آیا استعمال سگرت و سایر دخانیات حلال است یا حرام؟
اگر یکی از شرکتهای بسکیت سازی مثلاً، در پشت قطیهای بسکیت تولید شدۀ خود بنویسد که: (توجه: خوردن این بسکیت منجر به مرض زکام میشود) آیا حاضر هستید از همچو بسکیتی که شما را به زکام مبتلا کرده و جسمتان را برای چند روز ناراحت و متزلزل سازد، بخورید؟ بدون شک جواب تان (نه) خواهد بود، بلکه بخاطر این اعلان شرکت بسکیت سازی، همه مردم از خریدن آن اجتناب نموده و از آن احساس نفرت خواهند کرد و هیچگاه در بازار بسویش نظر هم نمیکنند. پس چگونه شرکتهای سگرت سازیی با وجود عدم رضایت صاحبان آن، این عبارت را در پشت هر قطی سگرت مینویسد: (استعمال سگرت سبب رئیسی مبتلا شدن به امراض سرطانی و تصلب شریانها و تباهی گرده (کلیه) میشود) یعنی سگرت بمثابۀ زهر کشنده ایست که در جسم انسان جریان پیدا نموده و به مرگ ناگهانی میانجامد. علی الرغم ضررهای آشکار و روشن سگرت، دیده میشود که اشخاص معتاد به آن، در خرید و داد و گرفت این زهرکشنده، مانند هجوم پروانهها بر آتش، میریزند، این چنین عشق و محبت با همچو مادۀ پر از کثافات، نشان دهندۀ آنست که اختیار واراده از معتادان آن کاملاً سلب گردیده و ابلیس و همگارانش بر آنها مسلط کردیدهاند. وبدون شک استعمال دخانیات از عمل شیطان است زیرا شیطان هرگز به کار نیک و سودمند امر نمیکند.
پس ای برادر عزیز! آیا ارادۀ تو سلب گردیده؟ آیا ابلیس بر تو مسلط گردیده؟ در حالیکه تو خودت در پشت قطیهای سگرت با چشمت میبینی و میخوانی که تولید کنندگان سگرت با صراحت ضررهای آنرا بیان نموده و نتایج ناگوار آنرا به همه اعلان داشته گویا چنین میگویند: این سگرتی که تو در دست داری زندگی ترا به تدریج تباه و برباد نموده عاقبت بدی را در پیش خواهی داشت، سپس با وجود این هوشدار، به آن رو میآوری؟! این خود دلیل آشکار، بر بیخردی تو بوده و شیطان رانده شده اراده و اختیار ترا سلب نموده و میخواهد حیاتت را در دنیا به تباهی مواجه ساخته و در آخرت نیز از عذاب دردناک ترا بچشاند. چرا که وظیفه ابلیس از همان روزیکه پدر و مادر ما و شما را فریب داده از بهشت راند، تا روز آخرت اینست که بندگان را به هر وسیله گمراه ساخته در ردیف لشکریان خویش درآورد. ابلیس سوگند خورده که وی در فریفتن آدمیان از هیچ کوششی فروگذار نشده بر سر راه مسلمانان در کمین مینشیند تا ایشان را به دام گمراهی خویش در افگند چنان که دشمن بر سر راه دشمن کمین میگیرد. همچنان آنها را به هر وسیلۀ ممکن از راه راست خداوند أ به بیراهه برده، از هر چهار جهت بر آنان میتازد. و به علت تأثیر وسوسه و اغوای شیطان، بیشتر مردم را شکر گذار نمییابی، طوریکه خداوند از زبان وی حکایت نموده میفرماید: ﴿قَالَ أَرَءَيۡتَكَ هَٰذَا ٱلَّذِي كَرَّمۡتَ عَلَيَّ لَئِنۡ أَخَّرۡتَنِ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَأَحۡتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٗا٦٢﴾[الإسراء: ۶۲]. «گفت: (ابلیس) به من خبرده (پروردگارا! که چرا آدم را بر من برتری دادهای در حالی که مرا از آتش آفریدهای و او را از گل)؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهی، حتماً فرزندانش را از ریشه بر میکنم، جز اندکی از آنان- که نیرنگم در آنان کارگر نیست-».
