ربط لفظي خالص!
ادعای اینكه خمس درآمدها واجب است، چون در آیه آمده درست مثل این است كه اسم كسی ابراهیم باشد، و او از این آیه استدلال كند: ﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا ٤١﴾[مريم: ۴۱]. «در این كتاب، ابراهیم را یاد كن، كه او بسیار راستگو، و پیامبر (خدا) بود».
و بگوید من پیامبر هستم، چون اسم من ابراهیم است، و در قرآن هم آمده كه ابراهیم پیامبر است!!.
درست است كه ابراهیم در آیه ذكر شد ولی منظور كدام ابراهیم است؟!.
و درست است كه در آیه سوره انفال كلمه خمس ذكر شده، ولی كدام خمس منظور و مورد نظر است؟! استدلال از آیه بر جوب خمس درآمدها درست در قاعده متشابهات قرآنی داخل است، بشنوید كه خداوند در این باره چه میگوید: ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞۖ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِۦۖ وَمَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُۥٓ﴾[آلعمران: ۷]. «او كسى است كه این كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آیات «محكم» (صریح و روشن) است; كه اساس این كتاب مىباشد; (و هر گونه پیچیدگى در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف مىگردد) و قسمتى از آن، «متشابه» است (آیاتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مىرود; ولى با توجه به آیات محكم، تفسیر آنها آشكار مىگردد) اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنهانگیزى كنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسیر (نادرستى) براى آن مىطلبند».
خداوند متعال پیروی از متشابه و استدلال از آن را از كارهای منحرفان و هواپرستان قرار داده است و فرموده كه آنها برای ایجاد فتنه چنین میكنند یعنی میخواهند با تردیدافكنی و به هم آمیختن مومنان در مورد دینشان دچار فتنه كنند، و نیز پیروان جاهل خود را گرفتار فتنه سازند، و تاویلات باطلی كه طبق میل خودشان و تحریفی كه میكنند گمان میبرند كه مقصود از آن همین است، و اهل بدعت و هواپرستان و ملحدان در هر زمانی اینگونه هستند [۴۷].
[۴۷] صفوة البیان محمد مخلوف.