امتیازات امت محمد ص
حمد و ثنا ذاتی را است که ما را از بهترین امتها گردانید که برای مردم بیرون آورده شده است، هنگامیکه خداوند أ ما را بهترین امت نامیده که برای مردم بیرون آورده شده است، این صفت در واقع قبل از اینکه صفت تشریف و بلندی مرتبه باشد، مأموریتی است که خداوند أ ما را به آن مکلف نموده است. طوریکه خداوند أ میفرماید: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ﴾[آل عمران: ۱۱۰]. «شما (امت اسلام) بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آورده شده است، به معروف امر میکنید، و از منکر نهی مینمایید و به خدا ایمان دارید».
ما بخاطری به این شرف و عزت متصف هستیم که شریفترین پیامبران و برگزیدۀ همه عالم، صاحب اخلاق بزرگ و عالی، حضرت محمد بن عبدالله ص را پیروی میکنیم، پیامبری که روز قیامت بخاطر دفاع از امتشان در مقابل پروردگار طلب شفاعت میکنند، ایشان در مورد امتشان بسیار نگران بودند تا مبادا کسی از آنها در گناهی لغزیده و در جهنم سرنگون گردد، ایشان بعد از آنکه اجازۀ شفاعت را از جناب پروردگار حاصل نمایند، برای امت خویش شفاعت نموده وآنها را از عذاب دوزخ میرهانند. پیامبرمهربان ص در روز محشرخداوند بزرگ و توانا را در مورد امت خود مخاطب قرار داده میفرمایند: ای پروردگار! امت من ..... امت من .....!
اما مأموریتی که بدوش داریم اینست که ما به معروف امر، و از منکر نهی میکنیم و به خداوند أ ایمان داشته و در راه او تعالی جهاد حقیقی و صادقانه و خالصانه میکنیم، نه چنان که امتهای پیشین به پیامبرانشان گفتند: ﴿فَٱذۡهَبۡ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَٰتِلَآ إِنَّا هَٰهُنَا قَٰعِدُونَ﴾[المائدة: ۲۴]. «پس تو و پروردگارت بروید و بجنگید، ما همین جا مینشینیم».
همچنان خداوند أ میفرماید: ﴿لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ٧٨ كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوۡنَ عَن مُّنكَرٖ فَعَلُوهُۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ٧٩﴾[المائدة: ۷۸-۷۹]. «کسانی از بنی اسرائیل که کفر ورزیدند، به زبان داود و عیسی بن مریم(در تورات و انجیل) مورد لعنت قرار گرفتند، این بدان سبب بود که عصیان ورزیده و از حد میگذشتند، آنان یک دیگر را از عمل زشتی که مرتکب آن میشدند، منع نمیکردند، چه بد است آنچه میکردند».
پس حالِ چنین امتی را که به زبان پیامبرانشان مورد نفرین قرار گرفتهاند چگونه تصور میکنید؟ بیایید در اسباب این لعنت و نفرین دقت نماییم. خداوند أ اسباب آنرا در آیات فوق برای ما بیان نمود که چرا آنها را مورد لعنت خود قرار داد؟ بنی اسرائیل علاوه براینکه حرمت روز شنبه را شکستند و به عیسی ÷ کفر ورزیدند، انسانهای گنهکار و متجاوز را از تکرار گناهی که انجام داده بودند و یا از ارتکاب گناهی که برای انجام دادن آن آماده میشدند، نهی نمیکردند، و چون مردی با مرد دیگری روبرو میشد و وی را در منکری میدید، باز نمیداشت بلکه با وی همنیشنی هم میکرد. پس ما امت اسلام، اگر چنین وضع ناگواری در میان ما فاش گردد، آیا خاموشی اختیار نماییم؟ نه، هزار بار نه، و ان شاءالله خداوند أ باماست، زیرا پروردگار بزرگ ما را بهترین امت خوانده که برای مردم بیرون آورده شده ایم، و در عین وقت پیروان پیامبراکرم ص و شریفترین انسانهای جهان در گذشته و آینده میباشیم. هنگامیکه قرآن بر آنحضرت ص نازل گردید گفتیم: شنیدیم، و اطاعت کردیم، و نگفتیم طوریکه بنی اسرائیل بعد از نزول تورات و انجیل گفتند: شنیدیم و نافرمانی کردیم! چنان است که وقتی خداوند أ بخواهد قریۀ را هلاک و نابود کند، سرکشان و فاسقان و خوش گذرانان آن را بسیار گردانده و دست به نافرمانی خداوند زده و در نتیجه، فرود عذاب بر آن قریۀ لازم میگردد و یکسره همه را زیر و زبر میکند. در مقابل خداوند أ جانب مثبت را نیز بیان نموده میفرماید: ﴿وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَرَكَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾[الأعراف: ۹۶]. «و اگر اهل آن شهرها ایمان آورده بودند و پرهیزگاری کرده بودند حتماً بر آنان برکاتی از آسمان و زمین میگشودیم».
