تحقیقی جدید در باره مسأله ی خمس

فهرست کتاب

اهميت تقسيم به خاطر امور ذيل است:

اهميت تقسيم به خاطر امور ذيل است:

۲- ﴿كَيۡ لَا يَكُونَ دُولَةَۢ بَيۡنَ ٱلۡأَغۡنِيَآءِ مِنكُمۡ[الحشر: ۷]. «تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد».

آیه می‌گوید به خاطر آن غنیمت بر افراد مذكور تقسیم می‌شود كه اموال فقط دست یک قشر از جامعه قرار نگیرد، و تنها در میان آنها دست به دست نگردد، كه اگر چنین باشد به فقیر چیزی نمی‌رسد، چنان كه خداوند می‌فرماید: ﴿مَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ كَيۡ لَا يَكُونَ دُولَةَۢ بَيۡنَ ٱلۡأَغۡنِيَآءِ مِنكُمۡ[الحشر: ۷]. «آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آنِ خدا، و رسول، و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه‌ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد».

بنابراین فیء (غنیمت) را چند قسمت كرده كه در چند جهت مصرف می‌شوند. و اگر تنها مختص به یک گروه باشد، بر عكس آنچه منظور است خواهد بود، و خداوند مرادش را به صورت موكد بیان داشته، و از مخالفت ورزیدن با آن به شدت بر حذر داشته است، و در پایان همین آیه می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ[الحشر: ۷]. «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا كنید) و آنچه نهی كرده خوداری نمائید، و از (مخالفت) خدا بپرهیزید كه خداوند كیفرش شدید است».

پس اگر غنیمت فقط منحصر به یک گروه باشد، آن گروه قطعاً ثروتمند خواهند شد، و اموال در میان قشر ثروتمندان دست به دست خواهد گردید، و همچنین اگر خمس مختص به یک قشر باشد، به همان چیزی خواهد انجامید كه خداوند از آن برحذر داشته است، چون در جامعه قشر ثروتمند و مرفه‌ای كه طبقه مردان دینی (روحانیون) می‌باشند به وجود خواهد آمد، و ثروت در دست اینها خواهد بود، و به فقرا نخواهد رسید.

(و هر وضعیتی كه سبب شود تا دارائی و اموال فقط در میان ثروتمندان دست به دست شوند مخالف با نظریه اقتصاد اسلامی است). و قطعاً از چنین وضعیتی امور بدی پدید خواهد آمد كه از آن جمله فاسد شدن این قشر است كه برای اصلاح مردم به آنها مراجعه می‌شود.

۳- فیء بیشتر است یا خمس؟

فیء كمتر اتفاق می‌افتد چنان كه در تاریخ مشخص است و در این زمان تقریباً مى‌توان گفت كه اصلاً وجودی ندارد.

اما بر عكس این، خمس درآمدها فراوان و هنگفت و همیشگی است. پس وقتی اگر فیء (غنیمت) فقط به یک قشر تعلق داشته باشد، سبب می‌شود تا اموال تنها در میان ثروتمندان دست به دست شوند در مورد خمس چه می‌گوئید؟!!

پاسخ چیزی است كه مشاهده می‌كنید، نه آنچه می‌شنوید! و شما به وضعیت موجود بنگرید تا نیازی به سخن‌های زیاد نباشد!!.

۴- یتیمان و مستمندان و مسافران در راه‌مانده همه امت اسلامى است.

بعد از آیه هفتم سوره حشر آیه هشتم می‌آید كه آیه هفتم را تفسیر می‌كند و كسانی را كه مستحق «فیء» و غنیمت هستند بیان می‌نماید و می‌گوید كه این اموال: ﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞ[الحشر: ۹].

همچنین غنائم از آن فقرای مهاجرینی است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بیرون رانده شده‌اند آن كسانی كه فضل خدا و خوشنودی او را می‌جویند و خدا و پیامبرش را یاری می‌دهند و اینان را ستانند. و آنانی كه پیش از آمدن مهاجران خانه و كاشانه (آئین اسلام) را آماده كردند و ایمان را (در دل خود استوار داشتند) كسانی را دوست می‌دارند كه به پیش ایشان مهاجرت كرده‌اند و در درون احساس رغبت و نیازی نمی‌كنند به چیزهائی كه به مهاجران داده شده است. و ایشان را بر خود ترجیح می‌دهند هر چند كه خود سخت نیازمند باشند. یعنی این اموال به غنیمت گرفته شده از آن مهاجرین و انصار است .

و در سیرت پیامبر صآمده است كه ایشان صاموال به دست آمده از یهودیان بنی نضیر را به مهاجران داد، چون نیازمند بودند و نیز به سه نفر از انصار كه به شدت نیاز داشتند هم داد.

سپس خداوند گروه سوّمی از مستحقان غنیمت را بیان كرد و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ[الحشر: ۱۰]. كسانی كه بعد از ایشان به دنیا می‌آیند یعنی كسانی كه بعد از مهاجرین و انصار پا به دنیا می‌گذارند، همچنین مستحق غنیمت هستند. و اینگونه خداوند فیء (غنیمت) را برای همه نیازمندان امت در همه نسلها قرار داده و آن را منحصر به خویشاوندان پیامبر نكرده است.

و آنچه در آیه ۷ سوره حشر آمده كه ﴿وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ[الحشر: ۷]. و در آیه ۴۱ انفال نیز ذكر شده، ویژه یتیمان و مستمندان و مسافران در راه مانده بنی هاشم نیست، بلكه همه یتیمان و مستمندان و مسافران در راه مانده امت اسلامی را شامل مى‌گردد، و دلیلی برای تخصیص نیست جز گمان و حدس! و آنچه ما در اینجا نیاز داریم نصی است كه به صورت قطعی بر چنین مفهومی دلالت كند، و چنین نصی وجود ندارد!!.

در آنچه گفتیم فكر و تامل كنید كه به امید خدا در این موضوع كفایت خواهد كرد. و اینگونه روشن می‌شود كه در قرآن به هیچ وجه ذكر نشده كه یک پنجم دارائی‌های مسلمین باید به فقیه داده شود، بلكه چنین چیز با نصوص قرآن و قواعد كلّی آن منافات و تضاد دارد.