۲۱۶- دعاهایی جامع از سنت نبوی (۲)
۳- از عبدالله بن عمرو بن عاص بروایت است که از پیامبرخداجشنید که فرمود: «همه دلهای آدمیزادگان مانند یک دل، میان دو انگشت از انگشتان خدای رحمان قرار دارند و هرگونه که بخواهد آنها را میگرداند»، سپس پیامبر خداجفرمود: «اَللَّهُمَّ مُصَرِّفَ الْقُلُوبِ صَرِّفْ قُلُوبَنَا عَلَى طَاعَتِكَ: خدایا، ای گرداننده دلهاد، دلهای ما را بر فرمانبرداری خود بگردان» [۲۳۱].
اینکه پیامبر جدر این دعا میفرمایند: «اَللَّهُمَّ مُصَرِّفَ الْقُلُوبِ صَرِّفْ قُلُوبَنَا عَلَى طَاعَتِكَ»پیش از آن علت و سبب توجه بدان و بیان بسیار آن را اینگونه توضیح داده که: «همهی دلهای آدمیزادگان مانند یک دل، میان دو انگشت از انگشتان خدای رحمان قرار دارند و هرگونه که بخواهد آنها را میگرداند».
همچنین شبیه این حدیث، در حدیثی از أنسسروایت شده که گفت: پیامبرجبسیار [در دعا] میفرمودند: «يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ: خداوندا، ای گرداننده دلها، دلم را بر دینت استوار بدار»، گفتم: ای رسول اللهجبه تو و آنچه با خود آوردهای ایمان آوردهایم، آیا از چیزی بر ما میترسی؟ فرمودند: «آری، همانا قلبها میان دو انگشت از انگشتان خداوند قرار دارند و او به هر صورتی که بخواهد آن را دگرگون میسازد» [۲۳۲].
همچنین در حدیثی به نقل از عائشه لآمده که گفت: دعاهایی بودند که رسول اللهجبسیار آنها را تکرار میکردند از جمله: «يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ: ای دگرگونکننده دلهاد دلم را بر دینت پایدار و استوار بگردان». عائشه لگوید: گفتم: ای رسول خداجچرا شما بسیار این دعا را میگویید؟ پیامبرجفرمود: «همانا قلب آدمی میان دو انگشت از انگشتان خداوند است، پس هرگاه اراده نماید آن را منحرف کرده، و هرگاه بخواهد آن را مستقیم میگرداند» [۲۳۳].
بغوی/میگوید: «این حدیث بیانگر آن است که در مساله خوشبختی یا بدبختی آدمی هیچ چیزی به دست خودش نیست بلکه اگر هدایت یافته است به وسیله هدایتی است که خداوند به او عطا فرموده است و اگر بر ایمان ثابتقدم است این خداوند است که او را تثبیت نموده است و اگر گمراه گشته این خداوند است که او را از رسیدن به هدایت منع نموده است، خداوند سبحان میفرماید:
﴿بَلِ ٱللَّهُ يَمُنُّ عَلَيۡكُمۡ أَنۡ هَدَىٰكُمۡ لِلۡإِيمَٰنِ﴾[الحجرات: ۱۷].
«بلکه خدا بر شما منت میگذارد که شما را به سوی ایمان آوردن رهنمود کرده است».
و از حمد و ستایش بهشتیان خبر میدهد که اینگونه میگویند:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُۖ﴾[الأعراف: ۴۳].
«ستایش خداوندی راست که ما را به این [بهشت] راه نمود و اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد، هرگز نمیتوانستیم راه یابیم».
و یا خداوند میفرماید:
﴿يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ﴾[إبراهیم: ۲۷].
«خداوند مؤمنان را در زندگانی دنیا و در آخرت به سخنِ استوار، پایدار میدارد» [۲۳۴].
به این ترتیب روشن میشود که این خداوند است که متولی قلبهای بندگانش است و هر آنگونه که بخواهد در آن دخل و تصرف مینماید و هیچ چیزی مانع از ایجاد تغییر خداوند در قلبها نمیشود و هیچ ارادهای نمیتواند آن را مهمل بگذارد و این تغییر را به هیچیک از آفریدگانش واگذار نکرده است.