همچنان خداوند أ در آیت دیگر میفرماید: ﴿قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ١٦ ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَكۡثَرَهُمۡ شَٰكِرِينَ١٧﴾[الأعراف: ۱۶-۱۷]. «گفت(ابلیس) پس به سبب آن که مرا گمراه کردی، من هم برای فریفتن آنان حتماً بر سر راه راست تو مینشینم، آنگاه بر آنها از پیش روی آنان میتازم و از پشت سرشان و از طرف راستشان و از طرف چپشان و بیشترشان را شکر گزار نمییابی».
آری اکثر مردم از جمله معتادان سگرت، نعمت خدا را بر جانهایشان نادیده گرفته و ناسپاسی خداوند أ را نموده بدن صحیح و سالم خویش را به تباهی و نابودی دچار میسازند. در حالیکه خداوند أ آنرا برایشان امانت گذاشته و در روز آخرت از هر نعمتی بویژه نعمت جسمانی بازخواست کردنی است.
و میگوییم: الحمدالله که خداوند أ نعمتهای خوب و پاک خود را بر ما ارزانی نموده و آنرا حلال گردانیده است، و الحمدلله که چیزهای ناپاک و پلید و خبیث را که به ضرر و زیان ماست، بر ما حرام قرار داده است. اگرچه شیطانهای جنی و انسی آنرا بما خوب و زیبا جلوه میدهند. در این بخش، به مرضی بد و پلیدی که برخی از فرزندان این امت، که بهترین امتهااند به آن مبتلا شده و در رگهای آنها جا گرفته، اشاره مینماییم. متأسفانه خود آنان از خطرهای آن بیخبر بوده نمیدانند که دنیا و آخرتشان را تهدید میکند، چنین اشخاص بر این گماناند که سگرت و سایر دخانیات حلال است! و یا میگویند مکروه است! لیکن در واقع به دلایل بیشماری از قرآنکریم و سنت مطهر پیامبر ص، حرام است. وقتی با یکی از معتادان سگرت که در مقابل هوا و هوس خویش مغلوب شده و شیطان نیز با نیرنگ و فریب خود زمام آنها را بدست گرفته، رو برو شده بگویید: برادرم سگرت را ترک کن زیرا در آن گناه و نافرمانی پروردگار است، در جواب میگویند: ما را در کار ما بگزار، چطور بدون دلیل حرام است؟ اگر حرام بود پس یک دلیل از قرآنکریم برایم بیاور که بگوید سگرت حرام است!! یعنی این برادر سگرتی ما میخواهد آیتی مستقل و صریح از قرآن کریم مانند آیت تحریم شراب بوی حاضر نماییم که وی و امثال او را مخاطب قرار داده بگوید: همانا دخانیات و سگرت و تنباکو و چلم پلید و از عمل شیطان است، پس از آن اجتناب ورزید. یا سبحان الله! چقدر از فهم و درک معانی آیات قرآن دور هستیم! در حالیکه خداوند أ در قرآن کریم همه چیزهای پاک و پلید را بطور مفصل بیان داشته و با فضل وکرم و رحمت خویش همه خیر و مصلحت را برای ما خواسته و اراده نموده است. ما به برادری که در مورد تحریم سگرت مجادله و مناقشه نموده و میگوید سگرت مکروه است میگوییم: تحریم سگرت و سایر پلیدیها در آیات قرآنی با شیوههای مختلف، و غیر مستقیم وارد شده که عقل انسان به آن پی برده و خردمندان آنرا درک میکنند. همچنان به این برادر میگوییم: خداوند أ به بعضی از بندگانش در شگفت است که چگونه آیات صریح و واضح و آسانی که یکی دیگری را تفسیر کرده و هموار با گوشهایشان میشنوند، لیکن با آن هم به آن پی نبرده و درک نمیکنند!! به همین سبب خداوند أ بیست وچند آیت را با عبارات ذیل به پایان رسانده است: چرا نمیاندیشید؟ چرا تعقل نمیکنید؟ تا باندیشید، اگر میاندیشیدید. پس هنگامیکه خداوند در کتاب کریم خود بما میفرماید که: ﴿ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِيَّ ٱلۡأُمِّيَّ ٱلَّذِي يَجِدُونَهُۥ مَكۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِيلِ يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ﴾[الأعراف: ۱۵۷].«آنانیکه از این پیامبر امی(نا خوان) پیروی میکنند، همان که او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مییابند، پیامبری که آنان را به معروف امر میکند و آنان را از منکر نهی میکند و پیامبری که برای آنان پاکیزهها را حلال میگرداند و چیزهای ناپاک را برایشان حرام میگرداند».
