تحقیقی جدید در باره مسأله ی خمس

فهرست کتاب

دشوار بودن پرداخت و مسخره‌هايي كه انجام مي‌شود.

دشوار بودن پرداخت و مسخره‌هايي كه انجام مي‌شود.

خمس گیرندگان وقتی دیدند كه پرداختن چنین مبلغ‌های هنگفتی بر مردم گران می‌آید و بسیار از زیر بار آن شانه خالی می‌كنند، در حقیقت چنین واكنشی طبیعی است و حق دارند از پرداختن آن طفره بروند، و این عیبی نیست بلكه این تعبیر فطرت سالم انسانی است، چون هیچ كس نمی‌خواهد اموالی را كه با زحمت و ریختن عرق به دست آورده، خمس آن را به كسی بدهد كه برای به دست آوردن آن هیچ تلاش نكرده است، و در راه به دست آوردن متحمل هیچ فكر و كوششی نشده، او هرگز به خاطر به سرقت رفتن آن و مجازات قانون و ... هراسی و ترسی نداشته است، و هیچ نقشی در به دست آوردن آن نداشته است؟!!.

به حق كه این بسیار دشوار و سخت است! خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ يُؤۡتِكُمۡ أُجُورَكُمۡ وَلَا يَسۡ‍َٔلۡكُمۡ أَمۡوَٰلَكُمۡ ٣٦ إِن يَسۡ‍َٔلۡكُمُوهَا فَيُحۡفِكُمۡ تَبۡخَلُواْ وَيُخۡرِجۡ أَضۡغَٰنَكُمۡ ٣٧[محمد: ۳۶-۳۷]. «و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه كنید، پاداشهاى شما را مى‏دهد و اموال شما را نمى‏طلبد (یعنی: اگر ایمان ‌بیاورید، شما را به‌ این‌ امر دستور نمی‌دهد كه‌ تمام‌ اموال‌ خود را در زكات‌ و سایر امور خیریه‌ به‌ مصرف‌ رسانید، بلكه‌ شما را به‌ مصرف‌ كردن‌ اندكی‌ از اموالتان‌ در این‌ راه‌، دستور می‌دهد). چرا كه هر گاه اموال شما را مطالبه كند (یعنی: اگر خداوند تمام‌ اموال‌ شما را از شما بگیرد) و به اصرار از شما طلب كند، بخل مى‏ورزید; و كینه و خشم شما را آشكار مى‏سازد (یعنی: در آن‌ هنگام‌، دشمنی‌ شما با اسلام‌ آشكار می‌شود زیرا مال‌ نزد انسان ‌محبوب‌ و دوست‌داشتنی‌ است،‌ لذا او آن‌ را جز در آنچه‌ كه‌ نزد او از مال‌ محبوب‌تر باشد، صرف‌ نمی‌كند; و آن‌ عقیده‌ راستین‌ است،‌ پس‌ امتناع‌ شما از انفاق‌ مال، ثابت‌ می‌كند كه‌ شما اهل‌ عقیده‌ نیستید)».

خداوند بهتر می‌داند كه بنده برای دادن اموالش قدرت محدودی دارد، چون سرشت انسان طوری است كه مال و دارائی را دوست دارد، چنان كه خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨[العاديات: ۸]. «و او (انسان) علاقهء شدید به مال دارد».

بنابراین باید در حدودی كه انسان می‌تواند و مناسب است از او خواسته شود، و گرنه بخل می‌ورزد، و از دادن اموال امتناع می‌ورزند، و سخنان ناشایستی به زبان می‌آورد. اما قابل ملامت نیست زیرا او طبق مقتضای فطرت انسانی كه خداوند او را بر آن آفرینده است واكنش نشان می‌دهد ﴿لَا تَبۡدِيلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِ[الروم: ۳۰]. «دگرگونى در آفرینش الهى نیست».