همچنان خداوند أ میفرماید: ﴿فَلَوۡلَا كَانَ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِن قَبۡلِكُمۡ أُوْلُواْ بَقِيَّةٖ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡفَسَادِ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّنۡ أَنجَيۡنَا مِنۡهُمۡۗ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَآ أُتۡرِفُواْ فِيهِ وَكَانُواْ مُجۡرِمِينَ١١٦ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا مُصۡلِحُونَ١١٧﴾[هود: ۱۱۶-۱۱۷]. «پس چرا از قرنهایی (امتهایی) پیش از شما صاحبان فضلی نبودندکه نهی کنند- مردم را- از فساد در زمین، جز اندکی، از کسانی که از میان آنان نجاتشان دادیم، و کسانی که ستم کردند، به دنبال ناز و نعمتی که در آن بودند، رفتند، و آنان مجرم بودند. و هرگز پروردگار تو بر آن نبوده است که شهرها را به ستم هلاک کند در حالی که مردمانش اصلاحگر باشند».
قطعاً این سنت خداوند أ است، سنتی که برگشت ناپذیر است. بدین ترتیب اگر ما در راه خدا دعوت نموده و برای اصلاح فرد و جامعه بکوشیم و از زشتی بازداریم و به نیکی امر نماییم، خداوند أ هرگز برما عذاب و غضب خویش را نازل نمیکند. بلکه خیرات و برکات آسمان و زمین را فراهم و میسر میسازد، و درهای بسته را میگشاید، اما اگر ما در این مورد سستی و بیغوری نموده و امر به معروف و نهی از منکر را ترک نماییم، و جامعۀ ما بسوی انحطاط اخلاقی روان شده و ارزشهای دینی و اخلاقی آن رو به زوال شد، و منکرات و زشتیها ازدیاد یافت، طوریکه امروز دچار آن هستیم که همه در مقابل بدیها بیتفاوت بوده و خود را به کری و کوری انداختهاند، پس متیقن باید بود که زمان هلاکت و نابودی ما هم فرا رسیده است. طوریکه خداوند أ میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ يَبۡعَثَ فِيٓ أُمِّهَا رَسُولٗا يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَاۚ وَمَا كُنَّا مُهۡلِكِي ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَأَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ٥٩﴾[القصص: ۵۹]. «و ما هرگز نابود کنندۀ شهرها نبودهایم مگر اینکه اهالی آنها ستمگر باشند(با ظلم و کفرشان)».