به این معناست که نجاستها و پلیدیهای حقیقی آنست که زیان و قباحت آن آشکار بوده و طبع سلیم آن را پلید، و نفس آن را ناپاک بشمارد، و تناول آن سبب درد و آفات گردد، پس هر چیزی پاک برای ما حلال گردانیده شده، و پلیدیها با همه انواع و اشکال آن به دلیل قرآن کریم بر ما حرام قرار داده شده، قلمها برداشته شده و ورقها خشک گردیده است. و هیچکسی تا روز قیامت حق ندارد اشیای حرام را حلال یا مکروه بگوید، و یا عکس آن را . پس تو ای برادر سگرتی دیگر دلیلی واضحتر از این را هم میخواهی؟ و اگر بدون علم و دانش به مناقشه و مجادله پرداخته ادعا داری که سگرت و چلم و تنباکو و غیره دخانیات از جملۀ طیبات و پاکیزهها بوده و در جملۀ پلیدیها نیست، مانند اینست که آفتاب را با دو انگشت پنهان کنیم. در حالیکه خداوندأ میفرماید: ﴿قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِۚ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠٠﴾[المائدة: ۱۰۰]. «بگو: (ای پیامبر ص) خبیث و طیب(پلید و پاک) برابر نیست هرچند کثرت پلیدیها ترا به شگفت آورد، پس ای صاحبان خرد! از الله بترسید باشد که رستگار شوید».
پس آیا انسان عاقل و باخرد میان پاکی و پلیدی تمیز نمیتواند؟ آیا نمیداند که میوجات و سبزیجات وگوشت چهار پایان و پرندگان و ماهی و غیره نعمتهای خداوندکه از جملۀ اشیای پاکیزه است و به جسم و عقل انسان فایده رسانده هر دو را تقویت بخشیده و صحتمند و با طراوت نگهمیدارد، از جملۀ طیبات هست؟! سپس شخصی آمده و میگوید که دخانیات و سگرت از پلیدیها نیست!! در حالیکه زیان و ضرر آن را به عقل و جسم همه دانسته و به آنان ثابت گردیده است، همچنان سگرت سبب امراض ناگوار شده و غالباً منجر به مرگهای ناگهانی مانند سکتۀ قلبی و اختناق سینه شده مرد را فرصت نمیدهد تا قبل از جان دادن کلمۀ شهادت را بخواند. در عهد پیامبراکرم ص یهود مدینه از انواع و اقسام غذاها استفاده مینمودند و برخی اصحاب کرام نیز گاهی با آنها از غذاهایشان میخوردند، لذا بسا اوقات از پیامبراکرم ص در بارۀ حلال و حرام بودن بعضی غذاها سوال میکردند، همان بود که خداوند بر آنحضرت ص این آیت را نازل نمود: ﴿يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡۖ قُلۡ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُ﴾[المائدة: ۴]. «از تو میپرسند چه چیز- از خوراکهها- برایشان حلال شده است؟ بگو(ای پیامبرص) برای شما همه پاکیزهها حلال گردیده».
پس وقتیکه بر ما ثابت شد که خداوند أ چیزهای پاکیزه را که همواره از آن استفاده مینماییم و اجسام ما بوسیلۀ آن تقویت یافته و از آن لذت میبریم، حلال گردانیده، آیا انسان عاقل قبول میکند که خداوند أ برگهای خشک یکی از بتههای بدبو و تلخ را در جملۀ پاکیزه گیها قرار دهد؟ خوانندۀ گرامی! حالا شما در مورد انسانهای بیاراده چه حکم میکنید که چنین مادۀ زهراگین را سوختانده و دودش را تنفس نموده و بلآخره جسم خود را در معرض خطرهای کشنده قرار میدهند؟ از سوی دیگر دهان خود را بدبو و متعفن ساخته، عقل و هوش خود را به نابودی میکشانند؟ ولی با آن هم به کشیدن آن اصرار ورزیده و میگویند: ترک آن برای ما دشوار است، زیرا مزاج ما به آن عادت گرفته و اگر آنرا استعمال نماییم، خوش و شادمانیم، و اگر استعمال نکنیم دلتنگ شده و مزاج ما برهم و درهم میگردد!!! پس پاک و منزه است خداوند أ از اینکه چنین چیز بدبو و متعفن و زهرناک را برای بندگان خویش حلال نموده باشد. یقیناً از عمل شیطان و همدستان وی است.
