۱۹۷- دعای موسی ÷(۳)
همچنان سخن دربارهی دعاهای موسی÷ادامه دارد. از جمله دعاهای او این است که وقتی این خبر به او رسید که فرعون او را تهدید به کشتن کرده است به پروردگارش پناه برد و از آسیب و گزند و قدرتنمایی فرعون به خدا تمسک جست، چنان که خداوند این مطلب را نقل کرده است آنجا که میفرماید:
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِيٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡيَدۡعُ رَبَّهُۥٓۖ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ أَوۡ أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ ٢٦ وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٖ لَّا يُؤۡمِنُ بِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ٢٧﴾[المؤمن: ۲۶-۲۷].
«فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را به فریاد خواند. من از این میترسم که آئین شما را تغییر دهد، یا اینکه در زمین فساد را گسترش دهد و پراکنده سازد (۲۶) موسی [خطاب به فرعون و فرعونیان] گفت: من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از دست هر متکبری که به روز حساب و کتاب [قیامت] ایمان نداشته باشد».
این سخن فرعون -خداوند چهرهاش را زشت گرداند- از عجیبترین سخنان است. این در حقیقت تحریف و فریب دادن به نفع باطلی است که خود بر آن است، به همین خاطر -به قصد تمسخر و ریشخند- در مثل گفته میشود: «فرعون دارد تذکر میدهد!». این حقهبازی و فریبکاری از سوی اوست، فرعون در سخنش اظهار میدارد که میترسد موسی÷مردم را گمراه کند، او خود را واعظی مشفق نشان میدهد که نگران و دلواپس مردم است که توسط موسی÷گمراه نشوند و دینشان را تغییر ندهد یا در زمین فساد برپا ننماید. فرعون ادعا میکند که خیرخواه مردم است و خواهان هدایتشان به راه رشد و استواری است، این روش شیوه دعوتگران به باطل و گمراهی در هر زمان و مکانی است. فرعون در حالی این سخنان را گفت که خود بدترین آفریده خداوند متعال و فاسدترین و نابکارترین آنها بوده، در برخورد با مردم مکارترین بوده و عقل آنان را حقیر و پست میشمرد، او در مقابل حق مغرور بوده و تکبر میورزید.
به همین خاطر موسی÷در حالی که خدا را به فریاد خوانده و مردم را آگاه و هوشیار میکرد گفت:
﴿إِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٖ لَّا يُؤۡمِنُ بِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ٢٧﴾[المؤمن: ۲۷].
«از [شرّ] هر متکبری که به روز حساب باور ندارد، به صاحب اختیار خود و صاحب اختیار شما پناه میبرم».
امام طبری/در تفسیر این دعا میگوید: «[موسی گفت:] ای قوم، من از شر هر متکبری، به پروردگارم و پروردگار شما پناه میبرم، هر متکبری که از توحید الهی و اعتراف به الوهیت و طاعت او سر باز زند و به روزی ایمان نداشته باشد که خداوند در آن آفریدههایش را مورد محاسبه قرار میدهد و نیکوکار را به خاطر نیکوکاریش و بدکار را به خاطر بدکاریش جزا و پاداش میدهد، موسی÷مخصوصاً به این خاطر از دست کسی که به روز قیامت و حسابرسی ایمان ندارد به خداوند پناه برد که چون کسی که به روز حسابرسی باور و ایمان نداشته باشد نسبت به دریافت پاداش در برابر نیکی امیدی نداشته و به عذاب و عقاب به خاطر انجام کارهای زشت و ناشایست نمیترسد، موسی÷به همین خاطر و مخصوصا از این دسته از مردم به خدا پناه جست» [۱۱۴].
همچنین خداوند شبیه همین دعا را از پیامبرش موسی÷نقل کرده است آنجا که میفرماید:
﴿وَإِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ ٢٠﴾[الدخان: ۲۰].
«و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه آوردهام از آنکه مرا رجم کنید».
