۲۱۵- دعاهایی جامع از سنت نبوی (۱)
در سنت پاک پیامبرجو احادیث مبارک ایشان دعاهای بسیاری به ثبت رسیده که دربردارنده مفاهیم جامع و درخواستهایی والا، و منافع دنیوی و اخروی است، امری که میطلبد بیشتر نسبت به شناخت آنها توجه نموده و در معانی و دلالتهای آنها اندیشیده شود و با بیان آنها جهت دعا و بیان نیازها به درگاه خدا روی آورده شود.
در آنچه در ذیل میآید در کنار گزیدهای مبارک و دستهای معطر از دعاهای رفیع و درخواستهای والای پیامبرج، به همراه بیان و توضیح مقداری از معانی و دلالتهای آنها، و توجه دادن و راهنمایی به [فهم] اندکی از فوائد و ثمراتش، میایستیم.
۱- از عبدالله بن مسعود سروایت شده که پیامبرج[در دعا] میفرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْهُدَی، وَالتُّقَی، وَالْعَفافَ، وَالْغِنَی: خداوندا! همانا من از تو هدایت و پرهیزگاری و پاکدامنی و بینیازی را میخواهم» [۲۲۲].
این دعایی عظیم و جامع بوده، و مشتمل بر چهار درخواست مهم است که عبارتند از: هدایت، و پرهیزگاری و پاکدامنی، و بینیازی.
طیبی/میگوید: «از این رو از هدایت و پرهیزگاری نام برده شده تا هر آنچه از امور مربوط به زندگی و معاش، و قیامت و معاد، و مکارم اخلاق که باید بدان پی برد را دربرگیرد و همچنین هر آنچه که باید از آن پرهیز کرد از جمله شرک و گناهان و رذائل اخلاقی را شامل شود، درخواست پاکدامنی و بینیازی بیان خاص بعد از عام است» [۲۲۳].
نووی/میگوید: «عفاف و عفت عبارت است از پاک ماندن و پرهیز کردن از هر آنچه که مباح و جایز نیست. و منظور از غنا در این حدیث عبارتست از قناعت کردن و بینیازی جستن از مردم و هر آن چیزی است که در اختیار آنان است» [۲۲۴].
شیخ عبدالرحمن ابن سعدی/در شرحی ظریف بر این حدیث میگوید: «این دعا از جامعترین و سودمندترین دعاهاست این دعا دربرگیرنده درخواست خیر دین و دنیا است، بیشک هدایت همان علم سودمند، و پرهیزگاری عبارتست از انجام کار نیک و ترک هر آنچه خدا و رسولش از آن نهی نمودهاند، و به این وسیله دین عملی میشود، بیشک دین عبارتست از [۱] علوم سودمند و معارف راست و درست که این همان هدایت است و [۲] اقدام به اطاعت و فرمانبرداری از خدا و رسولش که این همان پرهیزگاری است.
عفت و بینیازی عبارتست از خویشتنداری در رابطه با مردم، و عدم دلبستگی به آنان، و توانگر شدن به واسطه خدا و رزقی که او ارزانی میدارد، و قانع بودن به آن رزق و روزی، و اطمینان قلبی به آنکه همین اندازه آدمی را کافی است، به این طریق است که خوشبختی و شادکامی زندگی دنیا و آرامش قلبی که همان حیات و زندگی پاک و پاکیزه است به وقوع میپیوندد.
کسی که هدایت و پرهیزگاری و پاکدامنی و بینیازی روزیش گردد خوشبختی هر دو سرا را به دست آورده، و هر مطلوبی را کسب کرده و از هر چیز ترسآوری رهایی مییابد» [۲۲۵].
۲- از علیسروایت است که پیامبرخداجبه من فرمود: «بگو: اَللَّهُمَّ اهْدِنِي وَسَدِّدْنِي: خدایا، مرا هدایت کن و به من اعتدال بده». و به هنگام خواستن هدایت، هدایت یافتن خویش به راه را به یادآور، و به هنگام خواستن اعتدال، اصابت تیر را [به هدف]». و در روایتی دیگر آمده است: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْهُدی وَ السَدادَ: خداوندا، من هدایت و پایداری در راه حق را از تو میخواهم» [۲۲۶].
این دعای مبارک مشتمل بر درخواست هدایت و اعتدال و پایداری در راه حق از خداوند متعال است، این دو (هدایت و پایداری در راه حق) از ارزشمندترین درخواستهای آدمی و گرامیترین موهبتها و تواناییهای او است، و رستگاری و خوشبختی جز با این دو حاصل نمیگردد لذا تشویق و ترغیب به این دعا از اهمیت بسیاری برخوردار است.
اینکه میگوید: «اَللَّهُمَّ اهْدِنِي وَسَدِّدْنِي»همچون سخنش در روایتی دیگر است که میفرماید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْهُدی وَالسَدادَ»در هر دو طلب هدایت و اعتدال و پایداری در راه حق شده است.
هدایت عبارتست از شناخت حق به صورت [هم] مفصل و با جزئیات، و [هم] به طور خلاصه و مختصر، و همچنین توفیق پیروی از این هدایت به شکل ظاهری و باطنی.
