مقايسه زكات با خمس درآمدها
ذكر زكات در دهها آیه قرآن تكرار شده است، در صورتی كه خمس درآمدها با آن كه چندین برابر زكات است در قرآن ذكر نشده است، و چنین مالیات هنگفتی چنان كه قبلاً گفتیم باید دلایل قطعی داشته باشد كه جای شكی در آن نباشد. شما چگونه از من میخواهی كه (۲۰%) درصد اموال و درآمدهایم را به تو بدهم یا از هر هزار تومان دویست تومان را به شما بدهم، اما هیچ دلیل روشنی كه مرا به این كار ملزم میكند ارائه نمیدهی؟!.
خداوند بر ثروتمندان واجب كرده كه اگر دارایی آنها به حد نصاب كه بیست مثقال است رسید بعد از گذشت یک سال بر آن یک چهلم آن را به عنوان زكات بدهند، یعنی (۵/۲%) آن را بپردازند، خداوند برای این دهها دلیل روشن در قرآن ذكر كرده است كه هیچ كس نمیتواند در آن شک كند، چگونه عقل قبول میكند كه خمس را چندین برابر زكات است فرض كند، و حتی یک بار در قرآن آن را ذكر نكرده باشد؟!.
و خمس به زمان و نصاب بستگی ندارد، و به نوعی خاص از مال متعلق نیست، بلكه دادن خمس همه چیز فرض است، حتی خمس خانه و لوازم آن، و آنچه برای آشپزخانه خرید میشود، و هدیهای كه از كسی گرفته میشود، در همه اینها خمس واجب است، بلكه اگر خمس كالایی پراخت شد اما بعد از دادن خمس قیمت آن بالا رفت در مقداری كه از قیمت آن وقت كالا اضافه شده خمس واجب میشود!
كدام عاقل چنین چیزی را قبول میكند كه این مالیات هنگفت فرض باشد، اما دلیلی برای آن نباشد؟!!.
مثالی كه مقایسه را بیشتر روشن مىكند:
اگر فرض كنیم كه مردی صاحب خانه و باغ و ماشین باشد و پول نقد هم داشته باشد. چقدر زكات بر او واجب است؟ و چقدر خمس بر او واجب است؟
زكات:
خانه: زكات ندارد.
ماشین: زكات ندارد.
باغ: زكاتی ندارد، و فقط در میوههای آن اگر به حد نصاب برسند زكات واجب است.
پولها: اگر به حد نصاب نرسیده باشند در آن زكات واجب نیست، و نصاب بیست مثقال طلا است.
اگر هر مثقال طلا را پنجاه هزار دینار فرض كنیم، پولها باید به یک میلیون دینار برسند، و یک سال بر آن بگذرد تا زكات در آن واجب شود، و مقدار زكات بیست و پنج هزار دینار خواهد بود. اگر پولها به حد نصاب نرسیده باشند بر این مرد با آن كه صاحب خانه و ماشین و باغ و پول است زكات واجب نیست، این بود زكات.