فصل ۶: زیادهروی در دین
یکی از مشکلات امروزی زیاده روی و غلوّ در دین میباشد. الله تعالی به وضوح غلوّ در دین را نهی فرموده است. به آیه زیر توجه کنید:
﴿قُلۡ أَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗاۚ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٧٦ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓاْ أَهۡوَآءَ قَوۡمٖ قَدۡ ضَلُّواْ مِن قَبۡلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرٗا وَضَلُّواْ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ٧٧ لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ٧٨﴾[المائدة: ۷۶-۷۸].
«بگو «آیا غیر از خدا چیزى را مىپرستید که مالک سود و زیان شما نیست؟ و خداوند، شنوا و داناست» (۷۶) بگو «اى اهل کتاب! در دین خود، غلوّ و زیاده روى نکنید و غیر از حق نگویید و از هوسهاى جمعیتى که قبلاً گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروى ننمایید» (۷۷) کافران بنى اسرائیل، بر زبان داوود و عیسى بن مریم، نفرین شدند! این بخاطر آن بود که گناه کردند و تجاوز مىنمودند. (۷۸)».
عده ای فکر میکنند که بوسیله غلوّ در دین باعث ایجاد جذابیت بیشتر در دین شده و میتوانند افراد بیشتری را گرد خود جمع کنند. این افراد با زیادهروی در توصیف ویژگیهای افراد صالح همانند پیامبران، امامان و ... به آنها ویژگیهای غیر بشری میدهند. آنها با این زیاده رویها افراد صالح را در سطح معاونین خداوند قرار داده که خداوند به واسطه محبت این افراد، قسمتی از امور تحت اختیار خود را برای انجام به آنها واگذار کرده است. ممکن است که بسیاری از این افراد با نیتی صحیح و تفکری خیرخواهانه دست به این اقدام بزنند، ولی در حقیقت با این کار خود، دستور خداوند را نادیده گرفته و دین را انباشته از خرافات میکنند. افراد دیگری نیز وجود دارند که به خاطر منفعت شخصی، کمبود دانش دینی و یا کسب شهرت و پول به غلوّ در دین اسلام و در توصیف افراد صالح پرداخته و موجبات گمراهی خود و بسیاری از پیروان خود را فراهم میکنند. به همین جهت، رسول خدا ج از غلوّ و زیادهروی در مورد خودش نهی فرموده است: «در حقّ من آن چنان غلوّ و زیادهروی نکنید، همانگونه که مسیحیان در مورد عیسی پسر مریم غلوّ کردند. همانا من تنها یک عبد و بنده هستم، پس بگویید: بندۀ خدا و فرستادهاش».
خطر اصلی اینجاست که دادن ویژگیهای الهی به بشر مخلوق (دون الله) باعث میشود که افراد آنها را در محبّت با خدا شریک کرده و در محبّتشان نیز غلوّ نمایند. در نهایت باعث میشود، افراد همانگونه که خدا را دوست میدارند، آنها را نیز دوست بدارند و از این طریق و به دست خود شرک را وارد زندگی خود سازند. مثال خیلی واضح در این حوزه این است که انسان به بزرگان دینی خود نسبت آگاهی از غیب و توانایی دخل و تصرف در اداره امور دنیا بدهد. به آیات زیر توجه کنید:
﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّيۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِيكُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗۗ يَسَۡٔلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنۡهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ١٨٧ قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَمَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ١٨٨ ۞هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَجَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِيَسۡكُنَ إِلَيۡهَاۖ فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا حَمَلَتۡ حَمۡلًا خَفِيفٗا فَمَرَّتۡ بِهِۦۖ فَلَمَّآ أَثۡقَلَت دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنۡ ءَاتَيۡتَنَا صَٰلِحٗا لَّنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ١٨٩﴾[الأعراف: ۱۸۷-۱۸۹].
