فصل چهارم: پيروي از متشابه
بعد از همه آنچه به یاری خداوند ارائه دادیم كاملاً روشن میشود كه، واجب بودن پرداختن خمس درآمدها از یک طرف و دادن این خمس به فقیه از طرفی دیگر در شریعت دلیلی ندارد، و جز متشابه مستندی ندارد! فقط در یک نص قرآنی كلمه خمس ذكر شده است! اما موضوع و معنی و محتوای آن چیزی دیگر است كه ربطی به این خمس ندارد، و منظور از آن خمس غنائمی است كه از جنگجویان كفار در میدان كارزار گرفته میشود. و بعد از این قضیه چه ربطی به این آیه دارد، فقیهی كه هیچگاه ذكر نشده و نه به آن اشارهای شده؟! اگر كلمه خمس در قرآن ذكر شده كلمه فقیه به هیچ عنوان ذكر نشده است.