اما خمس:
اگر فرض كنیم قیمت هر یک از خانه و باغ و ماشین سه میلیون باشد و این مرد یک میلیون دینار به اندازه نصاب داشته باشد مجموع دارایی این مرد ده میلیون دینار میشود كه خمس آن برابر است با دو میلیون دینار!! یعنی هشتاد برابر زكاتی كه بر او واجب است!! یعنی اگر این مرد هشتاد سال زكات اموال خود را بدهد با خمسی كه یک بار میدهد برابر نخواهد بود!! و اگر قیمت خانه و باغ و ماشین هر یكی پنجاه میلیون باشد خمس سی میلیون خواهد بود، یعنی بیش از هزار برابر زكات!!.
آیا هیچگاه به این حقیقت وحشتناک فكر كردهاید؟!.
فقهاء این مالیات سنگین را میگیرند در حالی كه حتی یک آیه در قرآن نیست كه به صراحت بگوید كه مردم باید چنین مبلغ هنگفتی را به فقها بدهند!!.
برخی از آیاتی كه درباره زكات آمدهاند:
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرۡكَعُواْ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ ٤٣﴾[البقرة: ۴۳]. «و نماز را بپا دارید، و زكات را بپردازید، و همراه ركوع كنندگان ركوع كنید (و نماز را با جماعت بگزارید)».
اما نگفت كه خمس را بپردازید!.
و میفرماید: ﴿وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسۡنٗا وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ﴾[البقرة: ۸۳]. «و به مردم نیک بگویید; نماز را برپا دارید; و زكات بدهید».
و نگفت كه خمس را بپردازید.
و میفرماید: ﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ۱۱۰]. «و نماز را برپا دارید و زكات را ادا كنید; و هر كار خیرى را براى خود از پیش مىفرستید، آن را نزد خدا (در سراى دیگر) خواهید یافت».
میبینیم كه در آیه از خمس یادی نشده و نگفته كه خمس را بپردازید.
و میفرماید: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ﴾[البقرة: ۱۷۷]. «بلكه نیكى (و نیكوكار) كسى است كه به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و كتاب (آسمانى)، و پیامبران، ایمان آورده; و مال (خود) را، با همه علاقهاى كه به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسكینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مىكند; نماز را برپا مىدارد و زكات را مىپردازد».
و نفرمود كه خمس را بدهد!.
و میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾[البقرة: ۲۷۷]. «كسانى كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است».
و نگفت آنان كه ایمان آوردند و ... و خمس را پرداختند!.
همه اینها در یک سوره بیان شده كه در این سوره همه اوامر و نواهی شریعت بیان شده است، پس چرا خمس ذكر نشده است؟!
و خداوند متعال میفرماید: ﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡ﴾[التوبة: ۵]. «هرگاه توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازید».
و خداوند میفرماید: ﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِ﴾[التوبة: ۱۱]. «(ولى) اگر توبه كنند، نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، برادر دینى شما هستند».
میبینیم كه خمس را ذكر نكرده است. و خداوند به حكایت از پیامبرش عیسی ÷میگوید: ﴿وَأَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا﴾[مريم: ۳۱]. «و مرا -هر جا كه باشم- وجودى پربركت قرار داده; و تا زمانى كه زندهام، مرا به نماز و زكات توصیه كرده است».
و خمس را ذكر نكرده است.
و در مورد اسماعیل ÷میفرماید: ﴿وَكَانَ يَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِوَٱلزَّكَوٰةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِيّٗا ٥٥﴾[مريم: ۵۵]. «او همواره خانوادهاش را به نماز و زكات فرمان مىداد; و همواره مورد رضایت پروردگارش بود».
در آیه بیان نشده كه اسماعیل ÷خانواده اش را به پرداختن خمس دستور میداد.
و خداوند در مورد پیامبران ‡میگوید: ﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءَ ٱلزَّكَوٰةِۖ﴾[الأنبياء: ۷۳]. «و انجام كارهاى نیک و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كردیم».
خداوند نگفته كه پیامبران وحی كرده است كه چیزی به نام خمس را بپردازند.
و خداوند در مورد صفت حكّام و امرای مسلمین میگوید: ﴿ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ﴾[الحج: ۴۱]. «همان كسانى كه هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند».
و نگفت كه خمس را میپردازند.
ذكر نشدن خمس در اینجا جالب توجه است... زیرا آیه حكام و مسئولین امر را مخاطب قرار میدهد، پس اگر خمس امر جایز و مشروعی میبود خداوند حتماً در اینجا در كنار زكات از آن اسم میبرد. و خداوند در مورد مؤمنان میفرماید: ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ ٣ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِلزَّكَوٰةِ فَٰعِلُونَ ٤﴾[المؤمنون: ۱-۴]. «مؤمنان رستگار شدند; آنها كه در نمازشان خشوع دارند; و آنها كه از لغو و بیهودگى روىگردانند; و آنها كه زكات را انجام مىدهند».