بر آدمی واجب است که به خداوند متعال پناه برد و این دعا را بسیار تکرار نماید، همچنان که پیامبرجبسیار این دعا را تکرار میکرد، این کار خود آگاهی دادن به امت است که وقتی جان پاک ایشان نیازمند آن است که به خداوند سبحان پناه برد تا قلبش را ثابت و استوار دارد پس حال و روز دیگران که در مرتبه پایینتری از ایشاناند جچگونه است؟ و این در حالی است که همه آدمیان در مرتبه پایینتر از ایشانجهستند، و چه بسیار فرد مسلمان نیازمند است که خداوند او را بر دین راست و مستقیمش ثابت و استوار دارد دینی که عامل نجات و رستگاری و مصون ماندن از گناهان و بدبختیها و مصیبتهاست، خداوند میفرماید:
﴿يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَيُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلظَّٰلِمِينَۚ وَيَفۡعَلُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ ٢٧﴾[إبراهیم: ۲۷].
«خداوند مؤمنان را در زندگانی دنیا و در آخرت به سخنِ استوار، پایدار میدارد و ستمکاران را گمراه میکند و خداوند هر آنچه بخواهد، انجام میدهد».
با این حال آدمی نیازمند انجام تلاشهای سودمند و پیمودن راههای نیکوست تا به خشنودی و هدایت و توفیق خداوند دست یابد [چرا که خدا میفرماید:]
﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ ١٧﴾[محمد: ۱۷].
«کسانی که راهیاب شدهاند، خداوند بر راهیابی ایشان میافزاید و تقوای لازم را بدیشان عطا مینماید».
۴- ابوموسی اشعری سگوید: پیامبرجبا این دعا، دعا میکرد: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْلِي خَطِيئَتِي وَجَهْلِي، وَإِسْرافِي فِي أَمْرِي، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، اَللَّهُمَّ اغْفِرْلِي جِدّی وَهَزْلِي، وَخَطَئِي َوعَمْدِي، وَكُلُّ ذَلِكَ عِنْدِي، اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتَ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ: پروردگارا گناه و جهل و اسرافم در کارها، و هر گناهی که تو از من به آن عالمتر هستی را ببخشای، خداوندا! از گناهان جدی و شوخی و خطاها و عمدی من صرفنظر بفرما همه این گناهان در نزد من موجود است، خداوندا! از گناههایی که قبلا انجام دادهام و بعدا انجام خواهم داد و گناههایی که آشکار و پنهان انجام دادهام و هر گناهی که تو از من به آن عالمتر هستی صرفنظر بفرما، هرکسی را که بخواهی به رحمت خود نزدیک مینمایی و هر کسی را که بخواهی از رحمت خود دور میگردانی، و بر تمام کارها توانا هستی» [۲۳۵].
این دعا از جامعترین دعاها در [زمینه] استغفار است چرا که با الفاظی فراگیر و همهجانبه، به همراه بسط و تفصیل و بیان هر مفهومی، با لفظ صریح آن و بدون اکتفا به دلالت لفظی دیگر بر آن بیان شده است، تا این استغفار هر گناهی را که بنده بدان آگاه بوده و آنچه را نسبت بدان آگاهی ندارد دربرگیرد، واضح است که اگر گفته میشد: هر آنچه را انجام دادهام برایم ببخش، دعا خلاصهتر میبود، اما الفاظ این حدیث در مقام دعا و لابه و زاری، و اظهار بندگی و نیازمندی و برشمردن و در نظر آوردن یکایک گناهانی است که آدمی از آن توبه میکند لذا در این جایگاه تفصیل زیباتر و گویاتر از ایجاز و خلاصهگویی است [۲۳۶].
این دعا و استغفار از سوی پیامبرجبه مثابه اظهار نیازمندی و بندگی در برابر پروردگار، و آموزش به امتش است، و اینکه هیچکدام از بندگان از پروردگار، و عفو و رحمت و مغفرت او بینیاز نمیباشد بلکه نیاز بندگان به بخشش و رحمت و عفو او همچون نیازشان به نگهداری و حراست و حفاظت و رزق و روزی اوست، اگر از آنان محافظت ننماید هلاک میشوند، و اگر بدانان رزق و روزی ندهد باز هم هلاک میشوند، و اگر آنان را نیامرزد و بدانان رحم نکند هلاک گشته و دچار ضرر و زیان میگردند، به همین خاطر پدرشان آدم و مادرشان حوا گفتند:
﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣﴾[الأعراف:۲۳].
