۱۸۳- دعای نوح÷(۲)
پیشتر دعای پیامبرخدا نوح÷، و درخواستش از پروردگار جهت نجات از دست قوم ستمکار را بیان داشتیم نوح دعای هلاکت این قوم را نمود چرا که گستاخی و تکبر پیشه نموده و تمرد و سرکشی کردند و خداوند دعای او را پذیرفت و آن قوم را با طوفان به هلاکت رسانده و نوح و همراهانش را در آن کشتی انباشته نجات داد. نوح÷بندهای سپاسگزار بود چنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنَّهُۥ كَانَ عَبۡدٗا شَكُورٗا ٣﴾[الإسراء: ۳].
«به راستی او بندهای سپاسگزار بود».
بیان این مطلب اشاره و یادآوری تحسین و ستودن او است چرا که او شکرگزار خدا بوده و بدان شهره و موصوف بود. همچنین بیان این مطلب تشویق و ترغیب دودمان او است که در شکرگزاریاش بدو اقتدا کرده و ادامهدهندهی راه او باشند و اینکه نعمت خداوند بر خود را به یاد داشته باشند به این خاطر که همچنان آنان را نگه داشته و در زمین جانشین گرداند و دیگران را غرق نمود.
از جمله موارد شکرگزاری نوح÷موردی است که در این سخن خداوند آمده که:
﴿فَإِذَا ٱسۡتَوَيۡتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى ٱلۡفُلۡكِ فَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي نَجَّىٰنَا مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٨ وَقُل رَّبِّ أَنزِلۡنِي مُنزَلٗا مُّبَارَكٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ ٢٩﴾[المؤمنون: ۲۸-۲۹].
«پس چون تو و همراهانت بر کشتی قرار یابید، بگو: ستایش خداوندی راست که ما را از گروه ستمکاران رهایی بخشید (۲۸) و بگو: پروردگارا، مرا به منزلی خجسته فرود آور و تو بهترین میزبانانی».
در اینجا خداوند به پیامبرش نوح÷و مؤمنین همراهش آموخت که این دعا را به عنوان شکر و ستایش خداوند و به پاس اینکه آنها را از ستمکاران رهایی بخشید، بگویند و از او درخواست کنند که جایگاه و منزلی خجسته و بابرکت برایشان مهیا کند.
ابن کثیر/میگوید: «خداوند به نوح÷دستور داد تا پروردگارش را به خاطر در اختیار نهادن این کشتی که به واسطهی آن نجات یافت و میان او و قومش جدایی افکند و با غرق کردن مخالفان و تکذیبکنندگانش او را شاد و مسرور گرداند، سپاسگزاری نماید. چنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡفُلۡكِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مَا تَرۡكَبُونَ ١٢ لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ ثُمَّ تَذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ رَبِّكُمۡ إِذَا ٱسۡتَوَيۡتُمۡ عَلَيۡهِ وَتَقُولُواْ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ ١٣ وَإِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ١٤﴾[الزخرف: ۱۲-۱۴].
«و اوست که همه گونهها را آفرید و برایتان از کشتی و چارپایان چیزی پدید آورد که [بر آنها] سوار شوید تا بر پشتش [درست] جای گیرید (۱۲) آنگاه چون بر آن جای گرفتید، نعمتِ پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: پاک و منزه است خدایی که این را برایمان مسخر گرداند و بر آن توانا نبودیم (۱۳) و ما به سوی پروردگارمان بازخواهیم گشت».
همچنین دستور داد تا در ابتدای کارها دعا کنند که بر پایهی خیر و برکت آغاز گشته و سرانجام و پایانش نیک و تحسینآمیز باشد همچنان که به پیامبرش جهنگامی که مهاجرت کرد فرمود:
﴿وَقُل رَّبِّ أَدۡخِلۡنِي مُدۡخَلَ صِدۡقٖ وَأَخۡرِجۡنِي مُخۡرَجَ صِدۡقٖ وَٱجۡعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلۡطَٰنٗا نَّصِيرٗا ٨٠﴾[الإسراء: ۸۰].
«و بگو: پروردگارا، مرا به درآوردنی پسندیده [به مدینه] درآور و به بیرون آوردنی پسندیده، مرا [از مکه] بیرون آور و برایم از نزد خود، حجتی یاریگر قرار بده» [۳۰].