و چیزهای دیگری را بیان كرده كه خمس از آنها نیست. و در مورد آباد كردن مساجد میگوید: ﴿رِجَالٞ لَّا تُلۡهِيهِمۡ تِجَٰرَةٞ وَلَا بَيۡعٌ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءِ ٱلزَّكَوٰةِ﴾[النور: ۳۷]. «مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند».
و همچنین میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمۡ يَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾[التوبة: ۱۸]. «مساجد خدا را تنها كسى آباد مىكند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد».
و در مورد مادران مؤمنان رضی الله عنهن میگوید: ﴿وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ﴾[الأحزاب: ۳۳]. «و نماز را برپا دارید، و زكات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت كنید».
و نگفت و خمس را بپردازید!
و میفرماید: ﴿وَوَيۡلٞ لِّلۡمُشۡرِكِينَ ٦ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ﴾[فصلت: ۶-۷]. «واى بر مشركان. همانها كه زكات را نمىپردازند».
و میفرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ ٥﴾[البينة: ۵۰]. «و دستوری به آنها داده نشده بود جز این كه خدا را بپرستند، در حالی كه دین خود را برای او خالص كنند، و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند، و این است آیین و دین مستقیم و پایدار».
اینگونه در دهها آیه زكات ذكر میشود و خمس حتی برای یک بار ذكر نشده است، نه در كنار زكات از آن ذكری شده، و نه در آیه ای مستقل از آن اسم برده شده است... پس اگر خمس مشروع می بود و خدا آن را خواسته بود پس حكمت سكوت چیست؟!.
همه آنچه خدا فرموده و از بندگانش خواسته و پیامبر به مردم بیان داشته در این آیه خلاصه میشود ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا﴾[التوبة: ۱۰۳]. «از اموال آنها صدقهاى (بعنوان زكات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازى و پرورش دهى».
همه آنچه خواسته شده همین است [۳۷].
[۳۷] كلینی از ابی عبدالله ؛ روایت كرده كه گفت:وقتی آیه زكات ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا﴾[التوبه: ۱۰۳]. نازل شده ماه رمضان بود پیامبر به منادی خود دستور داد تا در مدینه اعلام كنید كه ای مردم خداوند زكات را بر شما فرض گردانده همان طور كه نماز را بر شما فرض كرده است. فروع الكافي ۳/۴۹۷. مقايسه زكات و خمس زكاتخمس ۱- نسبت آن: ۱/۴۰ يا ۲.۵/۱۰۰ يا ۲۵/۱۰۰۰ نسبت آن: ۱/۵ يا ۲۰/۱۰۰ يا ۲۰۰/۱۰۰۰ ۲- بايد مال به حد نصاب رسيده باشد
۳- شرط است كه يك سال بر دارايي گذشته باشد.
۴- در انواع مشخصي از اموال واجب است.
۵- فقط بر ثروتمندان واجب است.
۶- به هشت گروه داده ميشود.
۷- براي رفع نيازهاي همه امت مشروع شده است.
۸- كسي جز نيازمند مستحق زكات نيست.
۹- در دهها آيه قرآن ذكر شده است.
۱۰- به آن اهميت داده نميشود و از آن يادي نميشود با وجود آن كه خداوند بر آن تاكيد كرده است. ۲- نصاب شرط نيست به جز در گنج و معدن.
۳- گذشتن سال شرط نيست.
۴- در همه اموال و داراييها حتي در هدايا و مسكن و لوازم خانگي واجب است.
۵- بر درآمد ثروتمندان و فقرا واجب است.
۶- فقط به يك گروه داده ميشود كه فقها يا سادات هستند.
۷- فقط مخصوص يك قشر است كه قشر فقها يا سادات ميباشد.
۸- به فقيه يا (سيد) داده ميشود چه نيازمند باشد چه نيازمند نباشد.
۹- ذكر آن به هيچ وجه در قرآن نيامده است به جز خمس اموالي كه در جنگ با كفار به غنيمت گرفته ميشوند.
۱۰- به شدت بر آن تاكيد ميشود با اينكه خداوند آن را ذكر نكرده است. برای آن كه مقایسه بیشتر روشن شود باید در نظر داشت كه زكات مال بسیار كمتر از خمسی است كه در آن واجب میشود، و علت آن اسبابی است كه در بند (۲-۶) جدول گذشته بیان شدند، بنابراین درست نیست كه بگوییم خمس هشت برابر زكات است چون خمس ۲۰% است كه هشت برابر ۵/۲% میباشد بلكه خمس دهها برابر زكات است.
در مثالی كه در صفحات گذشته در بحث ( مثالی كه مقایسه را بیشتر روشن مىكند) روشن شد كه خمس در یک مال ممكن است هشتاد برابر زكات آن باشد!! بلكه گاهی به هزار برابر هم میرسد!!!.