«پروردگارا، بر خویشتن ستم روا داشتیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود».
و این حال و روز فرزندانشان بعد از آن دو است [۲۳۷].
۵- از ابوهریره سنقل است که شخصی گفت: ای رسول اللهجامشب دعایت را شنیدم که میگفتی: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْلِي ذَنْبِي، وَوَسِّعْ لِي فِي دَارِي، وَبَارِکْ لِي فِيمَا رَزَقْتَنِي: خداوندا گناهانم را ببخشای و به خانهام وسعت و گشایش عطا فرما، و به آنچه روزیام دادهای برکت ده». پیامبرجفرمود: «آیا این دعا چیزی [از نیازهای بشر] را باقی گذاشته است؟» [۲۳۸]در سند این حدیث ضعف وجود دارد اما این دعای مذکور در حدیثی نزد امام احمد [۲۳۹]شاهدی از یکی از صحابه دارد، نسائی و ابن سنی [۲۴۰]آن را به نقل از ابوموسی سروایت کردهاند.
این دعایی مهم و عظیم است که هیچ خیری را فرو نگذارده و همه را دربرگرفته است.
اینکه میگوید: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْلِي ذَنْبِي»یعنی: خطاها و اشتباهات و کارهای ناشایستی را که از من سر میزند ببخش، بخشش و آمرزش گناهان پایه و اساس هر خیر در دنیا و آخرت است، خداوند متعال میفرماید:
﴿وَأَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُمَتِّعۡكُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَيُؤۡتِ كُلَّ ذِي فَضۡلٖ فَضۡلَهُۥۖ﴾[هود: ۳].
«و اینکه از پروردگارتان طلب آمرزش کنید و به سوی او برگردید که خداوند [به سبب استغفار صادقانه و توبه مخلصانه] شما را تا دم مرگ به طرز نیکویی [از مواهب زندگی این جهان] بهرهمند میسازد و [در آخرت برابر عدل و داد خود] به هر صاحب فضیلت و احسانی [پاداش] فضیلت و احسانش را میدهد».
به همین خاطر مناسب است که طلب بخشش از خداوند بر طلب فراخی و گستردگی خانه، و برکت در رزق و روزی، پیش انداخته شود.
اینکه میگوید: «وَوَسِّعْ لِي فِي دَارِي»یعنی: خانهام را در دنیا گسترده و فراخ گردان، چرا که فراخی آن از جمله عوامل خوشبختی در دنیاست، یا مراد قبر است که آن همان خانه حقیقی است، یا مراد بهشت است که همان سرای جاویدان و نعمت پایدار است که دگرگون نشده و از بین نمیرود. اشکالی هم ندارد که این واژه همه این موارد را دربربگیرد و برای همه به کار برده شود.
اینکه میگوید: «وَبَارِکْ لِي فِيمَا رَزَقْتَنِي»یعنی: روزیم را با [ریزش] خیر [بر آن] مبارک و محفوظ گردان، منظور از برکت در رزق و روزی: ثبات و افزایش آن است.
[۲۳۱] مسلم شماره (۲۶۵۴) [۲۳۲] ترمذی (۲۱۴۰)، و ابنماجه (۳۸۳۴) و آلبانی/در «صحیح سنن ترمذی» (۲/۴۴۴) آن را صحیح دانسته است. [۲۳۳] احمد (۶/۹۱)، آلبانی/در «الصحیحه» (۲۰۹۱) با شواهد خود آن را صحیح دانسته است. [۲۳۴] شرح السنه اثر بغوی (۱/۱۶۷) [۲۳۵] بخاری شماره (۶۳۹۸)، و مسلم شماره (۲۷۱۹) [۲۳۶] بنگر به: مدارج السالکین (۱/۲۷۳)، وجلاء الأفهام (ص: ۲۰۳) این دو کتاب اثر ابنقیم/میباشند. [۲۳۷] بنگر به : شفاء العلیل (۱/۳۵۹-۳۵۷) [۲۳۸] ترمذی (۳۵۰۰). آلبانی/در «ضعیف سنن ترمذی» (ص ۴۰۷) میگوید: «این روایت ضعیف است، اما خود دعا حسن است». [۲۳۹] مسند (۴/۶۳) [۲۴۰] نسائی در «عمل الیوم واللیلة» (۸۰)، و ابن سنی در «عمل الیوم واللیلة» (۲۸)