اما درخصوص «سداد»، نووی میگوید: سَداد با فتح سین در این جا به معنی راست و مستقیم است و «سدّد السهم»یعنی: تیر صاف و راست و مستقیم شد، و «سددنی» یعنی: مرا توفیق ده که در تمامی کارهایم راست و مستقیم باشم. اصل «سداد» یعنی: استقامت و اعتدال و میانهروی در امور» [۲۲۷].
اینکه پیامبرجمیفرماید: «به هنگام خواستن هدایت، هدایت یافتن خویش به راه را به یادآور، و به هنگام خواستن اعتدال، اصابت تیر را [به هدف]».
نووی/میگوید: «یعنی: اینها را در حال دعا کردنت با این دو کلمه به یادآور، چرا که راهنمای راه از آن منحرف نمیشود و کسی که تیری را نشانهگیری میکند مشتاق است که آن تیر راست باشد و تیرش راست نمیشود مگر آنکه آن را راست گرداند، شایسته است دعاکننده نیز مشتاق تصحیح و راست گردانیدن علمش و همراهی با سنت باشد، و گفته شده: باید با این واژهها استقامت و هدایت را به یاد آورد تا آنها را فراموش نکند» [۲۲۸].
خطابی میگوید: «اینکه میفرماید: «به هنگام خواستن هدایت، هدایت یافتن خویش به راه را به یادآور» معنایش آن است که: رهرو راه بر همان سمت و جهت راه حرکت میکند و از جاده دور نشده، و از ترس گم شدن به راست و چپ نمیرود و به این وسیله هدایتیافته و به سلامت به مقصد میرسد. میگوید: هنگامی که از خداوند درخواست هدایت نمودی راهیابی را به خاطر آور و از خدا هدایت و استقامت را بطلب همچنان که وقتی در راهی میروی در پی یافتن راه راست و درست هستی.
اینکه میفرماید: و به هنگام خواستن اعتدال و استقامت، اصابت تیر را [به هدف به یادآور]. معنایش آن است که: تیرانداز وقتی نشانهای را هدف میگیرد مستقیم به سمت آن نشانهگیری میکند و آن را به سمت چپ و راست نمیگیرد تا هدف را مورد اصابت قرار دهد. اینجاست که تیرش به خطا نمیرود و تلاشش ضایع نمیشود. میگوید: وقتی اعتدال و استقامت [در راه خدا] را از خدا طلب مینمایی این مفهوم را در اندیشهات مرور کن که گویا در حال تیراندازی هستی و باید تیرت را راست و مستقیم به سمت هدف نشانه بگیری» [۲۲۹].
این توضیح پیامبرجبه خاطر کمال خیرخواهی ایشان و راهنمایی و توضیح نیکوی او است، به همراه این دو مطلب مهم امور حسی و قابل مشاهدهای را یادآوری کرده تا خود لفظ یادآوری شده و فراموش نگردد و مفهوم آن جلوی چشم قرار گرفته و مورد غفلت واقع نشود.
ابن قیم/میفرماید: «این حدیث بلیغترین نوع آموزش و خیرخواهی پیامبرجرا نشان میدهد به این شکل که وقتی از خداوند خواهان هدایت و رضایت و رسیدن به بهشت است خودش را مثل مسافری فرض کند که راه را گم کرده است و نمیداند به کجا و به چه سویی برود ناگهان مردی بر سر راه او ظاهر میشود که راه را میداند و از او میخواهد که راه را به او نشان دهد راه آخرت نیز چنین است. پیامبرجخواسته با بیان این حدیث در قالب یک مثال راه هدایت را به راه محسوسی که مسافر در آن گام میگذارد تشبیه کند زیرا مسافری که میخواهد به شهر دیگری برود بزرگترین نیازش فردی است که راه را به او نشان دهد و نیز به هدف رسیدن به تیراندازی تشبیه شده است که وقتی تیرش به هدف میخورد راه باطلی نپیموده است. جوینده حق نیز وقتی در گفتار و کردارش راه درست را پیدا میکند دقیقا مانند آن تیراندازی است که تیرش به هدف میخورد» [۲۳۰]این دعایی مهم است در حالی که واژههایش اندکند این دعا مشتمل بر خیر عظیم، و لطف و مهربانی گسترده بوده، و جزو کلمات جامع پیامبر اکرمجاست، همچنین دربرگیرندهی زیبایی ارشاد، و توضیح نیکوی ایشانجاست.
[۲۲۲] صحیح مسلم (۲۷۲۱) [۲۲۳] بنگر به: تحفهالأحوذی (۹/۴۶۱) [۲۲۴] شرح صحیح مسلم (۱۷/۴) [۲۲۵] بهجة قلوبالأبرار (ص: ۲۴۹) [۲۲۶] مسلم شماره (۲۷۲۵) [۲۲۷] شرح صحیح مسلم (۱۷/۴۳) [۲۲۸] شرح صحیح مسلم (۱۷/۴۴) [۲۲۹] معالم السنن (۴/۱۹۹) [۲۳۰] إغاثة اللهفان (۱/۹۵-۹۴)