حکایت شده که بعضی از عبور کنندگان در یکی از راههای بزرگ، موترهایشان را توقف داده بودند تا با رانندۀ موتری که به سبب سرعت بسیار، طایر موترش انفجار نموده و منجر به منقلب شدن موتر شده بود، همکاری لازم نمایند. وقتیکه میخواستند راننده را از داخل موتر بیرون آورند، وی را به حالت بد و ناگوار دیدند که آخرین نفسهای زندگی را میکشد، با آن هم راننده با یک دست خویش بطرف دهان خود اشاره مینمود، یکی از حاضرین گمان کرد که آب میخواهد، وی با سرعت آب را حاضر نموده و خواست به دهنش بدهد لیکن آب را نپذیرفت، و بازهم بسوی دهان خود اشاره مینمود، یکی از حاضرین دریافت که وی چه میخواهد، همان بود که قطی سگرت را از جیب خود بیرون آورده و بوی نشان داد، هنگامیکه رانندۀ زخمی قطی سگرت را دید دست خود را بطرف دهان خود برد و اشاره نمود تا سگرتی را برایش روشن نموده و در میان دو لبش بگذارد، طبعاً در همچو حالت حاضرین به دادن سگرت موافقت نکردند زیرا وی در حالت نزع قرار داشته و با مرگ دست پنجه نرم میکرد، قبل از اینکه یکی از آنها سگرت را در دهانش بگذارد، دیدند که جان خود را به خداوند تسلیم نموده است.
پس هلاک باد ابلیس که چگونه بنی آدم را حتی در آخرین لحظات زندگی مورد تمسخر قرار میدهد، دقت نماید، لسان حال رانندۀ زخمی که در حالت نزع قرار داشت چنین میگفت: ای نفسم! خواهش کرده، و التماس میکنم، کمی انتظار شو تا یک سگرت را بنوشم سپس بیرون شو!!.
برادران و دوستان عزیزم! به خداوند أ سوگند که سگرت یا تنباکو از خبیثترین و پلیدترین بتههای است که خداوند أ ما را از استعمال آن منع نموده، زیرا از ناپاکیهاست. به راستی که شیطان انسان را به آن دلالت نموده تا نافرمانی پروردگار را نموده و به سبب نافرمانی و سرکشی خداوند أ از بهشت محروم گردند، طوریکه پدر و مادر ما را فریب داده و آنها را مجبور به خوردن از درختی نمود که بر آندو ممنوع بود، چون از آن درخت خوردند عورتهایشان بر آنان آشکار شد. همان بود که آدم ÷ نافرمانی خداوند أ را نموده و خداوند هم به سبب آن هر دوی آنها را از بهشت به زمین فرو فرستاد و دشمنی میان انسان و ابلیس آغاز گردید، از اینرو خداوند أ مؤمنان را از شر شیطان و مکر و حیله و فریب وی با صراحت و وضاحیت برحذر داشته در چندین آیات قرآن کریم به آن اشاره نموده است: ﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ٢٧﴾[الأعراف: ۲۷].«ای فرزندان آدم! برحذر باشید تا شیطان شما را گمراه نسازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از آنان برکند تا عورتهایشان را بر آنان نمایان کند یقیناً شیطان و قبیلهاش شما را از آنجا که آنها را نمیبینید میبیند همانا ما شیاطین را اولیای نامؤمنان گردانیده ایم».
