فرعونها و خمس
در قرآن كریم و سنت پیامبر و سیره خلفای راشدین و دیگر حكام مسلمین ذكری از خمس به میان نیامده است، و ما در تاریخ اسلام و دیگر امتها ندیدهایم كه چنین مالیات سهمگین و هنگفتی بر مردم تحمیل شود، و از اموال آنها گرفته شود. به جز اینكه تورات یهودیان در چند جا گفته است كه پادشاه مصر در زمان قحط سالی كه در دوران یوسف ÷رخ داد چنین مالیاتی را بر ملت مصر تحمیل كرد، او بعد از آن كه ملت مصر به شدت دچار فقر و گرسنگی شدند آنها و زمینهایشان را خرید و همه برده او شدند، سپس او آنها را در مزرعههایشان بكار مىگرفت به این شرط كه یک پنجم محصول را به او بدهند، و چهار پنجم دیگر آن مال خود آنها باشد، و او وزیرش یوسف را موظف كرد تا این مالیات را جمعآوری نماید. اما مردان مذهبی (روحانیون) همانند امروز از دادن خمس مستثنی بودند و این مالیات از آنها گرفته نمیشد.
در كتاب مقدس یهودیان آمده است: ( ... آنگاه یوسف همه زمینهای مصر را برای فرعون خریداری كرد، زیرا آنها به علت گرسنگی شدید هر یک مزرعهاش را به فرعون فروخته بود و اینگونه زمینها همه مال فرعون بود، و ملت را در میان شهرهای مصر پراكنده كرد، به جز زمینهای مردان مذهبی (روحانیون) كه خریداری نشده بودند و متعلق به خودشان بودند، چون روحانیون از فرعون حقوق مىگرفتند، و آنها حقوق خود را میخوردند و به خاطر این نیازی نداشتند كه زمینهایشان را بفروشند. یوسف به ملت مصر گفت من امروز شمارا خریداری كردهام و شما و زمینهایتان به فرعون تعلق دارید، زمینها را تخم بكارید و وقتی محصول دادند خمس (یک پنجم) آن را به فرعون بدهید و چهار پنجم دیگر آن مال شماست كه از آن برای خود بذر نگهداری كنید و دوباره بكارید و نیز توشه خانوادىتان میباشد.
گفتند: خوب است ما بردگان فرعون خواهیم بود، و تا به امروز یوسف این را در مصر قانون كرد كه خمس ر ابه فرعون بدهند، به جز زمینهای روحانیون كه مال فرعون نبود، و اسرائیل در سرزمین مصر در جاسان اقامت گزید و مالک آن جا شدند و تعدادشان زیاد گردید [۴۴].
[۴۴] فصل ۴۷ سفر التكوین آیات ۲۰-۲۷ و همچنین خمس در فصل ۴۱ آیه ۲۵ ذكر شده است.