ستارۀ موسیقی فولکلور
از عقاید و مسایل دینی که بر آن پرورش یافته بودم به تدریج متنفر میشدم، تا اینکه در آسمان موسیقی به پرواز در آمدم. چون دوست داشتم هنرمندی مشهور و یکه تاز فولکلوری باشم، بناء همه روزه جراید و مجلات و سایر رسانههای خبری مربوط به هنر و موسیقی را مشاهده مینمودم و مرا شدیداً بخود جلب نموده بود. محبت موسیقی و هنرمندی مرا بجایی کشانید که گمان میکردم که شهرت در هنر و پیشتازی در آن، خدای من است و آنرا میپرستم، و بر این باور بودم که هدف اساسی از زندگی انسان تنها جمعآوری مال و ثروت است. مامایم مرد بسیار ثروتمندی بود و موتر قشنگ و گران قیمتی داشت، دوستان و اطرافیان مادی پرستم مرا تشویق مینمودند تا مرد ثروتمندی باشم، زیرا ثروت و رفاهیت و آسایش یگانه خدای مؤثر در زندگی روزمره است. هنگامیکه تصمیم قطعی گرفته و راه خود را مشخص نمودم که باید یگانه هدفم گرد آوردن مال بسیار بوده و صاحب زندگی مرفه و پر از ناز و نعمت گردم، و روزی بیاید که یکی از پیشتازان آهنگهای فولکلوری جهان باشم، همان بود که آغاز به ثبت آهنگها نمودم، این آرزوهای ظاهری من بود، لیکن در اعماق قلبم احساس انسان دوستی داشته و میگفتم: اگر روزی از روزها مرد ثروتمند و مالدار شوم، بوسیلۀ ثروتم با فقرا و مستمندان کمک و همکاری خواهم کرد، لیکن هنگامیکه مال و ثروت ما زیاد گردد آنرا محکم گرفته بخل میورزیم و همت انفاق آنرا نداریم، طوریکه خداوند أ میفرماید: ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ لَئِنۡ ءَاتَىٰنَا مِن فَضۡلِهِۦ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ٧٥ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُم مِّن فَضۡلِهِۦ بَخِلُواْ بِهِۦ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ٧٦ فَأَعۡقَبَهُمۡ نِفَاقٗا فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ يَلۡقَوۡنَهُۥ بِمَآ أَخۡلَفُواْ ٱللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ٧٧﴾[التوبة: ۷۵-۷۷]. «و از آنان کسانیاند که با خدا عهد بستهاند که اگر از فضل خویش (از مال و ثروت) به ما عطا کند، حتماً صدقه میدهیم و از نیکو کاران خواهیم شد. پس چون از فضل خویش به آنان بخشید، بدان بخل ورزیدند و اعراض کنان برگشتند، در نتیجه، به سزای آن که وعدۀ خویش را با خداوند أ خلاف کردند و از آن روی که دروغ گفتند، در دلهایشان- تا روزی که او را دیدار میکند- پیامدهای نفاق را باقی گذارد».
چیزی را که آرزو داشتم همانطور شد و یکی از مشهورترین آهنگ سرایان فولکلوری شدم، در حالیکه در سن نوجوانی قرار داشتم نام و عکسهایم در همه وسایل خبری پخش و نشر گردید، آنها از من شخصیتی ساختند که بالاتر از تصورم و بلندتر از زندگانی همه دنیا بود تا آنکه در جانم چنان رغبت و محبت با دنیا و شهرت آفریده شد که واقعاً بالاتر از همه زندگانی دنیا بود، و یگانه آرزویم در دنیا، لذت بردن از مستی و میگساری و شراب نوشی و مواد مخدر بود.