فصل ۲۳: شرک: از گذشته تا امروز
امروزه مردم تصوّر دارند که اعراب جاهلیت فقط بتهای ساخته شده از سنگ و چوب و طلا و نقره و...را شریک خدا قرار داده و دعا و تقاضایشان را به این بتها ارائه میکردهاند، در صورتی که این پندار کاملاً اشتباه است. بتهای سنگی، نماد فرشتگان و افراد صالح بودند که در واقع معبود قرار گرفته و اعمال شرکآمیز اعراب برای آنها انجام میگرفت! مردم جاهلیت عقیده داشتند که بتها از جنس سنگ و چوب بوده و هیچ گناهی ندارد، ولی ما انسانها گناهکار هستیم و مستقیما نمیتوانیم با خدا رابطه بر قرار کنیم، پس باید این بتها را واسطه قرار دهیم و بوسیله آنها به خدا تقرب بجوییم. پس بتهایی که مشرکین عرب میپرستیدند، سمبل شخصیتها و بزرگان دینی بودند و در واقع، عبادتشان برای همان اشخاص بوده که آنها را برآورندۀ حاجات و رافع مشکلات میدانستند. تمام تواریخ و سیرهها نیز چنین آوردهاند: هنگامی که رسول خدا (ص) مکه را فتح کرد و وارد کعبه شد، دید که در آن مجسّمههایی از فرشتگان و پیامبران خدا نصب کردهاند که در آن میان، مجسّمه و تصویر جدش، حضرت ابراهیم نیز بود که چند تیر چوبی به دست داشت و با آن فال میگرفت. همچنین مجسمه حضرت اسماعیل و مجسّمۀ کبوتری نیز در آنجا بود که از چوب ساخته شده بود. آنها را با دست خویش شکست و بر زمین انداخت، سپس با دقّت به مجسّمۀ حضرت ابراهیم نگریست و فرمود: «خداوند آنها را بکشد! پدر ما را چنین تصویر کردهاند! ابراهیم با تیرها و فالگیری چه کار داشت! ابراهیم یهودی و مسیحی نبود، بلکه حنیف و مسلمان خالص بود و هرگز از مشرکان هم نبود». از میان بتهایی که اعراب میپرستیدند، دستهای با چهرۀ انسان ساخته شده بودند که از جملۀ این بتها «هبل» بوده که نماد هابیل بود که مظلومانه کشته شد و معابد بزرگی برایش برپا گردیده بودند. اعراب جاهلی برای یادبود افراد صالح به شکل انسان بتهای سنگی، طلایی، چوبی میساختند و خون قربانیهای خود را به پای آنها میریختند تا بدین وسیله به خدا تقرّب جویند. به همین جهت، اسلام خواست که اعراب جاهلی را از حقیقت این واسطهها یعنی بتهایی که به غیر از خدا پرستیده میشدند، آگاه سازد: این مجسّمهها و بتهایی که به غیر از خدا میپرستید و به کمک میطلبید ـ و در واقع یادبود افراد صالح و گذشتگان نیکوکار میپندارید ـ همچون شما، بندگان خدا هستند و هیچ قدرت خیر و شرّی ندارند، آیا مگر دست و پا دارند، آیا گوش و چشم دارند؟ و بالاخره آیا قدرتی دارند که مافوق قدرت شما باشد و بتوانند به فریادهایتان پاسخ گویند؟ بدون شک هیچ کدام از اینها را ندارند. تازه اگر همه اینها را نیز داشتند، مگر به آنان چه فضیلتی مافوق بشری میداد؟ نهایتاً با شما در تمام قوا برابر میشدند. خداوند متعال در این رابطه چنین میفرماید:
﴿وَمَكَرُواْ مَكۡرٗا كُبَّارٗا٢٢ وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسۡرٗا٢٣ وَقَدۡ أَضَلُّواْ كَثِيرٗاۖ وَلَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا ضَلَٰلٗا٢٤﴾[نوح: ۲۲-۲۴].
«و [رهبران گمراه] مکر عظیمى به کار بردند (۲۲) وگفتند: دست از خدایان و بتهاى خود برندارید [خصوصاً] بتهاى «وَد»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را رها نکنید! (۲۳) و گروه بسیارى را گمراه کردند و برای ظالمان جز گمراهی را زیاد نمیکنیم. (۲۴)».
