخلاقی سبب جلب هر شر و دفع هر خیری میشود.
۲- «مُنْكَرَاتِ الأَعْمَالِ: اعمال ناپسند»: که عبارتست از: گناهان و معاصی.
برخی از علما میگویند: منظور از اخلاق: اعمال باطنی، و مقصود از اعمال: افعال ظاهری است [۲۹۴][با این برداشت] اینکه میگوید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِكَ مِنْ مُنْكَرَاتِ الأَخْلاَقِ وَ الأَعْمَالِ»از گناهان پیدا و پنهان به خدا پناه میجوید.
۳- «مُنْكَرَاتِ الأَهْوَاءِ: هواهای نفسانی» أهواء جمع هوی است. پیامبرجاز هواهای نفسانی به خدا پناه میجوید چرا که آدمی را گرفتار شر و بدبختی مینمایند، و انواع خلافها و انحرافات و جرم و جنایتها از هواهای نفسانی نشأت میگیرند.
۱۱- از عائشه لروایت شده که رسول اللهجدر دعایش میفرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ مَا عَمِلْتُ وَ شَرِّ مَا لَمْ أَعْمَلْ: خدایا! از شر آنچه انجام دادهام و آنچه انجام ندادهام به تو پناه میآورم» [۲۹۵]این پناه جستن از جمله پناه جستنهای جامعی است که تمامی شر را -چه آنچه را آدمی انجام داده و چه آنچه را انجام نداده- دربرمیگیرد.
شوکانی میگوید: «پیامبرجاز شر کارهایی که پیشتر انجام داده و از شر کارهایی که انجام خواهد داد به خداوند پناه جسته، همچنان که -در روایتی دیگر- از شر اموری که میداند و از شر اموری که نمیداند به خداوند پناه جسته است، این پناه جستن رسول اللهجبه خاطر آموزش به امتش است که به او اقتدا کرده و چنین دعا کنند، والا تمامی اعمال ایشان جهمهاش خیر بوده و شری در آن قابل تصور نیست، و نیز تمام چیزهایی که در گذشته از آن آگاهی داشته و در آینده نیز علم آن برایش رخ خواهد داد از شر آنها محفوظ است» [۲۹۶].
در این پناه جستن، اشاره به این مطلب است که شری که گریبانگیر آدمی میگردد فقط به علت کارهایی است که خود مرتکب شده یا به سبب کارهایی است که دیگر مردمان مرتکب شدهاند هر چند که خود، نقش مستقیمی در ارتکاب آن نداشته است. همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣٠﴾[الشورى: ۳۰].
«و هر مصیبتی که گریبانگیرتان شود، از دستاوردِ خودتان است و [خداوند] از بسیاری درمیگذرد».
و میفرماید:
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥﴾[الأنفال: ۲۵].
«و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکارانتان نرسد [بلکه به همگان میرسد] و بدانید که خداوند سخت کیفر است».
همچنین در این پناه جستن دلیلی است بر ضعف و ناتوانی آدمی، و شدت نیازمندیش به خداوند در اصلاح امور، و پایداری در انجام کارها، و مصون ماندن از شرور نفس و کارهای زشت. همانا آدمی یک چشم برهم نهادن نیز از پروردگار و آقا و مولایش خداوند سبحان بینیاز نیست چرا که او توفیقدهنده و پایدارکننده آدمی بر راه راست، و هدایتگر هر بندهای است که خود بخواهد و پروردگاری جز او نیست.
با [بیان] این پناه جستن جامع -بحمدالله- جمعآوری آنچه را در این مقوله میخواستم به سرانجام رسید، در ابتدا و انتها حمد و ستایش از آن خدا بوده و در پیدا و پنهان شکر و سپاس مختص او است.
﴿رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓۖ إِنِّي تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَإِنِّي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٥﴾[الأحقاف: ۱۵].
«پروردگارا، به من توفیق ده تا نعمتت را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاسگزارم و کار شایستهای کنم که به آن خشنود شوی و فرزندانم را نیز برای من شایسته بدار. من به توروی آوردهام و من از مسلمانانم».
﴿رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٢٧﴾[البقرة: ۱۲۷].
«پروردگارا، از ما بپذیر. همانا که تویی شنوای دانا».
صبح روز یکشنبه پانزدهم جمادیالآخر، سال هزار و چهارصد و بیست و پنج هجریقمری نوشتن این کتاب را به پایان رساندم.
والحمدلله رب العالمین، وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
پایان ترجمه: صبح روز یکشنبه ۱/۱۰/۱۳۹۲ هجری شمسی
مصادف با نوزدهم صفر سال هزار و چهارصد و سی و پنج هجری قمری
گروه علمی فرهنگی موحدین
www.mowahedin.com
[۲۸۹] بخاری (۶۶۱۶). در صحیح مسلم (۲۷۰۷) روایت شده که رسولاللهجخود چنین میکردند. [۲۹۰] بخاری (۶۳۴۷)، و مسلم (۲۷۰۷) به نقل از ابوهریره س [۲۹۱] مسلم (۲۷۳۹) [۲۹۲] تحفهالذاکرین (ص: ۳۵۲-۳۵۱) با اندک اختصاری. [۲۹۳] ترمذی (۳۵۹۱)، و آلبانی/ در «صحیح سنن ترمذی» (۳/۴۷۳) آن را صحیح دانسته است. [۲۹۴] بنگر به: تحفةالأحوذی (۱۰/۵۰) [۲۹۵] این حدیث را مسلم (۲۷۱۶) روایت کرده است. [۲۹۶] تحفةالذاکرین (ص: ۳۵۱)