امام طبری/میگوید: «موسی گفت: از آنکه مرا رجم کنید به صاحب اختیار خودم و صاحب اختیار شما پناه برده و متوسل میشوم» [۱۱۵]در ادامه امام طبری میگوید: «رجم کردن گاه گفتاری و به واسطه زبان بوده، و گاه کرداری و با دست [و پرتاب سنگ] صورت میگیرد و درست آن است که گفته شود: موسی از تمام معانی رجم توسط آنان، که موجب اذیت و آزار شخص رجم شده میگردد به پروردگارش پناه برد، فرقی نمیکند دشنامی باشد که با زبان انجام میشود یا پرتاب سنگی باشد که با دست صورت میگیرد» [۱۱۶].
از این آیهی ارجمند چنین استنباط میشود که هر آن کس که متکبر، و به روز حساب بیباور باشد تکبر و عدم ایمانش او را به سمت شر و فساد سوق داده و تحریک میکند و این استنباط نیز میشود که بر فرد مؤمن واجب است که از شر این دسته از مردم به خدا پناه برد. در سنن ابوداود از ابوموسی اشعری سروایت شده که وقتی پیامبرجاز گروهی میترسید [که آسیبی به اسلام و مسلمین بزنند]، این چنین دعا میخواند: «اَللَّهُمَّ إِنَّا نَجْعَلُكَ فِي نُحُورِهِمْ، وَ نَعُوذُبِكَ مِنْ شُرُورِهِمْ: خداوندا، همانا ما تو را در مقابل آنان قرار میدهیم [تا در برابر آنان از ما محافظت فرمایی]، و از شر آنان به تو پناه میآوریم» [۱۱۷].
از جمله دعاهای موسی÷که خداوند متعال آن را نقل کرده است استغفار موسی÷برای خودش و برای برادرش هارون÷است، همچنان که خداوند سبحان میفرماید:
﴿قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِأَخِي وَأَدۡخِلۡنَا فِي رَحۡمَتِكَۖ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ١٥١﴾[الأعراف: ۱۵۱].
«[موسی] گفت: پروردگارا، مرا و برادرم را بیامرز و ما را مشمول رحمتِ خویش گردان و تو بخشایندهترین بخشایندگانی».
همچنین طلب آمرزش و دعای موسی برای خودش و برای قومش است، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِينَ رَجُلٗا لِّمِيقَٰتِنَاۖ فَلَمَّآ أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ قَالَ رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَكۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَإِيَّٰيَۖ أَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآۖ إِنۡ هِيَ إِلَّا فِتۡنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهۡدِي مَن تَشَآءُۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَاۖ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡغَٰفِرِينَ ١٥٥ ۞وَٱكۡتُبۡ لَنَا فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَيۡكَۚ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُۖ وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖۚ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِنَا يُؤۡمِنُونَ ١٥٦﴾[الأعراف: ۱۵۵-۱۵۶].
«و موسی از قومش هفتاد کس را برای میعاد ما برگزید، پس هنگامی که زلزله آنان را فرو گرفت، گفت: پروردگارا، اگر میخواستی پیش از این آنان و مرا نابود میکردی. آیا ما را به سزای آنچه کمخردانمان مرتکب شدند، نابود میکنی؟ این جز آزمون تو نیست. هر که را بخواهی به آن بیراه میگذاری و هر که را بخواهی هدایت میکنی. تو کارساز مایی، پس ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و تو بهترین آمرزندگانی (۱۵۵) و در همین دنیا و [نیز] در آخرت برای ما نیکی مقرر کن. ما به سوی تو بازگشتهایم. [خداوند] فرمود: عذابِ خود را به هر کس که بخواهم میرسانم و رحمتِ من همهچیز را فراگرفته است. پس آن را برای کسانی که پروا میدارند و زکات میپردازند و کسانی که به آیات ما ایمان میآورند، مقرر خواهم نمود».