موضوع امر به معروف و نهی از منکر تنها وظیفۀ اشخاصی معین، و عمل خودسرانه و اجتهادی نیست که هر وقتی خواسته باشیم آنرا ادا نماییم و هر وقتی نخواهیم آنرا ترک کنیم، بلکه مأموریت و وجیبۀ دینی است که از جانب پروردگار بزرگ بر هر فرد مسلمان، زن و مرد لازم گردانیده شده و هریک باید به اندازۀ وسع و توان خویش به آن مبادرت ورزد، و هرکسی با آن مخالفت ورزیده و امر آنرا کوچک و بیفایده بشمارد و یا در مورد آن کوتاهی نماید، در واقع با دستور خداوند أ و پیامبرش ص مخالفت ورزیده است. آیات و احادیث زیادی در وجوب امر به معروف و نهی از منکر وارد شده که ادای آنرا بر هر مرد و زن مسلمان نظر به تفاوت مرتبه و درجۀ آنها، واجب گردانیده است. از جمله فرمودۀ خداوند: ﴿وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٤﴾[آل عمران: ۱۰۴]. «باید از شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به کار پسندیده امر، و از کار ناپسند منع کنند، و آن گروه ایشانند رستگاران».
و فرمودۀ خداوند أ: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ سَيَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ٧١﴾[التوبة: ۷۱]. «و مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان یکدیگرند، به معروف امر میکنند و از منکر نهی میکنند و نماز را برپا میدارند و زکات را میدهند و خدا را فرمانبرداری میکنند و رسول او را، آن گروه، خدا به زودی آنان را مشمول رحمت خود قرار خواهد داد، همانا الله غالب و حکیم است».
اما احادیث صحیحی که بر وجوب امر به معروف و نهی از منکرات وارد شده و هر فردی این امت را مخاطب قرار داده و از شانه خالی نمودن و عدم احساس مسؤلیت برحذرشان نموده، بسیار است. از این احادیث بر میآید که نباید مسلمان مسؤلیت را برگردن دیگری انداخته و بگوید: اینکار به ما ارتباط ندارد، و این وظیفۀ ما نیست و هرکسی گناه خود را بدوش میکشد و امثال این سخنان. آنحضرت ص فرمودهاند: «سوگند بذاتی که جانم در دست اوست حتماً به کارهای پسندیده امر نموده و از کارهای ناپسند و زشت منع میکنید، یا نزدیک است که خداوند أ بر شما عذابی از نزد خویش بفرستد و سپس او را بخوانید ولی اوتعالی دعای شما را اجابت نکند» سنن ترمذی.
همچنان فرمودۀ آنحضرت ص : «حتماً به کارهای پسندیده امر میکنید و از کارهای بد منع مینمایید و دست ظالم را میگیرید و او را بطرف حق میکشانید و او را بر حق استوار میدارید، یا اینکه شما را به لعنت خود گرفتار خواهد کرد» سنن ابو داود.
و هیچ عملی قبیحتر و زشتتر از این نیست که بعضیها اهل دعوت و امرکننده گان به معروف و نهی کنندگان از شر را در انجام وظایف مقدسشان توهین نموده و آنان دلسرد و بیجرأت میسازند. دیده میشود که شخصی از اهل دعوت و ارشاد هنگام مشاهده نمودن بسیاری از اعمال زشت و ناپسندی که میان دختران و پسران در بازارها رخ داده و عبارات ناشایسته و قبیح را که دور از حیاست، تبادله میگردد، اقدام به اصلاح و وعظ و نصیحت مینماید، کسانی صد راه وی واقع شده میگویند: او برادر تو چرا مداخله میکنی؟ برو پشت کارت، در کاری که بتو ارتباط ندارد مداخله نکن، و یا میگویند: هرگاه خودت راه یافته باشی، کسی که گمراه شده است بتو زیانی نمیرساند. و امثال این سخنان. به این ترتیب با دیدگاه تنگ و کوتاه خویش آیات خداوند أ را مطابق هوا و هوسشان تأویل و تفسیر مینمایند، و از روی نادانی و جهالت اموری نالایق را بخداوند أ نسبت داده و در مورد خداوند أ و کتابش با شبهه پراگنی و شکانگیزی و بدون اندیشۀ درست و برهان روشن، مجادله و مناقشه میکنند. روایت شده که ابوبکرصدیق س فرمود: شما این آیت را میخوانید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ﴾[المائدة: ۱۰۵]. «ای مؤمنان! به خودتان بپردازید(شما در مقابل خود تان مسؤل هستید) هرگاه شما راه یافته باشید، کسی که گمراه شده است، به شما زیان نمیرساند».