شاید بعضی از برادرانی که معتاد به سگرتاند بگویند: ما به سخنان شما در مورد سگرت کاملاً باور داشته و قانع هستیم، لیکن این مرض بد، برای ما عادت و کیف گشته و به آن معتاد شدهایم و ترک آن بسیار دشوار است پس چگونه از آن رهایی یابیم؟ ما برای چنین اشخاص میگوییم: شما راست میگویید به راستی که ترک عادت دشوار است طوریکه علامه ابن القیم/فرموده که: «بازداشتن نفسها از شهوات و از آنچه که با آن انس و الفت و محبت گرفتهاند از دشوارترین امور است». همچنان یکی از برادران ارجمند ما در این صدد فرموده است که: «انسان تنها زیر سلطان و سیطرۀ غرایز قرار نمیگیرد بلکه عامل قویتر دیگری وی را زیر تأثیر خویش قرار میدهد که عبارت از عادت است!! سگرت یا دخانیات نیز قبل از اینکه به سبب مادۀ نیکوتین خون را سیراب نموده و بر مغز تأثیر منفی بگزارد، عادت در قدم اول تأثیر منفی بیشتر بر انسان معتاد دارد، پس هرگاه انسان یک عملی را چند بار تکرار نماید رفته رفته به عادت مبدل میگردد که ترک آن کاری ساده نبوده و چیز دیگر را نمیتواند به آن عوض نماید». انسان نظر به فطرت پاک و سلیمی که بر آن آفریده شده، همزمان چندین عادات را آموخته و عملی مینماید و بوسیله آن زندگی خویش را به پیش میبرد از جمله خوردن و نوشیدن. اما مسایلی که به غریزه و شهوت انسان ارتباط میگیرد چیزی دیگری است، عادت از تأثیر و سلطه و سیطرۀ قابل ملاحظه برخوردار است که انسان هرگز نمیتواند آنرا پنهان نماید، اما آنچه را که انسان در حرکات و سکنات خود وارد ساخته و آن را با تکرار نمودن به عادت تبدیل میکند، چه عادت خوب باشد یا بد، و یا ضررمند باشد یا سودمند، طوریکه تجربه آنرا ثابت نموده، چنین عادت از سلطه و سیطرۀ بسیار قویی نسبت به غرایز و شهوات بر نفس برخوردار است، پس اگر عادات بدست آوردۀ انسان که روزمره آنرا پذیرفته و میپسندد خوب و شایسته باشد بدون شک وی با همچو عادات خوشبخت شده وی را از مرتبۀ حیوانیت به مرتبۀ بزرگ و ارجمند انسانیت ارتقا میدهد، و اگر عادات بدست آوردۀ وی قبیح و زیانمند و نا مطلوب و ناپسند باشد بدون شک وی را بسوی بدبختیها کشانده و همواره در زیر سلطان و سیطرۀ آن زندگی بسر میبرد، و بلآخره به مرحلۀ میرسد که میان خوب و بد تمیز نکرده و اشیایی را تناول میکندکه باعث زیان و ضرر ناگوار به جسمش شده و در عین وقت خودش پی میبرد که من چه راهی بدی را در پیش گرفته ام!! و چه چیزهای بد و پلید را تناول میکنم!! لیکن به سبب ضعف در ارداه، و سستی در عزم، قادر به ترک آن نمیشود. مانند اشخاصیکه به دخانیات معتاد شدهاند، چنانکه به همه هویداست، انسان معتاد به سگرت در همه جا منفور است، در خانه همسرش از بوی بد دهانش نفرت داشته و با چشم ذلت و حقارت بسویش مینگرد، از سوی دیگر پسر نو جوانش نیز از وی تقلید نموده به سگرت نوشی آغاز مینماید و پدرِ بیکفایت، قدرت نصیحت را ندارد زیرا خودش الگو و نمونه بد برای پسر است طوریکه مثل است: (وقتیکه چوب کج باشد سایه چگونه راست خواهد بود)؟! زیرا خود پدر سبب شده تا پسران وی نیز رو به دخانیات بیاروند. همچنان محققان طبی در این اواخر به این نتیجه رسیدهاند اینکه: طفلی که از پدر و مادر معتاد به سگرت بدنیا میآید خون او سیرآب از مادۀ نیکوتین بوده و آماده آن میباشد که حتی در سن کودکی سگرت بنوشد، حتی اگر تنها پدر هم معتاد به سگرت باشد با آن هم احتمال میرود که در خون طفل نوزاد مقدار نیکوتین بیشتر باشد. لیکن به اندازۀ قسم اولی که پدر و مادر هر دو معتاد به سگرت باشند احتمال آن کمتر است، ولی چون شوهر با همسر در یک اطاق زندگی داشته و سگرت مینوشد طبیعیست که زن نیز از هوای اطاق تنفس نموده و دود سگرت به وی نیز ضرر میرساند.
