انسان عاقل - راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

فهرست کتاب

فصل ۱۲: شفاعت: از حقیقت تا خیال

فصل ۱۲: شفاعت: از حقیقت تا خیال

در این بخش دلایلی که اکثر مردم جامعه در قبال تقلید کورکورانه خود در ایمان و عقیده می‌آورند را بررسی می‌کنیم. مورد مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد، شباهت این دلایل با توجیهات اقوام گذشته‌ای است که در قرآن وصف آنها آمده است. قبل از بررسی دقیق باز هم تاکید می‌کنیم که عقیده و ایمان یک امر کاملا فردی است و هیچ فردی نباید به جای افراد دیگر در مورد ایمان فکر کند. هر فرد به جای تقلید از اجداد و بزرگان قوم خود، باید خود با بررسی عقلی و قرآنی به این موارد یقین پیدا کند. در حقیقت تقلید از افکار دیگران در این مورد برای ما هیچ ارزشی ندارد، زیرا در روز قیامت مرجع اصلی عقیده را افکار دیگران نمی‌توان معرفی کرد. با همدیگر قدم به قدم بررسی می‌کنیم.

در بسیاری از موارد، هنگامی که آیات قرآن برای مردم امروزی خوانده می‌شود و از آنها خواسته می‌شود که گامی جلو نهاده و حداقل آیات قرآن را مطالعه کنند و از این آیات به باطل بودن دونِ الله پی ببرند، تنها جوابی که مردم خواهند داد عبارت است از اینکه ما به آنچه در دست خود داریم راضی هستیم و ما همان کاری را می‌کنیم که کل جامعه انجام می‌دهند (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو). آنها از این موضوع غافل هستند که حضرت ابراهیم÷ نیز در چنین جامعه‌ای بزرگ شد. وی به تنهایی عقیده خود را از شرک و خرافات جامعه پاک کرد و به صورت عقلی (تفکر در آیات آفاق و انفس) خدا را برای خود به اثبات رساند. خداوند هم به پاس این اقدام، وی را به پیامبری مبعوث کرد و وی را برای عالمیان در قرآن به عنوان اسوه توحید معرفی کرد. مسلما افرادی که در جامعه به خرافه‌های رایج بین مردم راضی باشند، هدایت نخواهند شد. خوشبختانه اکثریت جامعه ما امروزه به تناقض‌ها و سوالات زیادی در امر دین رسیده و امروزه بسیاری از مردم متوجه شده‌اند که چیزی که تحت عنوان دین به آنها ارائه می‌شود، مشکل دارد (به قول معروف یک جای کار می‌لنگد). امروزه اکثریت جامعه که انسانهای فهیمی هم هستند می‌دانند که دین واقعی، این دینی نیست که پیوسته از رادیو، تلوزیون و از سر منبر ترویج می‌شود. دینی که ترویج می‌شود جز بدبختی و افسردگی برای جامعه چیزی به همراه نمی‌آورد. ولی مشکل کار اینجاست: با وجود اینکه مردم می‌فهمند که دین اصلی این نیست، باز هم کورکورانه به تقلید ادامه داده و خود به دنبال پیدا کردن ایمان خالص نمی‌روند. آیه زیر را بخوانید:

﴿أَلَمۡ تَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَسۡبَغَ عَلَيۡكُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗۗ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ٢٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ يَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ٢١ ۞وَمَن يُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰۗ وَإِلَى ٱللَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ٢٢[لقمان: ۲۰-۲۲].

«آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده و نعمتهاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟ ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏کنند! (۲۰) و هنگامى که به آنان گفته شود «از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید» مى‏گویند «نه، بلکه ما از چیزى پیروى مى‏کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم» [تقلید کورکورانه]، آیا حتّى اگر شیطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان کند [باز هم تبعیت مى‏کنند؟] (۲۱) کسى که روى خود را تسلیم خدا کند در حالى که نیکوکار باشد، به دستگیره محکمى چنگ زده و عاقبت همه کارها به سوى خداست.».

توجیه رایج دیگر در جامعه ما: مردم می‌گویند که ما قبول داریم که دونِ الله خالق و رازق هیچ چیزی نیست و ما هم به طور مستقیم از اولیاء، شیوخ، پیامبران و امامان درخواست و طلب هیچ چیزی را نمی‌کنیم، بلکه معتقدیم که افراد مقرب درگاه خدا باعث می‌شوند که خداوند دعای ما را مستجاب کند. این افراد مقرب در اوامر الله تعالی دخیلند و ما از مصیبت‌ها به خاطر وجود این افراد در امان خواهیم بود. در این حالت ما با واسطه از خداوند می‌خواهیم که دعای ما را مستجاب سازد و تنها دلیل اینکار تقرب به درگاه خداست. در ادامه این افراد بیان می‌کنند که ما می‌دانیم که این مقربین درگاه الهی توانایی برآورده کردن حاجت ما را ندارند، ولی خداوند به واسطه این مقربین حاجت ما را بر آورده می‌کند. به آیه زیر که استدلال مشرکین زمان پیامبر است، توجه کنید:

﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ٢ أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ٣ لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٤[الزمر: ۲-۴].