«درباره قیامت از تو سؤال مىکنند، کى فرامىرسد؟ بگو «علمش فقط نزد پروردگار من است و هیچکس جز او [نمىتواند] وقت آن را آشکار سازد، در آسمانها و زمین، سنگین [و پر اهمیت] است و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمىآید» [باز] از تو سؤال مىکنند، چنان که گویى تو از زمان وقوع آن باخبرى! بگو «علمش تنها نزد خداست؛ ولى بیشتر مردم نمىدانند» (۱۸۷) بگو «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مىکردم، و هیچ بدى و زیانى به من نمىرسید؛ من فقط بیمدهنده و بشارتدهندهام براى گروهى که ایمان مىآورند! (۱۸۸) او خدایى است که همه شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامى که با او آمیزش کرد، حمل سبکی برداشت که با وجود آن، به کارهاى خود ادامه مىداد؛ و چون سنگین شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند «اگر فرزند صالحى به ما دهى، از شاکران خواهیم بود» (۱۸۹)».
همه میدانیم که بالاتر از حرف خداوند متعال چیزی وجود ندارد و خداوند نیز در اینجا به وضوح بیان میکند که حتی پیامبر وی نیز از غیب خبر ندارد. در حقیقت تنها منبعی که به پیامبر از غیب خبر میداده وحی بوده که فقط و فقط بر پیامبر گرامی نازل میشده است. حال اگر امروزه فردی (به خصوص یک عالم دینی) ادعا کند که از غیب با خبر است، چون تنها منبع آگاهی از غیب وحی الهی (در مورد مسلمانان قرآن) میباشد، به راحتی میتوان وی را دروغگو قلمداد کرد. حال اگر شخصی به گفتههای این فرد اعتقاد داشته باشد، در خطر گمراهی قرار داشته و باید به سرعت در افکار خود تجدید نظر کند.
جزئیات و مصادیق ایمان را در فصول بعدی بیان خواهیم کرد. آیا تاکنون در مورد افرادی که ادعا میکنند چشم برزخی دارند، شنیدهاید؟ (این افراد با استفاده از جاهلیت مردم ادعا میکنند که از میزان تقوا و ایمان مردم با خبرند و میتوانند درون مردم را دیده یا بر اساس تقوای افراد، آنها را به صورت حیوانهایی مثل خوک، گوسفند و گاو تصور کنند. البته طبق ادعای این افراد این ویژگی به خاطر این است که خداوند به آنها نظر داشته و آنها مقرب درگاه الهی هستند). آیا احادیثی که ویژگیهای غیر بشری همانند چشم برزخی و دانستن سرنوشت افراد پس از مرگ را به افراد صالح و ائمه نسبت میدهند، به گوش شما رسیده است؟ آیه زیر خطاب به محمد نبی ج و در مورد منافقین نازل شده است:
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخۡرِجَ ٱللَّهُ أَضۡغَٰنَهُمۡ٢٩ وَلَوۡ نَشَآءُ لَأَرَيۡنَٰكَهُمۡ فَلَعَرَفۡتَهُم بِسِيمَٰهُمۡۚ وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ أَعۡمَٰلَكُمۡ٣٠ وَلَنَبۡلُوَنَّكُمۡ حَتَّىٰ نَعۡلَمَ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَنَبۡلُوَاْ أَخۡبَارَكُمۡ٣١﴾[محمد: ۲۹-۳۱].
«آیا کسانى که در دلهایشان بیمارى است گمان کردند خدا کینههایشان را آشکار نمىکند؟ (۲۹) و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مىدهیم تا آنان را با قیافههایشان بشناسى، هر چند مىتوانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى؛ و خداوند اعمال شما را مىداند! (۳۰) ما همه شما را قطعاً مىآزمائیم تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم! (۳۱)».
در آیه ۳۰ خداوند به پیامبر گفته که: «اگر بخواهیم منافقان را به تو نشان مىدهیم تا آنان را از طریق قیافههایشان بشناسى، [ولی اینکار را نکردیم]، با این وجود میتوانی از طریق اعمال، رفتار و گفتارشان، آنها را از دیگران تمییز دهی [از طریق زکاوت در کردارهای آنها نه آگاهی یافتن از درون دل آنها]. همچنین در آیه زیر نیز بر این مطلب تاکید کرده است. هنگامی که خداوند به این صراحت پیامبر خویش را مخاطب قرار داده و به عزیزترین بشر در نزد خود میگوید که از اسرار درونی انسانها با خبر نیست، در حکم انسانهایی که اینگونه ادعای دروغ کرده و یا صفات غیر بشری را برای امامان و پیامبران گرامی قائل میشوند، جز افسوس چه چیزی را سزاست؟
﴿أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّهُۥ مَن يُحَادِدِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَأَنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدٗا فِيهَاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡخِزۡيُ ٱلۡعَظِيمُ٦٣ يَحۡذَرُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَيۡهِمۡ سُورَةٞ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِي قُلُوبِهِمۡۚ قُلِ ٱسۡتَهۡزِءُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ مُخۡرِجٞ مَّا تَحۡذَرُونَ٦٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ٦٥﴾[التوبة: ۶۳-۶۵].