و آن را در غیر جایگاه آن مینهید(یعنی آنرا بر ترک امر به معروف و نهی از منکر حمل میکنید) در حالی که من از رسول خدا ص شنیدم که فرمودند: «آنگاه که مردم منکر را دیدند و آن را تغیر ندادند، نزدیک است که خدای ﻷهمۀ آنان را به عذاب خویش گرفتار کند» اصحاب سنن و احمد.
به این ترتیب امتها با ارتکاب گناهان و نافرمانی خدا و رسول و خوشگذرانی و غفلت از آخرت به بربادی و هلاکت دچار میشوند. طوریکه اوتعالی فرموده است: ﴿وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِيرٗا١٦﴾[الإسراء: ۱۶].«و چون بخواهیم که قریۀ را (شهری را) هلاک کنیم، سرکشان آن را فرمان میدهیم پس در آن نافرمانی میکنند و در نتیجه عذاب بر آن شهر ثابت گردد پس آن را یکسره زیر و زبر کنیم».
پس به خدا پناه میبریم از روزیکه- خدای نا خواسته- خویش را مانند اقوام و ساکنین شهرهای که خداوند أ در آیت سابقه از آنها یادآوری نمود، دریابیم، حکایات و قصههای اقوام و امتهای که خداوند أ بر آنها خشم گرفته بود در قرآنکریم خواندیم و همچنان آثار و نشانههای امتهای گذشته را که مورد نفرین خداوند أ قرار گرفته و قهر و غضب الهی بر آنان فرود آمده بود با دیدگان خویش مشاهده نمودیم که چگونه عذاب و شکنجۀ سخت بر آنها فرود آمده و چه بسا شهرها را که ستمگار بودند هلاک گردیدند! و اینک آن شهرها بر سقفهای خود فرو افتاده است و چه بسیار چاههای متروک و خالی از صاحبان و ساکنان پیرامونی، که همه هلاک شدهاند و چه بسا قصرهای بلند و افراشته و سر به فلک از ساکنان خود متروک و خالی ماندهاند. امروز میتوان دیار عاد و ثمود و قوم صالح را مشاهده کرد که چگونه مورد خشم خداوند أ قرار گرفته بودند و شهرهای آنان بخاطر عبرت باقی گذاشته شده است، همچنان خداوند أ در عصر حاضر نیز گاهی اقوام و کشورهای مختلف را بخاطر عدم انکار منکر و عدم امر به معروف و ارتکاب جنایات و فواحش و ناسپاسی خداوند أ، لباس گرسنگی و ترس را بر مردم آن شهرها چشانید، تا باشد به خدا رجوع کنند، لیکن ما از حال و احوال آنها نیز درس عبرت نگرفتیم و انتظار آنیم که به سرنوشت آنها ما نیز دچار شویم - خدا نا خواسته-
بدینگونه بعضی از ما در این عصر منکرات را مشاهده کرده لیکن منع نمیکند، گذشته از آن معنویات و جرأت دعوتگران سازمانهای امر به معروف و نهی از منکر را سرکوب نموده و آنها را از کارشان دلسرد میگردانند، که این اشتباه بزرگ و گناه آشکار بوده سزاوار جامعۀ که به اسلام منسوب بوده، نیست. زیرا ما بهترین امتی هستیم که برای مردمان بیرون آورده شدهایم و خداوند أ ما را برگزیده و مکلف ساخت تا این مأموریت مقدس را که عبارت از امر به معروف و نهی از منکر است انجام دهیم، تا قادر به اصلاح و پرورش و ایجاد خانواده سپس جامعۀ اسلامی گردیده و بلآخره به جهانیان نمونۀ از جامعۀ اسلامی پیوسته و همبسته را تقدیم نماییم. و باید هر فرد مسلمان وجیبۀ دینی خویش را ادا نموده مردم را به چنگ زدن به اخلاق والای اسلامی و مبادی آن و پیروی از قرآن کریم دعوت نماید، باید همه افراد جامعه در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری نموده و بر تجاوز، ظلم و ستم و نافرمانی خدا أ و رسول ص یکدیگر را همکاری نکنند.