در این مناسبت دعای موسی÷مشتمل بر دو بخش است همچنان که حافظ ابن کثیر بدان اشاره میکند: بخش اول از دعا دربرگیرنده دفع خطر و گرفتاری است، آنجا که میگوید: «تو کارساز مایی، پس ما را بیامرز و بر ما رحمتآور و تو بهترین آمرزندگانی». در این دعا موسی از خدا میخواهد که آنان را به خاطر گناهان تنبیه و ملامت نکند و این دعا به خاطر پیشگیری از چنین تنبیهی است.
بخش دوم از دعا درخصوص دستیابی به هدف و مراد است، آنجا که میگوید: ﴿۞وَٱكۡتُبۡ لَنَا فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾: یعنی هم در دنیا و هم در آخرت برای ما نیکی مقدر فرما [۱۱۸].
خداونددر کتابش کسانی که او را با این دعا که مشتمل بر طلب نیکی در دنیا و آخرت است بخوانند و به درگاهش دعا نمایند را مورد تعریف و تمجید قرار داده است و میفرماید:
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٢٠٢﴾[البقرة: ۲۰۱-۲۰۲].
«و کسانی از آنان هستند که میگویند: پروردگارا، به ما در دنیا نیکی و در آخرت [هم] نیکی عطا کن و ما را از عذابِ آتشِ [جهنم] ایمن بدار (۲۰۱) اینانند کسانی که از آنچه به دست آوردهاند بهرهای دارند، و خداوند زودشمار است».
حافظ ابن کثیر/میگوید: «این دعا همهی خیرهای دنیا را دربرگرفته و همهی شرها را کنار میزند، همانا خیر و نیکی در دنیا همه چیزهای مطلوب دنیایی از جمله تندرستی، خانهای فراخ، همسری نیکو، روزی فراوان، علم سودمند، کار نیک، وسیلهی سواری مناسب، نام نیک و دیگر مواردی را که مفسرین بیان داشتهاند همه را دربرمیگیرد، هیچ مغایرتی هم میانشان نیست چرا که همگی در ذیل نیکی و خیر در دنیا گنجانده میشوند اما درخصوص خیر و نیکی در آخرت، بالاترین آن ورود به بهشت و متعلقات آن از جمله در امان ماندن از هراس بزرگ صحرای محشر، و حسابرسی ساده و آسان و دیگر امور نیک است، اما رهایی یافتن از آتش جهنم نیازمند فراهم کردن اسباب آن در دنیا است اسبابی همچون دوری از کارهای حرام و گناهان و ترک شهوات و حرام» [۱۱۹].
به همین خاطر در سنت پاک نبوی درخصوص تشویق به [گفتن] این دعا حدیثی نقل شده است؛ أنسسمیگوید: بیشترین دعای نبیاکرمجاین بود که میفرمود: «اَللَّهُمَّ آتِنَا فِيالدُّنْیا حَسَنَة وَفِي الآخِرَة حَسَنَة وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ: خدایا در دنیا و آخرت به ما نیکی عنایت فرما و ما را از آتش دوزخ، نجات بده» [۱۲۰].
اینکه موسی÷میگوید: ﴿إِنَّا هُدۡنَآ إِلَيۡكَۚ﴾یعنی: ما توبه نمودهایم و به سوی تو بازگشتهایم.
[۱۱۴] تفسیر طبری (۲۰/۳۱۱-۳۱۰) [۱۱۵] تفسیر طبری (۱/۳۱) [۱۱۶] تفسیر طبری (۲۱/۳۳) [۱۱۷] «سنن ابوداود» شماره (۱۵۳۷)، و آلبانی/در «صحیح سنن ابوداود» (۱/۴۲۱) آن را صحیح دانسته است. [۱۱۸] بنگر به: تفسیر ابنکثیر (۳/۴۷۸) [۱۱۹] تفسیر ابنکثیر (۱/۳۵۶-۳۵۵) [۱۲۰] صحیح بخاری شماره (۶۳۸۹)، و صحیح مسلم شماره (۲۶۹۰)