«ما این کتاب را بحقّ بر تو نازل کردیم؛ پس خدا را پرستش کن و دین خود را براى او خالص گردان! (۲) آگاه باشید که دین خالص از آن خداست و کسانی که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند و دلیلشان این بود که «ما اینها را نمى‏پرستیم جز اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏کند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفران‏کننده است را هرگز هدایت نمى‏کند! (۳) اگر [بفرض محال] خدا مى‏خواست فرزندى انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را مى‏خواست برمیگزید؛ منزّه است [از اینکه فرزندى داشته باشد] او خداوند یکتاى پیروز است! (۴)».

این استدلال، همان استدلالی است که مردم امروز از واسطه قرار دادن دونِ الله بیان می‌کنند. مسلما خداوند در هیچ جای قرآن به هیچ انسانی اجازه واسطه قرار دادن دونِ الله را نداده است و این استدلال امروزه (استدلال واسطه به خاطر تقرب به خدا که استدلال جدیدی هم نیست) فقط دروغی است که به خدا نسبت داده شده و از زبان خدا بیان می‌شود. در آخر آیه هم گفته شده که خداوند افراد «کاذب و کفار» را دوست ندارد. آیات قرآن بسیار گویا و شفاف هستند و هر فرد حقیقت جویی به راحتی می‌تواند خرافات و شرکیات زندگی خود را با استفاده از آیات قرآن محو نماید. خداوند در جای جای قرآن گفته ﴿ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ یعنی من را بخوانید تا شما را اجابت کنم و در هیچ جای قرآن نگفته «اُدعونَ النبي استجب لَکُم» و یا اینکه «اُدعونَ الصالحین استجب لَکُم». اوضاع در جامعه خیلی وخیم است. فکر کنید که فرهاد به شما کمک کوچکی بکند و شما به جای فرهاد از رضا تشکر کنید. حال ببینید که در جامعه ما الله تعالی چه نعمتهای بیشماری به ما اعطا کرده و ما به جای عبادت و طلب از الله فقط از دونِ الله می‌خواهیم. با این اوصاف بسیاری از مردم هنوز می‌گویند ما انسانهای بسیار گناهکاری هستیم و توانایی دعا کردن و طلب کردن از خدا به صورت مستقیم را نداریم. ما باید حتما یک انسان پاک و مقرب را واسطه قرار دهیم، زیرا در غیر اینصورت خداوند به ما هیچ توجهی نمی‌کند و دعای ما بالا نمی‌رود. خداوند خود جواب این مردم را داده، به آیه زیر توجه کنید:

﴿أَوَ لَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ٥٢ ۞قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥٣ وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ٥٤ وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ٥٥[الزمر: ۵۲-۵۵].

«آیا آنها نمی‌دانند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده یا تنگ مى‏سازد؟ در این، آیات و نشانه‏هایى است براى گروهى که ایمان مى‏آورند. (۵۲) بگو «اى بندگان من که [در گناه] بر خود اسراف کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵۳) و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوى هیچ کس یارى نشوید! (۵۴) و از بهترین دستورهائى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پیروى کنید پیش از آنکه عذاب ناگهان به سراغ شما آید در حالى که از آن خبر ندارید» (۵۵)».

خداوند در این آیه فرموده ای بندگانی که در گناه کردن از حد گذشته و حتی در گناه اسراف هم کرده اید (بدترین حالت ممکن)، درِ رحمت خدا بر روی همه بندگانش باز است و نیازی به پارتی بازی ندارد. خداوند متعال گفته حتی اگر در اعماق چاه گمراهی و گناه هم بودید، باز هم تنها به سمت خدای خود بازگردید ﴿وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ. فقط کافی است که تصمیم به تصحیح عقیده خود بگیریم و از خرافات ریشه دوانده در ایمان خود دست برداریم. بسیاری از افراد با خواندن این جزوه تکان می‌خورند، زیرا خرافات به شدت در افکار آنها رسوب کرده است. معمولا افراد جوانتر به راحتی می‌توانند این خرافات را کنار بگذارند، در حالیکه هر چقدر سن افراد بالاتر برود، به سختی می‌توان این خرافات را از ایمان پاک کرد، زیرا افراد مسن‌تر کل عمر خود را با این خرافه‌ها زندگی کرده و عقاید خرافی خود را همانند بچه خود دوست دارند. فرد شجاع در اینجا کسی است که در مواجه شدن با حقیقت قرآن، که حتی یک آیه آن هم برای ما حجت است، بتواند ابراهیم وار سر کودک افکار خرافی پرورش یافته خود را به دستور خداوند ببرد.