اما امت عیاش که در ناز و نعمت و آسایش پرورده شده و در مقابل منکرات خاموش و گنگ است، امتی که بندۀ دیشها و کانالهای منحط و متبذل و ساز و سرود، و دنیا پرست و بیزار از آخرت باشد، پس بدانیم که این چنین امت، امت اسلامی حقیقی و واقعی نیست. طوریکه پیامبراکرم ص فرمودهاند: «زود است که امتها از هرگوشه و کنار بر شما جمع شوند قسمیکه خورندگان بر کاسه جمع میشوند، گفته شد: ای رسول خدا! آیا از کمی ما بر ما هجوم میآورند؟ فرمودند: نه، لیکن شما مانند خس و خاشاک سیلاب میباشید، دلهای شما را سستی و ناتوانی فرا میگیرد، و به سبب محبت شما به دنیا و کراهیت تان از مرگ، ترس و بیم شما از دل دشمنانتان بیرون آورده میشود» سنن ابوداود. در این حدیث پیامبراکرم ص امتشان را آگاه ساختهاند که ای امت اسلام! روزی فرا میرسد(طوریکه امروز است) که یهود و نصارا و مجوس و سایر امتهای کفری بر شما حمله میآورند طوریکه خورندگان برکاسۀ غذا روی میآورند، آنحضرت ص حالت ما مسلمانان را به کاسۀ غذا تشبیه نمودهاند که مردمان گرسنه با اشتهای صاف بر آن دست پیش کرده و با تندی از هر جانب لقمه برمیدارند. اصحاب کرام پرسیدند: ای رسول خدا! آیا در آن روز تعداد ما کم است؟ آنحضرت ص میفرمایند: نه، بلکه عدد شما در آن زمان بسیار زیاد است(هزار ملیارد مسلمان)! لیکن با تأسف مانند خس و خاشاک و کف روی سیلاب بوده و سستی و ناتوانی شما را فرا میگیرد و در عین وقت، هیبت و ترس و بیم شما که در دلهای دشمنان تان قرار داشت، بیرون میرود، اصحاب کرام پرسیدند؟ سستی و ناتوانی چگونه است؟ فرمودند: عشق ورزیدنتان به دنیا، و نفرت و ناپسندی شما از مرگ. سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، ای پیامبر گرامی ص طوریکه سوگند یاد نموده بودید که روزی امتتان از مرگ در فرار و به دنیا عشق و محبت میورزند، همان زمان فعلاً رسیده و ما با آن دست و گریبانیم، راست فرمودهاید ای حبیب و شفیع ما! زیرا شما از هوای نفستان صحبت نمیکردید، الآن دشمنان کافر و ستمگر و طغیانگر و مشرک بر ما هجوم آوردهاند، یهود بر ما هجوم آورده در حالیکه بسیار کماند و ما بسیار بسیار زیاد هستیم، لیکن خداوند أ هیبت و بیم ما را از دلهای آنها کشیده، بنابر آن سر زمینهای ما را تصرف نمودند و بر مقدسات ما تجاوز کردند و با جرأت ما را تهدید نموده وعده میدهند که بلاها و مصایب گوناگونی را بر شما مسلط خواهیم ساخت، اما ما مسلمانان! خوار و ذلیل خاموش نشسته و حرکتی در ما نیست، چرا؟ زیرا ما دنیا پرست شدهایم! دنیا و لذتها و نعمتهای آنرا آنقدر دوست داریم که هرگز نمیخواهیم بمیریم!! میخواهیم تا روز قیامت زنده بوده عیش و نوش و خوش گذرانی کنیم. آری! زشتی و بدی را انکار نمیکنیم، گناهان در میان ما به شکل مفتضحانه رواج یافته، بسیاری از مسلمانان میان حق و باطل، حلال و حرام، معروف و منکر فرق کرده نمیتوانند، نمازها را ضایع ساخته، پیروی از شهوات و خواستههای نفسی نموده ایم، با بانکها و مؤسسات و سازمانهای که معاملات آنها بر سود استوار است، سر و کار داشته و آنها را هرچه بیشتر تقویت میبخشیم. و به این ترتیب با خدا و رسول ص به جنگ و مبارزه آغاز نمودهایم و خود را مسلمان میگوییم، زکات مالهای خویش را بیرون نمیآوریم، زندگی شرافتمندانه را ترک نموده حرمت و ارزشهای دینی و اخلاقی را در خانه و بازار پایمال کردهایم، کانالهای مبتذل تلفزیونی را در دسترس زن و فرزند خویش قرار داده آنرا ترقی و تمدن و آزادی و دیموکراسی و پیشرفت و روشنفکری نامیدهایم، در حالیکه همه در راه شیطان و به دستور شیطان صورت گرفته و اخلاق، آداب، حیا و پاکدامنی را کنار گذاشته ایم، از مبادی والای اسلامی فرسخها دور گشته و به جاهلیت نخستین برگشته ایم، پناه ما بخدا، چه بد راه را در پیش گرفته ایم!!.
