کلید حدیث شناسی

فهرست کتاب

فصل دوم: به اعتبار مبدأ و کیفیت سند

فصل دوم: به اعتبار مبدأ و کیفیت سند

خبر یا حدیث باعتبار اینکه در آن سوی سلسله به چه کسی وصل می‌شود دارای سه قسم است:

۱- مقطوع: روایتی است که فقط به تابعی متصل شود و از او نگذرد مثال: قال مالک بن دینار: «حب الدّنیا رأس كلّ خطیئة».

۲- موقوف: روایتی است که فقط به صحابی متصل می‌شود و از او نمی‌گذرد. مثال: قال عمر بن الخطاب: «من سرّه بحبوحة الجنّة فلیلزم الجماعة».

۳- مرفوع: حدیثی است که به پیامبر جمتصل شود و در روایت گفته شود: «قال النبّي، قال رسول الله ج».

حدیث مرفوع نیز سه قسم است:

۱- مرسل: حدیثی است که در روایت آن صحابی حذف شده باشد و تابعی بگوید: «قال النبي جكذا».

۲- مُنْقَطِعْ: حدیثی است که تابع تابعین یا غیر آنها بگوید: «قال النبي كذا»و مقابل منقطع متصل است که در سلسلۀ روایت هیچ‌کسی حذف نشده باشد و بطور متصل به متن برسد [۱٧۴].

۳- مسند: حدیثی است که صحابی بگوید: «قال النبي کذا». حدیث مسند نیز دو قسم دارد:

۱- مسند نازل: حدیثی است مسند که تعداد راویان آن در طول سلسله نسبت به تعداد راویان این حدیث در طول سلسلۀ دیگر بیشتر باشد [۱٧۵].

۲- مسند عالی: حدیثی مسند است که برعکس مسند نازل باشد و تعداد راویان آن در طول سلسله کمتر از تعداد راویان همین حدیث در طول سلسلۀ دیگر باشد.

مسند عالی نیز دو قسمت است:

۱- علوّ مطلق: که با شمارۀ کمتری از راویان به پیامبر جبرسد [۱٧۶].

۲- علوّ نسبی: که با شماره کمتری از راویان به یکی از امامان حدیث که دارای امتیازات مهمی در علم حدیث می‌باشند (مانند شعبه، مالک، ثوری، شافعی، بخاری، مسلم) برسد [۱٧٧].

علو نسبی دارای چهار قسم است:

۱- موافَقَه: که با شماره کمتر از طریق دیگر به استاد یکی از مصنفین (شافعی استاد امام احمد دارای مسند) برسد [۱٧۸].

۲- بَدَل: که با شمارۀ کمتر از طریق دیگر به استاد استاد یکی از مصنفین (مالک استاد استاد امام احمد) برسد [۱٧٩].

۳- مساوات: عدد افراد راوی مساوی عدد افراد یکی از مصنفین (بخاری، مسلم) باشد [۱۸۰].

۴- مُصافَحه: عدد افراد راوی مساوی عدد افراد راوی شاگرد یکی از مصنفین باشد [۱۸۱].

[۱٧۴] شرح جلال محلی بر جمع الجوامع ج ۱ ص: ۱٧۶، شرح نخبه عسقلانی ص ۱۰۵، حدیثی را که تابع تابعین یا پایین‌تر از پیامبر جروایت کرده باشد معضل و معلق نام برده است. [۱٧۵] مثال مسند نازل: شافعی از مالک از عبدالله بن دینار از ابوهریره، از عایشه از پیامبرجمثال مسند عالی: شافعی از مالک از عبدالله بن دینار از عایشه از پیامبر جکه در سلسله اول تعداد راویان پنج نفر و در دومی چهار نفر است و دلیل اینکه اولی نازل و دومی عالی است این است که اقصر فاصله خط مستقیم است و هرچه راوی کمتر بادش سلسله مستقیم‌تر است. (دقت فرمایید! ابن مطلب در کتاب‌های علم الحدیث به شکل بغرنجی مورد بحث واقع شده است). [۱٧۶] شرح نخبه ابن حجر عسقلانی ص ۱۰۶ و ص ۱۰٧، ۱۰۸، ۱۰٩. [۱٧٧] شرح نخبه ابن حجر عسقلانی ص ۱۰۶ و ص ۱۰٧، ۱۰۸، ۱۰٩. [۱٧۸] شرح نخبه ابن حجر عسقلانی ص ۱۰۶، ۱۰٧، ۱۰۸، ۱۰٩. [۱٧٩] شرح نخبه ابن حجر عسقلانی ص ۱۰۶، ۱۰٧، ۱۰۸، ۱۰٩. [۱۸۰] شرح نخبه ابن حجر عسقلانی ص ۱۰۶ و ص ۱۰٧، ۱۰۸، ۱۰٩. [۱۸۱] شرح نخبه ابن حجر عسقلانی ص ۱۰۶ و ص ۱۰٧، ۱۰۸، ۱۰٩. مثال علو نسبی: دو نفر حدیثی را روایت می‌کند اولی بواسطه ۶ نفر و دومی بواسطه ٧ نفر به بخاری می‌رسد در اینصورت اولی علو نسبی دارد.