مساله دیگری که در جامعه امروزی به چشم می‌خورد، این است که مردم بسیاری از اولیای مقرب درگاه الله تعالی به عنوان شفیع در روز قیامت درنظر گرفته‌اند. هنگامی که به این افراد گفته می‌شود چرا به غیر از خدا دل بسته‌اید، چرا از غیر خدا شفا و حاجت طلب می‌کنید، و چرا غیر خدا را واسطه دعای خود قرار می‌دهید؟ بیان می‌کنند که ما امید داریم که این مقربین خدا (پیامبران، امامان، شیوخ، شهدا و ...) در روز قیامت شفیع ما باشند و نزد خداوند برای ما گناهکاران شفاعت کنند. جواب خداوند به این افراد چنین است:

﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بِ‍َٔايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ١٧ وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبِّ‍ُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ١٨ وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡ فِيمَا فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ١٩[يونس: ۱۷-۱۹].

«چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مى‏بندد [از طرف خدا دروغ می‌گوید]، یا آیات او را تکذیب مى‏کند؟ مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (۱۷) و غیر از خدا، چیزهایى را عبادت می‌کنند که نه به آنان زیان مى‏رساند و نه سودى مى‏بخشند و مى‏گویند «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!» بگو «آیا خدا را به چیزى خبر مى‏دهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد!» منزه است او و برتر است از آن همتایانى که قرار مى‏دهند! (۱۸) [در آغاز] همه مردم امّت واحدى بودند؛ سپس اختلاف کردند و اگر قولی از طرف پروردگارت از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏شد [و سپس همگى به مجازات مى‏رسیدند]. (۱۹)».

در آیه بیان شده که دونِ الله به انسان هیچ زیانی و هیچ سودی نمی‌رسانند، بلکه هر چیزی که به انسان برسد از جانب خداست. خداوند به صراحت در این آیه و بسیاری از آیات دیگر قرآن مجید بیان کرده که اینچنین قراردادی را با بندگان خود منعقد نکرده و در هیچ یک از کتب آسمانی به این مساله حتی اشاره هم نشده است. قرار دادن شفیع قبل از قیامت و در این دنیا همانند بسیاری دیگر از مواردی که بیان شد، ساخته و پرداخته ذهن خود مردم است. مردمی که هنگامی که از تفکر در قرآن سخن به میان می‌آید، همه به جای اینکه خود در مورد عقیده و ایمان خود تفکر کنند، اجازه می‌دهند که افراد دیگر (مثل عالم‌های دینی و ...) به جای آنها فکر کنند و متاسفانه حرف این افراد را از کلام خود خداوند با ارزش‌تر می‌دانند. خداوند در این آیه به وضوح بیان می‌کند که شفاعت غیر خدا، اینگونه که شما پیش خود تصور کرده اید وجود ندارد. آیا شما به خدا چیزی را نسبت می‌دهید که در هیچ جای قرآن نیامده و آیا شما چیزی را می‌گویید که خدا آن را نگفته است. دقت کنید که قرآن مساله شفاعت را به طور کلی رد نکرده است، بلکه بدین گونه که مردم شفیع برای خود قرار می‌دهند را شرک می‌داند (به طور کامل در مورد این موضوع بحث خواهد شد). به آیه زیر توجه کنید:

﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ٥٠ وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَيۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِيّٞ وَلَا شَفِيعٞ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ٥١ وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥۖ مَا عَلَيۡكَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَيۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِكَ عَلَيۡهِم مِّن شَيۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَكُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ٥٢[الأنعام: ۵۰-۵۲].

«بگو «من نمى‏گویم خزاین خدا نزد من است و من از غیب آگاه نیستم و به شما نمى‏گویم من فرشته‏ام؛ تنها از آنچه به من وحى مى‏شود پیروى مى‏کنم» بگو «آیا نابینا و بینا مساویند؟ پس چرا نمى‏اندیشید؟» (۵۰) و به وسیله قرآن، کسانى را که از روز حشر و رستاخیز مى‏ترسند، بیم ده! [روزى که در آن] یاور و سرپرست و شفاعت‏کننده‏اى از غیرِ خدا [کل مخلوقات] ندارند؛ شاید پرهیزگارى پیشه کنند! (۵۱) و کسانى را که صبح و شام خدا را مى‏خوانند و جز ذات پاک او نظرى ندارند، از خود دور مکن! نه چیزى از حساب آنها بر توست و نه چیزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد کنى، از ستمگران خواهى بود! (۵۲)».