متأسفانه پلیدترین مرضی که امت اسلامی به آن مبتلا گردیده و به سبب آن بر عقب برگشته و نگونسار شدند، محبت آنها با دنیا، و راحت طلبی و خوشگذرانی و آسایش و فرو رفتن آنها در ناز و نعمتهای دنیوی میباشد، از سوی دیگر دعوت بسوی خدا أ را ترک گفته و امر به معروف و نهی از منکر را نه تنها ترک نمودهاند بلکه صد راه دعوتگران قرار گرفته و بر آنان خوردهگیری نموده و با تحقیر و توهین، ایشان را از انجام وظایفشان دلسرد میسازند در حالیکه جوانانی که امر به معروف و نهی از منکر مینمایند از بهترین افراد امت و وارثان پیامبران ÷ اند، همچو برخورد نا شایسته با آنان بر نسلهای آینده اثری ناگوار گذاشته دشمنی اهل دین و دعوت در دلهایشان جایگزین میگردد، و راههای فساد، ذلت و خواری و بیحیایی بر آنان باز گردیده، غیرت، شهامت، مروت و مردانگی آنها به بیغیرتی و نامردی و زن صفتی مبدل میگردد. اگر کسی در همچو وضعی که امت قرار دارد برخاسته وعظ و نصیحت نموده ما را از خواب غفلت بیدار سازد و به کارهای پسندیده امر نموده و از اعمال زشت باز دارد و یا از خداوند أ و پیامبرشص یادآوری کند و یاهم بسوی کامیابی و بلند همتی و سخاوت در دنیا و آخرت دلالت نماید، دیده میشود که افرادی برخاسته وی را با کلمات زشت و قبیح و انواع دشنامها، از کِردهاش پشیمان میسازند و میگویند: ترا به مردم چه غرض است؟ راهت را بگیر و ما را در حال ما بگذار! وقتیکه حالت به این حد برسد پس چگونه از خداوند أ خیر و برکت و نعمت و آسایش را امید داشته باشیم؟ فراموش نشود که خداوند ص ما را به وجیبۀ امر به معروف و نهی از منکر مکلف ساخته و این امت را بر سایر امتها برتری و فضیلت داده و فرموده که شما بهترین امت هستید که برای مردم بیرون آورده شدهاید و شما در روز قیامت بر سایر امتها گواه هستید.
