چگونه هدایت شدم
بعد از اینکه عشق و محبتم به اسلام افزایش یافت تصمیم گرفتم مانند برادرم به قدس سفر نمایم، هنگامیکه وارد مسجد الاقصی شدم رفته و در کناری نشستم. سپس یک برادر مسلمانم آمده و از من پرسید: چه میخواهی؟ نا خود آگاه گفتم: من مسلمانم، سپس از نامم پرسید؟ گفتم: نام من استیفن است، وی با تعجب مرا ترک نموده رفت، و هنگامیکه نماز برپا شد در صف نماز گزاران ایستاده و نماز را بشکل غیر صحیح و نادرست ادا نمودم، وقتیکه دوباره به لندن برگشتم با یکی از خواهران مسلمان بنام (نفیسه) دیدار نموده و او را از رغبت و محبتم به اسلام خبر دادم، وی مرا به مسجد(ریجنت) جدید راهنمایی کرد، این واقعه در سال ۱۹۷۷ م اتفاق افتاد، یعنی بعد از یکنیم سالی که نسخۀ قرآن کریم را از برادرم بدست آورده بودم، همان بود که احساسی در من ایجاد شد و مرا وا داشت تا خویشتن را از ناپاکی و کثافات گذشته نجات داده و پاک نمایم، همچنان باید از غرور و خودپسندی دست کشیده و از وسوسههای شیطان خود را برهانم، و یک راه را انتخاب کرده و آنرا به پایان برسانم. همان بود که بعد از ادای نماز جمعه نزد امام و خطیب مسجد رفته با صراحت اعلان اسلامم را نموده و در مقابل وی و حاضرین کلمۀ شهادت را با آواز بلند خواندم، آری! قبل از اینکه مشرف به اسلام گردم از شهرت و ثروت بینظیر برخوردار بودم، لیکن به فضل و کرم خداوند أ راهیاب شده از گمراهی نجات یافتم، و این مهم نیست که چقدر در راه هدفم و در راه اسلام و قرآن رنج و مشقت را دیدم، و الحمدلله حالا میتوانم با پروردگارم بطور مستقیم و بدون واسطه ارتباط داشته باشم، نه مانند دیانت نصارا و یا دیاناتی دیگر که با خداوند أ شریک قرار داده و از اسباب و وسایل نامشروع استفاده مینمایند. روزی با خانمی هندو مذهب برخوردم، وی از من پرسید! من دین هندویی را درک کرده نمیتوانم، گرچه ما به وجود خداوند یکتا باور داریم لیکن بخاطر ترکیز از بتها استفاده مینماییم. هدف وی از این سخن این بود که بخاطر رسیدن به خداوند أ باید شریکانی را با اوتعالی قرار دهند. اما دین اسلام همه پردهها و موانع را از میان برداشته و مسلمان میتواند با دعا و نماز بخداوند أ ارتباط گرفته و این یگانه فرق میان مؤمنان و غیر مؤمنان است، و این تنها راهیست که بنده را از هر گونه پلیدیهای شرک و کفر پاک ساخته و روح را سیقل میدهد. خداوند أ میفرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ١٨٦﴾[البقرة: ۱۸۶]. «و هرگاه بندگانم در بارۀ من از تو بپرسند- به ایشان بگو- من نزدیکم و دعای دعاکننده را- به هنگامی که مرا بخواند- اجابت میکنم، پس آنان باید برای من فرمان برداری کنند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند».
در خاتمه یاد آور میشوم، هر عملی را که انجام میدهم، لذت ایمان و ارتباط با خداوند أ را میچشم، و از خداوند أ استدعا دارم تا از داستان مسلمان شدنم و از تجربۀ من استفاده صورت گیرد. همچنان چیزی را که همیشه گفتهام اینست که من قبل از اینکه مسلمان شوم با مسلمانی رابطه و یا پیوندی نداشتم، فقط قرآن کریم را مطالعه نمودم و به نتیجه رسیدم که غیر از اسلام دیگر دینی حقیقی و مایۀ عبرت نیست، و هرگاه از راه و روش پیامبراکرم ص پیروی نماییم حتماً در دنیا و آخرت کامیاب و پیروز خواهیم شد. و از خداوند أ میخواهم و امید دارم تا ما را به پیروی و فرمانبری پیامبر بزرگ اسلام و خاتم مرسلین ص توفیق عطا فرماید.
برادر هم دین و هم عقیدۀ تان یوسف اسلام (کات استیفن سابق) نامه شیخ یوسف اسلام به پایان رسید.
من هم به نوبت خودم برادران و خواهران مسلمانم را توصیه مینمایم، علاوه بر اینکه از تجربۀ برادر یوسف اسلام استفاده مینمایید، یاد داشت و خاطرههای کشیشها و دعوتگران تبشیر را که اروپا بخاطر دعوت به نصرانیت به افریقا و جنوب شرق آسیا فرستادهاند و سپس مسلمان بازگشتهاند نیز مطالعه نمایید، آنها در صفحات خاطراتشان حکایات شگفتآوری را نگاشتهاند که بعدها به چند زبان ترجمه و بچاپ رسیده است، آنها چنین اعتراف نمودهاند: (ما مردم را بسوی نصرانیت دعوت نموده و در راه قانع ساختن آنها، از عبارات و تعبیرهای استفاده مینمودیم که وجدان و ضمیر خود ما به آن قانع نبود، و هنگامیکه با اطفال مسلمانان بر میخوردیم، با گفتار ساده و بسیط و بدون قصد، بر دلایل ما رد مینموند، در حالیکه خود آنها نمیدانستند که در واقع با دلایل قوی و آشکار شان، صحبت و برهان ما را رد نمودهاند، و این خود ثابت میسازد که اسلام یگانه دین برحق است) این حکایات و خاطرات را با زبانهای مختلف میتوانید از مراکز اسلامی در پایتخت کشورهای اروپایی و امریکایی دریابید، همچنان میتوانید نسخۀ از این رسالۀها را از مراکز دعوت ذیل در عربستان سعودی بدست آورید:
۱- مکتب التعاونی للدعوة و الارشاد
ص- ب: ۸۲۴ ۰ ۲ – الریاض: ۱۱۴۶۵
تیلفون: ۲۵۱ ۳۰ ۴۰، ۱۴۲ ۳۰ ۴۰
فکس: ۳۸۷ ۵۹ ۴۰
۲- مركز جدة للدعوة / ص- ب: ۶۸۹۷ – جدة / ۲۱۴۵۲
تیلفون / ۶۸۲۹۸۹۸
در اخیر پیام خود را به آیت ذیل به پایان میرسانم: ﴿فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٣٢﴾[يونس: ۳۲]. «این است خدا، پروردگار حقیقی شما، و بعد از حق جز گمراهی چیست؟ پس چگونه باز گردانیده میشوید؟ (از حق گذشته و به بیراهه میروید)» پس بیایید و از ناپاکیهای باطل خود را برهانید، و اسلام بیاورید بخیر شماست، این است اسلام، و این راه حق است، و بعد از حق جز گمراهی چیز دیگری نیست. ثنا و سپاس خداوند بزرگ را، و تنها از اوتعالی کمک میخواهیم، و درود فراوان بر بهترین فرزندان آدم و امام و رهبر هدایت شدگان حضرت محمد مصطفی ص باد.