نوح÷این فرمان را به جای آورد و در ابتدای حرکتش و در انتهای آن خداوند را یاد کرد همچنان که خداوند اینگونه از او نقل میکند که:
﴿۞وَقَالَ ٱرۡكَبُواْ فِيهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ٤١﴾[هود: ۴۱].
«[نوح] گفت: سوار کشتی شوید که حرکت و توقف آن با یاری خدا و حفظ و عنایت الله است بیگمان پروردگار من بسیار آمرزنده و بس مهربان است».
ابتدای حرکت و انتهای آن با یاد و نام خداوند بود.
خداوند دعای نوح÷را در این جایگاه اجابت و پذیرش نمود همچنان که میفرماید:
﴿قِيلَ يَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَكَٰتٍ عَلَيۡكَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَكَۚ وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ ٤٨﴾[هود: ۴۸].
«گفته شد: ای نوح، به سلامتی از [سوی] ما و [همراه با] برکتهای [فرود آمده] بر تو و بر امتهایی از [نسل] آنان که با تواند، فرود آی و امتهایی [دیگر] هستند که [یک چند] بهرهمندشان خواهیم کرد. سپس عذابی دردناک از [سوی] ما به آنان میرسد».
یعنی: به سلامت و در امن و امان پیاده شو همراه با خیرات و روزی فراوانی که نصیب تو و دیگر امتهایی که بعداً از فرزندان تو پدید میآیند، میشود. همانا خداوند به جز از نوح از دیگر مؤمنین همراه او نسل و فرزندانی باقی نگذاشت همچنان که میفرماید:
﴿وَجَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ ٧٧﴾[الصافات: ۷۷].
«و تنها ذرّیّه او را باقی گذاشتیم».
در این آیات با برکتی که خداوند از بنده شکرگزار و بسیار ذکرکنندهاش نوح÷نام برده، درسها و فوائد مهم و منافع ارجمندی وجود دارد که شایسته فرد مسلمان است که بدان توجه و عنایت نشان داده و بکوشد که بدان پای بند باشد. علامه عبدالرحمن بن سعدی در حالی که در صدد برشمردن و بیان فوائد برگرفته از سرگذشت نوح÷است میگوید: «یکی از فواید بیشمار داستان نوح÷این است که بنده باید به خداوند استعانت بجوید و به هنگام سوار شدن و پایین آمدن و در تمام حرکات و سکنات باید به یاد خداوند باشد و او را سپاس بگوید و به هنگام دستیابی به نعمتها بهخصوص رهایی از غمها و سختیها او را بسیار یاد کند همچنان که خداوند متعال فرماید:
﴿۞وَقَالَ ٱرۡكَبُواْ فِيهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ﴾[هود: ۴۱].
و یا میفرماید:
﴿فَإِذَا ٱسۡتَوَيۡتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى ٱلۡفُلۡكِ فَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي نَجَّىٰنَا مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٨﴾[المؤمنون: ۲۸].
و اینکه شایسته است وقتی در منزلی اقامت می¬کند یا به صورت موقتی در آن قرار میگیرد یا در اقامتگاههایی که در سفر چند روزی بهره میبرد یا در منازل دائمی سکنا میگزیند دعا کند و از خدا طلب برکت نماید زیرا خداوند میفرماید:
﴿وَقُل رَّبِّ أَنزِلۡنِي مُنزَلٗا مُّبَارَكٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ ٢٩﴾[المؤمنون: ۲۹].
در تمامی این دعاها ما شاهد ذکر خداوند هستیم و اینکه از او میخواهیم توانایی حرکات و سکنات ما را فراهم گرداند و اینکه به قدرت او اطمینان داریم و نیز برکتی به ما عطا کند که بهترین چیزی است که بنده در تمامی حالاتش با او خواهد بود یعنی همان چیزی که بنده در چشم بههم زدنی هم از آن بینیاز نیست» [۳۱].
کسی که در سنت پیامبر گرامیمانجبیندیشد این مفاهیم والا، و حالتهای کامل، و راه و روش صحیح و درست را در سوار شدن و پیاده شدن، و جابهجایی، و تغییر جا و مکان ایشان جدرمییابد.