برادران و دوستان هم دین و هم عقیده! خواهشی از شما دارم که از صمیم قلب و از اخلاص کامل آنرا به هر برادر و خواهر مسلمانم در هر جایی هستند بازگو مینمایم، بیائید تا همه بخاطر رضامندی و خشنودی خداوند تبارک و تعالی که ما را مکلف به وظیفۀ مقدس گردانید با جدیت و نشاط این وظیفۀ پاک و مقدس را به انجام رسانیم و هرکدام نقش خود را بطور کامل در جامعه عملی نماید، تا جامعۀ اسلامی واقعی را ایجاد نموده با سربلندی برای امتها ثابت سازیم که ما همان امتی هستیم که خداوند أ ما را از میان سایر امتها برگزیده و مکلف ساخته تا مردم را بسوی اوتعالی فرا خوانده به کارهای خوب و پسندیده امر نموده و از زشتیها و کارهای ناپسند بازداریم. هرکه نظر به وسع و توان خویش این وظیفه را انجام دهد، طوریکه پیامبرگرامی حضرت محمد مصطفی ص فرمودهاند: «هرکسی از شما کار بدی را دید آنرا بدست خویش تغیر هد، اگر نتوانست باید به زبان خود آنرا منع کند، و اگر نتوانست باید در دل خود، و این ضعیفترین مرتبۀ ایمان است»صحیح مسلم.
همچنان مردم را بر راه خدا و رسول ص دعوت نموده بیاد داشته باشیم که دعوتگران وارثان پیامبراناند، زیرا پیامبران فرستاده نشدهاند مگر بخاطر دعوت بسوی خدا. قسمیکه خداوند أ میفرماید: ﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١٢٥﴾[النحل: ۱۲۵]. «دعوت کن- مردم را- بسوی راه پروردگار خویش به حکمت(حجتهای یقین آور) و اندرز نیکو، و با آنان با شیوۀ که نیکوتر است، مجادله کن. در حقیقت پروردگار تو به حال کسی که از راه حق گمراه شده داناتر است و او به راه یافتگان داناتر است». همچنان خداوند أ میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠ نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَشۡتَهِيٓ أَنفُسُكُمۡ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِيمٖ٣٢ وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ٣٣ وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ٣٤ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٖ٣٥ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٣٦﴾[فصلت: ۳۰-۳۶]. «به راستی کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است سپس استقامت ورزیدند(بر یکتا پرستی و اخلاص عمل برای خداوند) فرشتگان بر آنان فرود میآیند،هان! بیم مدارید و اندوهگین نباشید و مژده باد شما را به بهشتی که وعده داده میشدید، ما در زندگی دنیا و در آخرت اولیای شما هستیم و هرچه دلهایتان خواهش داشته باشد، در آنجا برای شما فراهم است و در آنجا آنچه در خواست کنید- از خواهشها و آرزوها- شماراست، مهمانیای از جانب الله آمرزگار مهربان است و کیست نیکوتر به اعتبار سخن از آن کس که مردم را بسوی الله دعوت کرد و عمل صالح کرد و گفت: من از مسلمانانم. و نیکی و بدی برابر نیست، به شیوۀ که نیکوتر است دفع کن(بدی را)، بناگاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوستی مهربان است. و این را درنمی یابد جز کسانی که صبر کردند(بر فرو خوردن خشم) و آن را جز صاحب بهرۀ بزرگ فرا نمیگیرد، و اگر وسوسۀ از سوی شیطان ترا به وسواس افگند پس به الله پناه ببر. چراکه خداوند أ شنوای داناست».
به این ترتیب اگر صفات فوق را در خود آراسته نماییم، از جمله کسانی میشویم که خداوند أ در مورد آنها چنین فرموده است: ﴿ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۗ وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ٤١﴾[الحج: ۴۱]. «-خداوند نصرت میدهد- کسانی را که اگر آنان را در زمین تمکین دهیم، نماز را برپا میدارند و زکات را میدهند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت همۀ کارها از آنِ خداست».
و ما میگوییم: پروردگارا! بر خود ستم کردیم و اگر بر ما نیامرزی و به ما رحم نکنی، قطعاً از زینکاران خواهیم بود، خداوندا! ما را بیامرز و برما رحم کن و بما توفیق عطا فرما تا وقتیکه زندهایم در راه تو جهاد و دعوت نماییم، و از ما درگذر و از ما بپذیر و بر ما رحم کن. زیرا تو بسیار مهربان و بارحم هستی.
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه وسلم.