آيه خمس:
خداوند میفرماید: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا يَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ٤١﴾[الأنفال: ۴۱]. «بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذىالقربى و یتیمان و مسكینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى حق از باطل، روز درگیرى دو گروه (باایمان و بىایمان) (روز جنگ بدر) نازل كردیم، ایمان آوردهاید; و خداوند بر هر چیزى تواناست».
این تنها جایی است كه كلمه خمس در قرآن كریم وارد شده است. همه به اتفاق قبول دارند كه مالی كه آیه میگوید خمس آن باید جدا شود، غنیمتی است كه در جنگ از كفار گرفته میشود، در واجب بودن خمس در این اموال هیچ كس اختلافی ندارد چون آیه به طور قطعی بر آن دلالت مینماید، اما واجب بودن خمس درآمدها در بهترین حالت فقط مىتوان كلمه خمس به صورت ظنی بر آن دلالت كند. و اگر دقت كنیم هیچ دلالتی ندارد فقط تشابه لفظی وجود دارد، و اگر كلمه خمس كه در آیه آمده به صورت قطعی بر خمس درآمدها دلالت میكرد اختلافی پیش نمیآید چنان كه مسلمانان در دلالت این آیه بر مشروعیت نماز و زكات اختلافی ندارد ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ ٣ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِلزَّكَوٰةِ فَٰعِلُونَ ٤﴾[المؤمنون: ۱-۴]. «مؤمنان رستگار شدند. آنها كه در نمازشان خشوع دارند; و آنها كه از لغو و بیهودگى روىگردانند; و آنها كه زكات را انجام مىدهند».
و همچنین مسلمین در این اختلافی ندارند كه این آیه بر مشروعیت روزه دلالت مىكند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾[البقرة: ۱۸۳]. «اى افرادى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد; تا پرهیزكار شوید».
و همچنین در دلالت این آیه بر جدا كردن خمس مال غنیمت اختلاف نكردهاند: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ﴾.
و همچنین در دلالت امثال این آیات بر امور مهم در شریعت اختلاف ندارند.
چنین چیزهایی را خداوند به اجتهاد مجتهدین و نظر فقها رها نكرده است چون اجتهاد به اختلاف میانجامد.
و در چنین امور مهمی همانند امور فرعی دین گنجایش اختلاف نیست، و اختلاف در امور مهم دینی به تفرقه و فساد دین و دنیا میانجامد، پس چگونه مىتوانیم باور كنیم كه مالیاتی سهمگین وهنگفت را خداوند بر بندگانش فرض مینماید و به خاطر ندادنش آنها را به شدت مجازات میكند، اما آن را در كتاب خود بیان نمیكند و با دلیل قطعی كه جای تاویل نداشته باشد آن را ثابت نمىكند؟! چرا خمس درآمدها از این قاعده مستثنی است؟! با اینكه زكات - كه نسبت به خمس درآمدها اندک است با دهها دلیل قرآنی ثابت شده است؟! چگونه؟!.