در رابطه با آیه قبل، دکتر «عبدالجلیل عیسی» در تفسیر خود «المصحف المیسّر» چنین آورده است: «اینها، پنج بتی بودند که از سایر بتها در نزد بتپرستان مشهورتر و بزرگتر بودهاند. هر یک از اینها، نام انسان خداشناس و صالحی بوده و بعد از فوتشان، عمارت و بارگاههایی را بر سر قبرشان برپا نموده و بعدها از آنان بتی ساخته و واسطه و شفیعشان شمردهاند!». اینها اسامی افراد برگزیده و صالحی بودهاند و هنگامی که این بندگان از دنیا رفتهاند، بعد از گذشت زمان، محبّانشان به عنوان یادبود و یادگاری از ایشان، مجسّمههایی درست کردند و به آنها منسوب نمودند. کمکم به بزرگداشت و تعظیم آن مجسّمهها پرداختهاند تا جایی که نسلهای بعدی به عبادت و پرستش آنها کشیده شدند. روایت شده که رسول خدا ج در بستر بیماری فرمود: «آنها چون فرد صالحی در میانشان فوت میکرد، بر روی قبرش معبدی بنا میکردند، و مجسّمهها و تصاویری را میساختند. آنان بدترین بندگان خداوند هستند!». الههایی را که میپرستیدند، تنها از جن و ملائکه و بتها نبودند، بلکه از میان افراد بشر که قبلاً وفات کرده بودند نیز الهه انتخاب کرده بودند:
﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ٢١ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۚ فَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٞ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ٢٢﴾[النحل: ۲۰-۲۲].
«معبودهایى که غیر از خدا مىخوانند، چیزى را خلق نمىکنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! (۲۰) آنها مردگانى هستند که هرگز از حیات بهرهای ندارند و نمىدانند در چه زمانى محشور مىشوند! (۲۱) معبود شما خداوند یگانه است؛ امّا کسانى که به آخرت ایمان نمىآورند، دلهایشان [حق را] انکار مىکند و مستکبرند. (۲۲)».
اعراب جاهلیت به وجود خداوند به عنوان یگانه خالق آسمانها و زمین اعتقاد داشتهاند، ولی اعتقاد آنها مبنی بر این بوده که آنها نمیتوانند به طور مستقیم از خدا در خواست کنند و حتما در این میان باید یک واسطه وجود داشته باشد.
** نکته: کافر کسی است که وجود خدا، قیامت، رسل،کتب و ملائکه را قبول ندارد و یا یکی از آنها و یا یکی از مسلّمات دین را انکار میکند و یا به آنها توهین میکند. مشرک کسی است که برای خداوند یگانه شریک یا واسطه قرار دهد و معمولا اینکار را به خاطر نزدیکی به الله تعالی انجام میدهد. منافق کسی است که بخاطر منافع خود چیزی مغایر آنچه در دل دارد اظهار میکند.
به آیات زیر دقت کنید:
﴿وَلَا يَمۡلِكُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ٨٦ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ٨٧ وَقِيلِهِۦ يَٰرَبِّ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ لَّا يُؤۡمِنُونَ٨٨﴾[الزخرف: ۸۶-۸۸].
«و کسانى را که غیر از خدا مىخوانند قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آنها که شهادت به حق دادهاند و بخوبى آگاهند! (۸۶) و اگر از آنها بپرسى چه کسى آنان را آفریده، قطعاً مىگویند: خدا؛ پس چگونه از عبادت او منحرف مىشوند؟ (۸۷) آنها چگونه از شکایت پیامبر که مىگوید: «پروردگارا! اینها قومى هستند که ایمان نمىآورند» [غافل مىشوند؟] (۸۸)».
همچنین:
﴿نُمَتِّعُهُمۡ قَلِيلٗا ثُمَّ نَضۡطَرُّهُمۡ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِيظٖ٢٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٢٥ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ٢٦﴾[لقمان: ۲۴-۲۶].
«ما اندکى آنها را از متاع دنیا بهرهمند مىکنیم، سپس آنها را به تحمّل عذاب شدیدى وادار مىسازیم! (۲۴) و هرگاه از آنان سؤال کنى چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟ مسلّماً مىگویند: اللّه، بگو: الحمد للّه [که خود شما معترفید] ولى بیشتر آنان نمىدانند! (۲۵) آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، چرا که خداوند بىنیاز و شایسته ستایش است! (۲۶)».