علاوه بر اینهمه ضررها، افراد معتاد به سگرت همواره احساس ذلت و حقارت مینمایند، مخصوصاً وقتیکه در اماکن عامه مانند رستورانتها، هوتلها و نمایشگاهها با لوحههای (سگرت ممنوع است) برمی خورند، در چنین حالات شخص معتاد، خود را منفور و مطرود از جامعه میشمارد. بناء بخاطر خلاصی از هرگونه عادت و عمل ناشایسته باید عزم قوی و راسخ داشت و آمادگی کامل بخاطر مبارزه و جنگ سرسخت و پر از خشونت علیه آن اتخاذ نمود، و در همچو جنگ شدید، ظفر و کامیابی از کسیست که با سلاح ایمان به خدا و پرهیزگاری و کمک خواستن از مولای ﻷمسلح باشد و با تصمیمگیری صادقانه و عزم قوی و ارادۀ راسخ میتواند بر آن نصرت حاصل نماید. من در مورد برادران و خواهرانی که مبتلا به این مرض خطرناک شدهاند آیندۀ باسعادت را پیشرو میبینم زیرا خداوند أ ایمان آنها مورد امتحان و ابتلا قرار داده است، همچنان در مورد آنها خوشبینم که روزی با عقل و هوش و درک و احساس پاک و سالمشان میان پاکیزگیها و پلیدیها فرق گذاشته و بدانند که دخانیات از جملۀ پلیدیهایی است که خداوند أ آنرا در قرآن کریم بر انسان حرام قرار داده طوریکه قبلاً به آن اشاره شد. همچنان در مورد آنها گمان نیک داشته انتظار دارم که از جملۀ خردمندان گردیده اعمال صالحه را بر کردارهای ناشایسته برگزینند و از پاکان و نیکان مردم باشند، نه از تبه کاران و پلیدان آنها، بار دوم فرمودۀ خداوند أ را تکرار مینماییم: ﴿قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِۚ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠٠﴾[المائدة: ۱۰۰]. «بگو: (ای پیامبرص) خبیث و طیب(پلید و پاک) برابر نیست هرچند کثرت پلیدیها ترا به شگفت آورد، پس ای صاحبان خرد!! از الله بترسید تا رستگار شوید».
بعد از اینکه حقیقت واضح و آشکار شد و به تفصیل در مورد آن صحبت شد سوالی را مطرح مینماییم که: آیا کسی از ما این جرأت را دارد که بگوید: سگرت و دخانیات از جمله پاکیزههاست؟ آیا بعد از اینکه تأکید بر آن نمودیم که سگرت و دخانیات به جسم و عقل و مال ضرر رسانده و سبب امراض خطرناک گوناگون شده و دهان انسان را بدبو و متعفن ساخته که نه تنها فرشتگان در نمازها و غیره اماکن از وی متنفر میشوند بلکه هرکسی که با چنین اشخاص روبرو شود احساس ناراحتی نموده از صحبت کردن با آنها دلتنگ میشود و میخواهد هرچه زود از وی جدا شود، آیا باز هم گفته میتوانیم سگرت از طیبات یا اشیای پاکیزه است؟ زبان حال معتادان و وجدانشان هم میگوید که نه والله سگرت از طیبات نیست، پس میگوییم وقتیکه شما اعتراف دارید که از طیبات و چیزهای پاک نیست، پس در جملۀ چه چیزی محسوب میشود؟ طبعاً میگویید نجس است و از جملۀ پلیدیهاست و این معادله ایست آسان که هر هوشیار و خردمند آنرا فهمیده میتواند. حالا که به این نتیجه رسیدیم که سگرت از پلیدیها بوده پس به این معناست که از جملۀ اشیای حرام است که خداوند أ در کتاب کریم خود آنرا بما بیان نموده است پس با تأکید و جرأت میتوان گفت که سگرت حرام است، حرام است، حرام است، و کسیکه آنرا استعمال میکند بدون شک نافرمانی خداوند أ را مرتکب شده زیرا وی چیز حرام را استعمال نموده است. پس ترک آن بر وی واجب گردیده و هر چه زودتر آنرا کنار گذاشته به خداوند رجوع نموده و توبۀ نصوح نماید، تا خداوند از وی راضی وخشنود شده و با خاتمۀ نیک از دنیا برود، نه اینکه خدا ناخواسته روز