بنابراین خداوند بنده را به اندازه توانش مكلف كرده است، بلكه خیلی كمتر از توانش او را مكلف كرده است، و او را به پرداختن زكات موظف كرده، كه فقط بر كسی واجب است كه دارای مالی باشد، كه از نیاز و خانه و سواری‌اش اضافه باشد، و قیمت آن برابر با بیست مثقال طلا باشد، و یک سال كامل بر آن گذشته باشد، و از این مقدار (۵/۲%) به عنوان زكات پرداخت می‌شود، كه مقدار بسیار ناچیزی است كه انسان آن را باید بپردازد، و بلكه اگر فقیری به پرداختن این مقدار مكلف شود در دادن آن دچار مشكل نخواهد شد!.

بنابراین در مقابل، بسیاری از دادن خمس امتناع ورزیده و آن را به فراموشی سپرده‌اند، و یا در ادای آن حیله به كار گرفته‌اند!.

وقتی استفاده‌كنندگان از خمس با چنین مشكلی مواجه شدند، و در اجرای تئوری خمس عملاً با دشواری موجه گردیدند، قضیه را سبك‌تر كردند تا كاملاً آن را از دست ندهند، زیرا آنچه همه آن را نمى‌توان دریافت، بعضی از آن، یا بیشتر آن كه دست‌یافتنی است را نباید رها كرد، و طبق ضرب‌المثل اگر می‌خواهی كه از تو اطاعت شود، دستوری بده كه در حد توانایی باشد.

و اینک بعضی از حالات خنده‌داری كه ما مشاهده كرده‌ایم را ارائه می‌دهیم. اگر كسی باید صد هزار دینار خمس بدهد پیش مجتهد یا سید می‌آید و می‌گوید: بر من صد هزار واجب است ولی من نیازمند هستم و فقط بیست هزار درهم دارم، مجتهد به او می‌گوید اشكال ندارد همان بیست هزار را بده و می‌گوید بیست سپس آن را به او به عنوان هبه باز می‌گرداند، و دوباره مبلغ را از او می‌گیرد و می‌گوید چهل ... و اینگونه مبلغ بین هر دو تا چند بار رد و بدل می‌شود تا اینكه به صد هزار می‌رسد! می‌بینی؟!.

و بعضی از خمس گیرندگان با همدیگر رقابت می‌كنند و بیشتر مبلغ را كم می‌كنند... تا جایی كه معمولاً افراد می‌گویند من خمس خود را به فلانی می‌دهم چون او از سید فلانی یا شیخ فلانی كمتر می‌گیرد و بیشتر آن را كم مى‌كند.

و بعضی در تمام زندگی خود یكبار خمس می‌دهند به خصوص آنان كه خیلی ثروتمند هستند، زیرا فقها بعد از آن كه او را بین دادن زكات و خمس مختار می‌گذارند زكات را كه تمام عمر و هر سال از او گرفته می‌شود، از او ساقط می‌كنند، و می‌گویند در عوض فقط یک بار خمس بده، چون آنها خیلی برای او ساده گرفته‌اند خمس را قبول مى‌كند. و تردیدی نیست كه كسی كه خمس را تحویل می‌گیرد نیز سود می‌برند، چون دادن پول به صورت نقدی بهتر است از آن كه به صورت اقساط پرداخت می‌شود، و اینگونه مسلمان را بر آن می‌دارند تا یكی از اركان بزرگ دین را به گمان اینكه خمس او را روز قیامت نجات می‌دهد ترک كند، و اینگونه با شریعت خداوندی بازی می‌شود. خداوند به چیزی دیگر دستور می‌دهد، و مفتی از طرف خودش به چیزی دیگر كه مخالف با فرمان الهی است دستور می‌دهد، و فرمان الهی را لغو می‌كند، و خودش را خدای دیگر قرار می‌دهد چنان كه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُ[الشورى: ۲۱]. «آیا معبودانى دارند كه بى‏اذن خداوند آیینى براى آنها ساخته‏اند».

و می‌فرماید: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ[التوبة: ۳۱]. «(آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند».

یعنی در امر و نهی و تشریع در مقابل شریعت خدا، و منظور از همه اینها جمع آوری مال و ثروت است، چنان كه خداوند بعد از آیه گذشته می‌گوید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَيَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ[التوبة: ۳۴]. «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بسیارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل مى‏خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى‏دارند».