«آیا نمىدانند هر کس با خدا و رسولش دشمنى کند، براى او آتش دوزخ است و جاودانه در آن مىماند؟ این، همان رسوایى بزرگ است! (۶۳) منافقان از آن بیم دارند که سورهاى بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو «استهزا کنید! خداوند آنچه را از آن بیم دارید، آشکار مىسازد!» (۶۴) و اگر از آنها بپرسى چرا این اعمال خلاف را انجام دادید؟ مىگویند «ما بازى و شوخى مىکردیم» بگو« آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره مىکردید؟» (۶۵)».
پس از این به بعد، با هر مطلبی یا حدیثی از این قبیل برخورد کردیم، باید آن مطلب و حدیث را از فیلتر قرآن رد کنیم. اگر قرآن آن را تائید کرد به راحتی آن را پذیرا میشویم، ولی در غیر اینصورت باید شجاعت به خرج داده و برای احترام به یگانه خالق هستی، آن مطلب و حدیث پوچ و جعلی را به راحتی کنار گذاشته و یا با گزینههای صحیح قرآنی جایگزین کرد. همچنین افرادی وجود دارند که ادعا میکنند در مورد ارواح و زندگی پس از مرگ اطلاع دارند. موردی که همانند مسائل قبلی فقط از طریق وحی به بشر منتقل شده است. الله تعالی میفرماید:
﴿قُلۡ كُلّٞ يَعۡمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِۦ فَرَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَنۡ هُوَ أَهۡدَىٰ سَبِيلٗا٨٤ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا٨٥ وَلَئِن شِئۡنَا لَنَذۡهَبَنَّ بِٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِۦ عَلَيۡنَا وَكِيلًا٨٦﴾[الإسراء: ۸۴-۸۶].
«بگو «هر کس طبق روش خود عمل مىکند و پروردگارتان کسانى را که راهشان نیکوتر است بهتر مىشناسد» (۸۴) و از تو درباره روح سؤال مىکنند، بگو «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است» (۸۵) و اگر بخواهیم آنچه را بر تو وحى فرستادهایم، از تو مىگیریم؛ سپس کسى را نمىیابى که در برابر ما از تو دفاع کند. (۸۶)».
متاسفانه، نه تنها در کشور ما، بلکه در اکثر دنیا بازار این افراد بسیار رونق دارد. فرقهها و عرفانهای عجیب و غریب که همه از ذهنیت خود دنیای پس از مرگ را تصویر کردهاند. در کشور ما نیز که ادعای اسلامی داریم، عدهای افراد منحرف از دین در یکصد سال اخیر مطالبی تحت عنوان جزئیات شب اول قبر، عذاب قبر، زندگی پس از مرگ، عرفانهای هندی و سرخپوستی و ... منتشر ساختهاند. تنها وظیفه ما این است که در مواجه با این کتب و جزوه آنها را تنها از فیلتر قرآن رد کنیم، اگر قرآن آنها را تائید کرد، آنها را قبول کرده و گرنه به راحتی آنها را کنار بگذاریم.
آیه منتخب
﴿ ۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ٥٩﴾ [الأنعام: 59].
«کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست و جز او، کسى آنها را نمىداند. او آنچه را در خشکى و دریاست مىداند؛ هیچ برگى [از درختى] نمىافتد، مگر اینکه از آن آگاه است و نه هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین، و نه هیچ تر و خشکى وجود دارد، جز اینکه در کتابى آشکار ثبت است».