قیامت در حالی از قبر بیرون آید که سگرت و بوهای بد و متعفن آن بر وی گواه باشد. و من از سوز دل به برادران و خواهرانی که معتاد به سگرت و یا هر عملی دیگریاند میگویم که این فرصت را غنیمت شمرده و آنرا ترک نمایید تا خداوند أ را خشنود و شیطان را نا امید سازید و بسبب آن بهشت برین را نصیب شوید، آری! قبل از اینکه فرصت را از دست دهید آنرا ترک کنید، زیرا نمیدانید چه وقتی مرگ به سراغ تان میآید، کسی ضمانت زندگی یک شب را کرده نمیتواند، شاید شب بخوابید و فردا خویشتن را در یکی از قبرستانها در یابید!! وکسانیکه با دخانیات، این وبای مهلک تجارت نموده و آنرا مکسب خویش قرار دادهاند باید بدانند که کسب وکار آنها حرام بوده و اگر آنرا خیرات و صدقه هم دهند پذیرفته نمیشود، زیرا خداوند أ ذات پاک است و جز پاکی چیز دیگر را نمیپذیرد، و اگر آنرا بر اهل وخانوادۀ خویش به مصرف رساند نه اینکه در آن خیر و برکت نیست بلکه مصایب و بلاهای گوناگون را بسویشان میکشاند، واگر آنرا بعد از مرگ به ورثه میراث بگذارد در این صورت نیز توشۀ آنان بسوی دوزخ خواهد بود. سازمان صحت جهانی ملل متحد که بزرگترین پزشکان معروف جهان در آن عضویت دارند، ثابت نموده که دخانیات نه تنها برای انسان زیانمند است بلکه یک عادتی کشنده است، بنابر این شرکتهای تولید کنندۀ سگرت را ناگزیر ساختند تا در عقب هر قطی سگرت بنویسند که: «سگرت و دخانیات سبب رئیسی مرض سرطان و امراض شش و قلب و شرایین است» همچنان در بعضی قطیهای سگرت مینویسند: «سگرت به صحت مضر است» زیرا سازمان جهانی صحت نمیتواند با شرکتهای سگرت سازی مدارا نموده و مردم را فریب دهند و از خطر آن مردم جهان را بیخبر نگهدارند، و این خود اقدام مثبتی است که به بیداری جهان امروزی دلالت دارد، همچنان در گزارشهای مربوط به اضرار دخانیات آمده که (۸%) از وزن هر سگرتی، حاوی مواد نیکوتین زهرناک و کشنده است، و فقط ده گرام آن ضامن کشتن یک سگ است اگر آنرا در غذای وی بگذاریم، همچنان در گزارش آمده که سگرت سبب رئیسی امراض خطرناک ذیل است: سرطان شش، سرطان مری و معده، پوسیده شدن جگر، بزرگشدن جگر و بهم پیچیده شدن آن، تخریش مجراهای جهاز تنفسی، سستی در عزم و اراده، کسالت و ضعیف شدن ذاکره، مضطرب شدن اعصاب که در نتیجۀ آن معتاد همواره پریشان شده و احساس خستگی و ناراحتی میکند، چنانکه در نتیجۀ بزرگ شدن جگر، معتاد همیشه به قبضیت مبتلا بوده و بلآخره به مرض بواسیر مبتلا میگردد. همچنان مادۀ نیکوتین باعث پختگی و جوشش دهان شده و مینای دندانها را از بین برده، پوسیدگی و کرم خوردگی در آن ظاهر میگردد که لعاب کثیف و آلودۀ آن به معده رفته و سبب کندی جهاز هاضمه در وظیفهاش شده و کم خونی را ببار میآورد. و آخرین و خطرناکترین مرضی که به سبب دخانیات ببارمی آید و سازمان جهانی صحت نیز بر آن تأکید ورزیده، مرض فشار خون است که شریانها را سخت ساخته و بلآخره خفقان سینه و سکتۀ قلبی حیات معتادان سگرت را تهدید مینماید. خلاصه مرگ از هر سو بر معتادان سگرت و سایر دخانیات حمله آورده و در هر حملۀ قلبی و یا خفقان سینه، مرگ را با چشمهایشان مشاهده میکنند تا اینکه در یکی از حملات آن مرگ نیز به سراغشان آمده و بدون توبه از دنیا میروند، پس از خداوند أ استدعا داریم که خاتمۀ نیک را نصیب ما نموده و عفو و عافیت را در اجسام و عقلهای ما گذاشته و ما را به راه راست رهنمون سازد.