با توجّه به این حقایق، پیداست که اعراب در آن زمان خدا را فراموش نکرده بودند و او را همچنان خالق، مالک، رازق و ربّ همه چیز میدانستند، ولی گمراهی و انحرافشان این بوده که خدا را چنان که خود خداوند خواسته، نمیشناختند و سلطه و قانونش را در کلیۀ امور و شؤون زندگی خویش، نمیپذیرفتند. به همین جهت اعراب سعی کردند که میان ایمان به خدا و اعتقاد به بتها که هر دو را داشتند، جمع و رابطهای برقرار سازند، و از همین جهت بود که میگفتند: دعاها به آسمان میروند، ولی بدون واسطه پذیرفته نمیشوند! آنها فکر میکردند که در عالم بالا بدون پارتی، واسطهبازی، قربانی و صدقه حرف کسی پذیرفته نمیشود! در اثر این اشتباه، به فکر واسطۀ بین خدا و خلق افتادند تا بتوانند به وسیلۀ آنها، دعاها و حوایج خود را به خدا برسانند و آنان را شریک دعای خود قرار دهند. پس از مدّتی، آنان این واسطهها را مالک نفع و زیان برای بشر محسوب کرده و معتقد شدند که آنان قدرت خیر و شر دارند و میتوانند از طریق غیب چیزهایی بدهند و یا بگیرند! قرآن کریم، این عقیده را به شدّت نکوهش میکند، و بهانۀ ایشان که میگفتند ما این بتها را از نظر ذات و گوهرشان عبادت نمیکنیم، بلکه بدین جهت آنها را میپرستیم که ما را به خدای یگانه نزدیک سازند، به طور قاطع مردود میشمارد:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ٢ أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ٣ لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٤﴾[الزمر: ۲-۴].
«ما این کتاب را بحقّ بر تو نازل کردیم؛ پس خدا را پرستش کن و دین خود را براى او خالص گردان. (۲) آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و کسانی که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند، دلیلشان این است که: «اینها را نمىپرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مىکند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفران کننده است هرگز هدایت نمىکند! (۳) اگر [بفرض محال] خدا مىخواست فرزندى انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را مىخواست برمیگزید؛ پاک و منزّه است [از داشتن فرزند]. او خداوند یکتاى پیروز است! (۴)».
همچنین:
﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ١٧ وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ١٨ وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡ فِيمَا فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ١٩﴾[يونس: ۱۷-۱۹].
«چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مىبندد، یا آیات او را تکذیب مىکند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (۱۷) آنها غیر از خدا، چیزهایى را مىپرستند که نه به آنان زیان مىرساند، و نه سودى مىبخشد؛ و مىگویند: اینها شفیعان ما نزد خدا هستند! بگو: آیا خدا را به چیزى خبر مىدهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ منزه است او، و برتر است از آن همتایانى که قرار مىدهند! (۱۸) [در آغاز] همه مردم امّت واحدى بودند؛ سپس اختلاف کردند؛ و اگر فرمانى از طرف پروردگارت [درباره عدم مجازات سریع آنان] از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مىشد. (۱۹)».
درست است که بسیاری از اقوام گذشته کافر بودهاند، ولی مشکل اصلی بشر از ابتدا تاکنون، کفر نبوده و بیشتر پیامبران از ابتدا تاکنون برای از بین بردن شرک مبارزه کردهاند، زیرا اکثر ادیان به نوعی خدا را قبول داشته و خدا را میپرستیدهاند، ولی مشکل اصلی اینجاست که این مسیر پرستش پر از شرکیات بوده است.
سوال ما از شما: به نظر شما آیا مشکل بیان شده در بالا کاملا از بین رفته است؟
آیه منتخب
﴿ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ١٦٥﴾ [البقرة: 165].
«بعضى از مردم معبودهایى غیر از خداوند براى خود انتخاب مىکنند و آنها را همچون خدا دوست مىدارند. امّا آنها که ایمان آوردهاند، عشقشان به خدا [از مشرکان نسبت به معبودهاشان] شدیدتر است و آنها که ستم کردند [و معبودى غیر خدا برگزیدند] هنگامى که عذاب را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت از آنِ خداست و خدا داراى مجازات شدید است».