و حقيقت گم شد!!
به هر حال آنچه شما خواندید و مشاهده كردید سخن رئیس حوزه علمیه و مرجع كل شیعه در عصر حاضر بود، و فتوای رئیس حوزه با شیخ الطائفه چنان كه ملاحظه كردید تفاوت بسیار زیادی دارند!! پس حقیقت كجاست؟! و نزد چه كسی مىتوان حق را یافت؟! و مذهب و فتوای كدام یک برآمده از قول معصوم، یا امام جعفر صادق است، آنها هر دو شیعه اثناعشری هستند و پیرو فقه جعفری میباشند... و چنان كه به ما گفتهاند كه مذهب شیعه در همه چیز بر اساس گفتههای امام جعفر صادق ÷بنا شده است.
آیا امام صادق ÷تا این حد سخنان ضد و نقیضی مىگفته است؟! یا اینكه به اقتضای منطق باید قول او رد مسئله یكی باشد، به خصوص اگر عصمت او را در نظر بگیریم. پس كدام یک از دو قول، قول اوست؟
و همچنین باید مدنظر داشت كه هر قولی عبارت است از مجموعهای از اقوال و ترجیحات متناقض!!.
و تردیدی نیست كه صدها سال مردم به فتوای شیخ طوسی و فقهای دیگری امثال او عمل كردهاند، و آنها خمس اموالشان به فقیه یا سیدی ندادهاند، و اینگونه از جهان رفتهاند! آیا كسانی كه در دوران ما زندگی میكنند و خمس نمیدهند و سپس میمیرند همانند آنها گناهی بر گردنشان نیست؟!.
اگر گناهكار نیستند پس چرا دیگران خود را به دادن خمس ملزم میدانند؟! و یا اینكه آنان كه به فتوای طوسی و امثال او عمل كردهاند معاف هستند، و دیگران گناهكارند، با اینكه هر دو گروه یک كار را كه ندادن خمس است انجام دادهاند؟! یا اینكه هر دو گروه گناهكارند و مجازات میشوند؟ اگر چنین است گروه اول چه گناهی كردهاند؟! آیا طوسی بر حق بوده و خوئی بر باطل است؟ یا بر عكس است؟ یا هر دو برحق هستند؟ یا هر دو اشتباه كردهاند؟
پاسخ ما را بدهید خداوند به شما اجر دهد!! [۲۸].
اما تحمیل چنین مالیاتی به مردم در ابتدای امر كاری ساده نبود و مردم به راحتی آن را قبول نمىكردند، بنابراین فقها در زمانهای گذشته حیران بودند كه چگونه راه حلی شرعی درست كنند و خود را از نظریه اول خلاص كنند كه میگوید تصرف در خمس فقط حق امام است و بر اساس این نظریه فقهای بزرگ مذهب مانند شیخ طوسی و مفید فتوا میدادند كه در زمان غیبت خمس معاف است و یا باید دفن شود و یا به فرد مورد اعتمادی سپرده شود و اینگونه دست به دست شود تا آن كه مهدی ظهور مىكند... بنابراین فقها برای رهایی از این نظر اقوال و فتواهای مختلف و متضادی دادهاند كه بیانگر این حیرت آنهاست، اما به تدریج این نظریه تغییر میكرد و متحول میشد و گام به گام آنها پیش رفتند تا اینكه بعد از قرنها تغییر و تحوّل به صورتی درآمده كه امروزه ما میبینیم!.
[۲۸] این نظر از كجا آمد؟ تنها علتی كه سبب شد تا فكر دادن خمس درآمدها به فقها به وجود بیاید بلند پروازیهای فقها برای رسیدن به اهدافی بود كه رسیدن به آن از راههای مشروع مانند كسب شخصی و اموال زكات و صدقات و هدایا و اوقاف و امثال آن ممكن نیست بنابراین برای تأمین این نیازهای مادی فقها باید منبع درآمدی كه مبالغ هنگفت و فراوانی را نصیب آنها میكرد دست و پا میكردند و همچنین برای آن كه این منبع درآمد همیشگی باشد و ادامه داشته باشد باید به آن رنگی دینی و شرعی میدادند، از این رو تفسیر غنیمت به درآمدهای مردم و واجب قرار دادن خمس در آن بهترین وسیلهای بود كه فقهای مىتوانستند با آن فقر و ناتوانی مالی را كه زندگی آنها و طلاب علوم دینی را آشفته كرده بود رفع كنند: شیعه و تصحیح ص ۶۳ دكتر موسی موسوی.