در کتابهای ترمذی و ابوداود [۳۲]و دیگران از علی بن ربیعه روایت شده که گفته است: من نزد علی بن ابی طالب سحاضر بودم که چارپایی برایش آورده شد تا بر آن سوار شود و وقتی که پایش را بر رکاب آن نهاد گفت: «بسمالله» و وقتی که بر پشت آن قرار گرفت، گفت: «الحمدلله» سپس گفت:
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ ١٣﴾[الزخرف: ۱۳].
«پاک و منزه است خدایی که این را برایمان مسخر گرداند و بر آن توانا نبودیم».
پس از آن سه بار «الحمدلله» سپس سه بار «الله اکبر» گفت: و پس از آن گفت: «سُبْحَانَكَ إِنَّی ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي، إِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ: [خداوندا] تو پاک و منزه هستی، من بر نفس خویش ستم روا داشتهام پس مرا بیامرز، به راستی که کسی جز تو گناهان را نمیآمرزد».
سپس خندید. گفته شد: ای امیرمؤمنان به چه خاطر خندیدی؟ علی سجواب داد: پیامبرجرا دیدم که همین کاری را که من کردم، انجام داد، سپس خندید و من گفتم: ای پیامبرخداجچرا خندیدی؟ ایشان فرمود: «پروردگار پاک و منزه تو از بندهاش خوشش میآید زمانی که او بگوید: [خداوندا] گناهانم را بیامرز، میداند که جز من [خداوند] کسی گناهان را نمیآمرزد». در صحیح مسلم [۳۳]از عبدالله بن عمر بروایت شده که پیامبر خداجوقتی برای رفتن به سفر بر روی شترش قرار میگرفت سه بار میفرمود: «الله اکبر»، و بعد از آن میفرمود: «سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَإِنَّا إِلَى رَبَنَّا لَمُنْقَلِبُونَ اَللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ فِي سَفَرِنَا هَذَا الْبِرَّ وَالتَّقْوَی، وَمِنَ الْعَمَلِ مَا تَرْضی، اَللَّهُمَّ هَوِّنْ عَلَیْنَا سَفَرَنَا هَذَا، وَاطْوِ عَنَّا بُعْدَهُ. اَللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِي السَّفَرِ وَالْخَلِيفَة فِي الأَهْلِ. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَكَآبَة الْمُنْظَرِ وَسُوءِ الْمُنْقَلَبِ فِي الْمِالِ وَالأَهْلِ: پاک و منزه است خداوندی که این مرکب را برایمان رام کرد، وگرنه ما بر [رام کردن] آن توانایی نداشتیم و به یقین ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم، خداوندا، در این سفرمان، نیکوکاری و تقوی، و اعمالی را که مورد رضایت و پسند تو باشد از تو طلب مینماییم، خداوندا، این سفرمان را بر ما آسان گردان و دوری آن را برای ما کوتاه ساز، خداوندا، تویی همراه ما در سفر و جانشین ما در میان خانواده و بستگانمان، خداوندا، همانا من از سختی سفر و از منظرهی غمانگیز، و از دگرگونی بد و ناگوار در مال و خانواده و بستگانم به تو پناه میجویم» پیامبرجوقتی از سفر بازمیگشت، باز همان کلمات یاد شده را میفرمود و بر آنها میافزود: «آیِبُونَ تَائِبُونَ عَابِدُونَ لِرَبَّنَا حَامِدُونَ: بازگشتهایم و به سوی خداوند توبهکاریم و برای پروردگارمان عبادتکننده و ستایشگریم».
همه اینها ذکر و یاد خداوند، و طلب یاری جستن از او، و پناه بردن به او، و تکیه نمودن بر او است، این روش پیامبر ماجو روش دیگر پیامبران پیش از او است، خداوند پیروی از ایشان و حرکت براساس منهج و شیوه ایشان را روزیمان گرداند همانا او شنونده دعا و اجابتکننده آن است.
[۳۰] البدایة والنهایة (۱/۲۶۳-۲۶۲) [۳۱] تیسیر اللطیف المنان فی خلاصة تفسیر القرآن (ص: ۱۱۱) [۳۲] ابوداود (۲۶۰۲)، و ترمذی (۳۴۴۶). آلبانی/در «صحیح سنن ابوداود» (۲/۱۲۳) آن را صحیح دانسته است. [۳۳] مسلم شماره (۱۳۴۲)