پیشگفتار
الحمد لله، والصلوة علی رسول الله، والسّلام علی الصالحین من عباد الله، وبعد.
یکی از مهمترین علوم دینی و با ارزشترین معارف اسلامی، علم الحدیث درایتی: (حدیثشناسی) است، که با استفاده از قواعد آن میتوان همۀ روایتهای صحیح را از روایتهای ناصحیح جدا نمود، و در عین اینکه اقوال و افعال و تأییدات پیامبر خدا جدر شکل ناب و اصیل خویش تجلّی مییابند، هر آنچه رسوبات فرهنگهای جاهلی و حباب طوفانهای علمزدگی است از سر و ته اسلام زدوده خواهد شد، و در نتیجه اسلام خالص، آنچنانکه قرآن کریم بیان فرموده، و آنچنانکه در شخص رسول الله جتبلور یافته است بجوامع بشری معرفی میگردد و شایان توجه است که این علم مانند بسیاری از علوم دیگر از ابتکارات خاصّ مسلمین بشمار میآید و وضع و تدوین قوانین چنین علمی: «روایت شناسی» قبل از اسلام هیچگونه سابقهای نداشته است و پیروان ادیان دیگر ـ چه حالا و چه قبل از اسلام ـ بعلت شدت اعتقاد به قداست روایتهای مذهبی، احدی جرأت نداشته که از صحیح و ناصحیح آنها بحث کند و قواعدی برای جداکردن آنها وضع و تدوین نماید.
اما دانشمندان اسلامی که تحت تأثیر آیههای قرآن در هرچیزی همواره واقعبین و حقجو بار آمده بودند، تنها موقعی به قداست یک رویت مذهبی معتقد میشدند که با موازین سنجش روایتها، صحت نسبت آن را به پیامبرجثابت مینمودند، و بهمین جهت از همان روزهای نخستین، دانشمندان اسلامی بوجود علم الحدیث یعنی موازین سنجش روایتها و محک صحت اقوال، احساس نیاز شدید کرده و تدریجاً اصول و قواعد این علم را وضع و تدوین نموده و مورد استفاده قرار دادند و در هر عصر و زمانی تعلیم و تعلم قواعد آن در مدارس علوم دینی و همچنین تألیف کتاب و رساله و تحریر مسائل و ضوابط آن در مجامع علمی بعنوان یکی از باارزشترین معارف اسلامی معمول و متداول بودهاند.
ولی در نیم قرن اخیر، که بر اثر ایجاد هیجانهای شدید از مشاهدۀ پدیدههای صنعتی و غوغاهای فرهنگ عصر ماشینی، حرکت تحصیلات علوم دینی به کندی گرائید، و برنامۀ تدریس معارف اسلامی بحد اختصار رسید این علم نیز مانند برخی از علوم مهم دیگر از برنامۀ مدارس حذف گردیده و تنها در دانشکدههای الهیّات و در شهرهای بزرگ اسلامی ـ آنهم در سطح یک اسم و رسم! ـ تدریس آن باقی مانده است و در نتیجه مسایل و اصطلاحات این علم مهم برای اکثر مردم بیگانه و نامفهوم گشته است، و چون اطلاع اهل مطالعه و تحصیلکردههای مسلمان از مسایل و اصطلاحات این علم لازم و ضروری است بنابراین لازم دانستیم یک رساله مستند و تحقیقی را به زبان فارسی و با بیان رسا و ساده و در خور فهم عموم در توضیح اصطلاحات و بیان مسایل این علم بنام «کلید حدیثشناسی» برشتۀ تحریر درآوریم و در عین اینکه کتابهای متقدمین را ماخذ اصلی قرار میدهیم از اسلوب نوشتههای متاخرین نیز استفاده کنیم. این رساله دارای یک مقدمه و هفت فصل و یک خاتمه میباشد و اکثر مراجع آن در ذیل صفحهها بیان گردیده است و مناسب دانستیم که در پیشگفتار همین رساله ضمن بیان تاریخچۀ علم الحدیث روایتی و پیدایش و تکامل تدریجی علم الحدیث درایتی همراه اسناد و مدارک از مطالب زیر نیز بحث نمائیم معنی حدیث و سنت پیامبر جاهمیت حدیث و موضع خاص آن در دین اسلام ـ روایت و نوشتن صحیفههای حدیث در زمان پیامبر جروایت و کتابت حدیث در عصر خلفای راشدین و در زمان حکومت امویان و سلطنت عباسیان تألیف نخستین کتاب احادیث صحیح ـ وضع و تدوین کلیه قواعد علم الحدیث درایتی ـ و تدوین معجم احادیث.
۱- معنی حدیث و سنت: حدیث اسم مصدر تحدیث است بمعنی خبر دادن، بویژه خبری که تازه و داغ یا عبرتناک و بهتآور و هیجانانگیز باشد همچنانکه از این آیهها همین معانی استفاده میگردد.
﴿يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا ٤﴾[الزلزلة: ۴].
﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١﴾[الغاشیة: ۱].
﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾[النازعات: ۱۵].
﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ ٢٤﴾[الذاریات: ۲۴].
و عرفاً اقوال و افعال و تأییدات منسوب به پیامبر جرا حدیث گویند، و این نامگذاری نخستین بار از طرف خدا پیامبر جصورت گرفته است همچنانکه در صحیح مسلم آمده است: «وحدّثوا عنّی ولا حرج» [۱]و در صحیح بخاری آمده است «كما رأیت من حرصك علی الحدیث» [۲].
و سنت بمعنی راه و روشی است که ابتدا کسی آن را ابداع کند و سپس سرمشق دیگران و مرسوم جمعیّتی واقع شود و وقتی سنت بخدا اضافه گردد «سنة الله»بمعنی مجموعۀ قوانینی است که آفریدگار ایجاد موجودات و فضای پدیدهها و تحرک و فعالیت دستگاه آفرینش خود را بر مبنای آنها قرار داده است «ولن تجد لسنّة الله تبدیلا»و هرگاه به پیامبر خدا جاضافه گردد بمعنی مجموعه گفتار و کردار و رفتار و تأییداتی است منسوب به پیامبر خداجکه مسلمانان موظف هستند آنها را سرمشق خویش قرار دهند و همین نامگذاری نیز از طرف خود پیامبر جصورت گرفته است همچنانکه امام مالک در موطا روایت کرده که پیامبر جفرموده «تركت فیكم امرین لن تضلّوا ما مسكتم بهما كتاب الله وسنّة نبیّه» [۳]یعنی در میان شما دو امر را بجا گذاشتیم و مادامیکه آنها را دستاویز خود قرار دهید هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو امر کتاب خدا و سنت پیامبر خداست.
بنابراین حدیث و سنت هر چند بر حسب معناهای لغوی و ریشههای اصلی با هم تفاوتهایی دارند ولی از حیث مصداق و معنی عرفی و اصطلاحی هردو دارای یک معنی و هردو بمعنی مجموعهای از اقوال و افعال و تأییدات منسوب به پیامبر جخدا میباشند.
[۱] صحیح مسلم ۸ / ۲۲٩ بنقل پاورقی علوم الحدیث صبحی صالح ص: ۸. [۲] ارشاد ساری ج ٩ ص: ۳۲۸ پیامبر ج این جمله را در خطاب به ابیهریره فرموده است. [۳] موطا امام مالک ج ۲ ص: ۸٩٩ کتاب القدر و تاج الحدیث ج ۱ ص: ۴٧.