اعتراف بوجود پروردگار حق
دکتور عبدالله لورنس افزود: بعد از این واقعه بوجود پروردگار متیقن شدم لیکن کلمه الله را تا آن وقت نمیدانستم، من با خدایم عهد بستم که اگر دخترم را از این بیماری نجات داده و مرا به دین برگزیدۀ خودش نزدیک و هدایت نمود، من از جان و دل از آن پیروی خواهم کرد. من میگریستم و در مورد گفتههایم شکی در دلم نمیگذشت، برای اولین بار قلبم باز شده و رو بهسوی ذات یکتا آورده بودم، زیرا باور داشتم که اوتعالی یگانه ذاتی است که دخترم را نجات خواهد داد. هنگامیکه بر نفس خود حاکم شدم به اطاق نظارت برگشتم و بعد از ده دقیقه پزشکان بمن گفتند: حالت دخترت خوب است به عملیات نیاز ندارد. با خود فکر کردم، آیا در چند لحظۀ که بیرون رفته و از غم و اندوه بسیار، زبانم از سخن گفتن عاجز مانده بود، دعایم پذیرفته شد؟! پزشک اطفال در حیرت افتاده بود، و نمیدانست چه میگوید؟ الان همان وقت در نظرم ترسیم میگردد هنگامیکه پزشک حیرت زده و خاموش بود سپس اخبار مژده دهنده را که قابل قبول نبود برایم بازگو مینمود و با تأکید دخترم بدون اجرای عملیات و دوا شفا یافت، و تا امروز بشکل عادی زندگی دارد. پزشکان تصاویر قلب او را قبل از اینکه شفا یافته و بعد از آن را فلمبرداری نموده بودند، عکسهای اخیر نشان میداد که قلب وی کاملاً به حالت عادی و طبیعی خود برگشته است.