فصل اول: خبر به اعتبار کمیت راوی
خبر بأعتبار تعداد روایتکنندگان دو قسم است:
اول خبر متواتر که تعداد روایتکنندگان آن محصور و معین نیستند و خبر متواتر با این شرایط تحقق مییابد.
۱- روایتکنندگان جمع زیاد و غیر محصور باشند.
۲- شرایط طوری باشد که هماهنگشدن آنها برای توطئۀ دروغ محال و ممتنع باشد.
۳- این دو خاصیت در تمام مقاطع سلسله از اول تا آخر تحقق یابد.
۴- این سلسلۀ راویان در نهایت نیز از محسوس خبر دهد مانند دیدیم، شنیدیم [۱۵۵]، نه از صفات درونی و حالات روانی و مسائل فکری و عقلی مانند: قدیم بودن جهان طبق اخبار فلاسفه. [۱۵۶](که فکر غلطی است).
توجه: علت پیدایش هر پدیدهای (از جمله یقین به خبر) دو چیز است: یکی «وجود مقتضی» و دیگری «رفع مانع» و چون شرایط چهارگانه عنوان مقتضی دارند بنابراین در مواردی که این شرایط بوجود آمدند اما مانع رفع نشده بود (مانند خبر شقالقمر که در نظر فلاسفه محال است و مانع صدق خبر است) بدیهی است که یقین به خبر برای آنها حاصل نخواهد شد و در نتیجه این خبر نسبت به آنها متواتر نیست بلکه خبر مشهور بشمار میآید [۱۵٧]، و دقت در این مطلب نشان میدهد که تواتر خبرها یک امر نسبی است و نسبت به زمانها و مکانها و افراد و اقوام و دستهها فرق میکند [۱۵۸]و یکی دیگر از خصوصیات خبر متواتر این است که لازم نیست راویان آنها حتماً مسلمان باشند همچنانکه مانعی ندارد که در یک شهر و یک منطقه زندگی کنند [۱۵٩].
[۱۵۵] شرح نخبه عسقلانی ص: ۱۱. [۱۵۶] جمع الجوامع: ج ۲ ص ۱۲۵. [۱۵٧] در رابطه با این اشکال که چطور مممکن است خبری واجد شرایط چهارگانه هم باشد و باز موجب قطع و تعیین نشود، سؤالها و جوابهای زیادی در شرح نخبه و غیره مطرح شدهاند ولی آنچه ما بعنوان راه حل پیشنهاد کردهایم نظر شخصی نگارنده است. [۱۵۸] بنابراین ممکن است خبری در زمانی و برای عدهای متواتر باشد و در زمان دیگر برای جمعی دیگر آحاد باشد. [۱۵٩] جمع الجوامع ج ۲ ص: ۱۲٧.