«قوم محمد نبی ج»
مشرکین عرب نه تنها به وجود الله اعتقاد داشتند، بلکه خدا را خالق تمام جهان هستی و مالک دنیا میدانستند، به الوهیت او کاملاً یقین داشتند و خداوند را مرجع بلند مرتبه میدانستند که در سختیها و بنبستها و در مواقع برخورد به معضلات به او پناه میبردند و از او مدد میجستند. همچنین درباره معبودان دیگر معتقد به این نبودند که آفریننده جهان و انسان بوده و عهدهدار رزق و روزی بشر هستند.
﴿قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ٨٩﴾[المؤمنون: ۸۴-۸۹].
«بگو «زمین و کسانى که در آن هستند از آن کیست، اگر مىدانید؟» (۸۴) پس مىگویند « از آن خداست!» بگو «آیا متذکّر نمىشوید؟» (۸۵) بگو «چه کسى پروردگار آسمانهاى هفتگانه، و پروردگار عرش عظیم است؟» (۸۶) پس میگویند «همه اینها از آن خداست!» بگو «آیا تقوا پیشه نمىکنید؟» (۸۷) بگو «اگر مىدانید، چه کسى حکومت همه موجودات را در دست دارد و به بى پناهان پناه مىدهد و نیاز به پناهدادن ندارد؟» (۸۸) خواهندگفت «همه اینها از آن خداست» بگو «پس آیا سحر شدهاید؟» (۸۹)».
انحراف مشرکان عرب همان است که همه امتهای سابق هم گرفتار آن بودهاند. یعنی اولاً الهههایی را در خدایی و در مسائل ماوراء الطبیعه، شریک خداوند مقرر مینمودند و اعتقاد داشتند که ملائکهها و انسانهای پاکیزه، در مصالح کلی و قدرت مافوق نظام علل و اسباب نافذند و دخالت دارند و ثانیاً نمیخواستند قبول کنند که پروردگار، به معنی سیاسی و مدنی نیز «رب» کائنات و جهانیان است. بدین منظور پیشوایان دینی و اشراف خود را رب به معنای سیاسی و مدنی میپنداشتند و قوانین زندگی و اجتماعی خویش را از آنان میگرفتند.