در اخیر متذکر میشویم که اصرار و استمرار بر نوشیدن سگرت و یا هر عادتی دیگر به این معناست که ما از یکسو در نافرمانی و معصیت خداوند أ هنوز هم روانیم و از سوی دیگر ابلیس لعین را نصرت بخشیدهایم، اما کامیابی ابلیس بر بنی آدم بسیار مؤقت بوده و آن روز فرا رسیدنی است که ابلیس و همکارانش در دوزخ سرنگون گردند و اینکار برای خداوند أ کار ساده و آسان است، پس ای برادر عزیز! کسیکی به سگرت معتادی! آیا ایمان و ضمیر و وجدان تو اجازه میدهد که نافرمانی خداوند أ را مرتکب شده و ابلیس را که یگانه دشمن تو و دشمن خداوند أ است نصرت ببخشی؟ طبعاً میگویی نه. و به چنین کاری هرگز راضی نمیشوی، زیرا ما مسلمانیم و به خدا و روز آخرت ایمان داریم و روزی را در پیش داریم که از هر چیز مورد باز پرس قرار میگیریم. هرچند شیطان بکوشد که ما را فریب دهد لیکن با ذکر خداوند أ و عظمتش، و تقدیم پند و نصیحت یکی برای دیگر، شیطان از ما گریزان شده و ضمیر و وجدان ما بیدار میگردد، طوریکه خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ٢٠١﴾[الأعراف: ۲۰۱]. «در حقیقت، متقیان چون وسوسۀ از جانب شیطان به ایشان رسد، خدا را به یاد آورند و بناگاه بینا شوند».
برادرعزیز و گرامی ام! هرگاه به این بیماری مهلک گرفتار شدی قبل از اینکه در حالت گناه و نافرمانی خداوند أ چشم از جهان بپوشی آنرا ترک کن. زیرا خداوند أ جز خیر و مصلحت دنیا و آخرت بندگان، چیزی دیگری را اراده ندارد، و بدان، هر پولی را که در راه این مرض پلید و مهلک به مصرف میرسانی خداوند أ در مورد آن از تو پرسیدنی است و با تو محاسبۀ شدید صورت خواهد گرفت، از تو پرسان خواهد شد پولت را در کدام راه و چگونه مصرف نمودی؟ چرا بر اهل و خانواده ات مصرف نکردی؟ چگونه در این مدت دراز کثافت و پلیدیها را خریداری نموده و به عقل و جسمت ضرر رساندی، چرا نافرمانی خداوند أ و پیامبرش را مرتکب شده و از جملۀ اسراف کنندهگان که برادران شیاطیناند شدی؟
پیامبراکرم ص میفرمایند: «در روز قیامت تا لحظۀ گامهای بنده میخکوب است که از عمرش پرسیده شود آن را در کدام راه فنا نموده، و از عملش که در آن چه کرده، و از مالش که از کدام راه آنرا بدست آورده و به کدام راه صرفش نموده، و از جسمش که آن را در کدام راه فرسوده کرده است» صحیح ترمذی.
خدا کند از آنچه که گفتیم ما و برادران و خواهران ما نفع ببرند و ما و شما را از کسانی گرداند. که سخنان را شنیده و از نیکوترین آن پیروی میکنند،
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه وسلم.