آیه بالا هم برای انذار و ترساندن افراد مؤمن و خدا ترس نازل شده است. آیه زیر را با تفکر بخوانید:

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمۡ يُوحَ إِلَيۡهِ شَيۡءٞ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَاسِطُوٓاْ أَيۡدِيهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَكُمُۖ ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا كُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَكُنتُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهِۦ تَسۡتَكۡبِرُونَ٩٣ وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ كَمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَكۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰكُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِكُمۡۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمۡ شُفَعَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِيكُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيۡنَكُمۡ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ٩٤ ۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتِ مِنَ ٱلۡحَيِّۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ٩٥[الأنعام: ۹۳-۹۵].

«چه کسى ستمکارتر است از کسى که دروغى به خدا ببندد یا بگوید «بر من وحى فرستاده شده» در حالیکه به او وحى نشده است و کسى که بگوید «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل مى‏کنم» و اگر ببینى هنگامى که این ظالمان در غمرات و شداید مرگ فرو رفته‏اند و فرشتگان مرگ دستهایشان را به سمت آنها گشوده و نهیب می‌زنند که «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایى که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکننده‏اى خواهید دید» (۹۳) و [در قیامت به آنها گفته مى‏شود:] همه شما تنها به سوى ما بازگشت نمودید، همان‏گونه که روز اوّل شما را آفریدیم و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید و شفیعانى را که شریک در شفاعت خود مى‏پنداشتید، با شما نمى‏بینیم! پیوندهاى شما بریده شده و تمام آنچه را تکیه‏گاه خود تصوّر مى‏کردید، از شما دور و گم شده‏ است! (۹۴) خداوند، شکافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده خارج مى‏سازد و مرده را از زنده بیرون مى‏آورد؛ این است خداى شما! پس چگونه از حقّ منحرف مى‏شوید؟ (۹۵)».

در این آیه وضعیت مرگ افرادی تشریح شده که بدون آگاهی یا با آگاهی، از طرف خداوند مطلبی را بیان می‌کنند که در قرآن به عنوان یگانه مرجع عقیده ما نیامده است. افرادی که کورکورانه در دین خود تقلید می‌کنند و هنگامی که به آنها ایمان و عقیده صحیح طبق آیات قرآن عرضه می‌شود، قبول نکرده و بیان می‌کنند کاری که ما انجام می‌دهیم چون علمای دین ما انجام می‌دهند، مورد قبول خداوند است، در صورتی که با خواندن قرآن متوجه می‌شوند که قرآن در حقیقت کاملا مغایر با عقایدشان صحبت کرده است. آنها پیوسته می‌گویند خداوند «ارحم الراحمین» است، در حالیکه در قرآن هر جا از رحمت خداوند صحبت شده، در کنار آن بیان شده که خداوند «شدید العذاب» هم هست. در ادامه آیه، خداوند بیان کرده که روز قیامت انسانها در پیشگاه خداوند به صورت فردی حاضر می‌شوند و هیچ شفیع از پیش تعیین شده ای در روز قیامت برای انسان وجود ندارد. به آیه زیر دقت کنید:

﴿إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا٩٤ وَكُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا٩٥[مريم: ۹۳-۹۵].

«تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، بنده اویند! (۹۳) خداوند همه آنها را احصا کرده و به دقّت شمرده است! (۹۴) و همگى روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر مى‏شوند! (۹۵)».

سوال ما از شما: در مورد آیه ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ٥ «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» که روزنامه وار در نمازهای پنج گانه می‌خوانیم، فکر کنید. آیا یک مسلمان‌ وقتی‌ نماز می‌خواند و این‌ جملات‌ را تکرار می‌کند، می‌داند که‌ چه‌ می‌گوید؟! آیا با خداوند که‌ خالقش‌ است‌، سخن‌ می‌گوید یا با در و دیوار اطراف‌ خود؟

آیه منتخب

﴿ فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِكَ إِفۡكُهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ٢٨ [الأحقاف: 28].

«پس چرا معبودانى را که غیر از خدا برگزیدند، به گمان اینکه به خدا نزدیکشان سازد، آنها را یارى نکردند؟ بلکه از میانشان گم شدند! این بود نتیجه دروغ آنها و آنچه افترا مى‏بستند!».