فصل ۸: توحید عبادت
مبحث اصلی از این قسمت به بعد شروع میشود. اگر در حین خواندن مطالب زیر برایتان سوال ایجاد شد، لطفا مباحث را طبق برنامه ادامه بدهید، زیرا برای بیشتر سوالهای خود تا چند فصل آینده جواب خواهید یافت. قرآن بعد از نشان دادن هر یک از این خصوصیات خداوند (یگانه، رازق، خالق، مالک، رب، ولی و ...)، انسان را مخاطب قرار داده و میگوید: شما که خدا را با چنین اوصافی قبول دارید، پس چرا تنها او را به فریاد نمیخوانید، تنها به او متوسّل نمیشوید، تنها برای او اطاعت و پیروی نمیکنید، و...در یک کلمه، تنها او را پرستش و عبادت نمیکنید؟ آیا جادو و طلسم شدهاید؟ در ابتدا در قرآن از انسانها خواسته شده که فقط و فقط خدا را بپرستند:
﴿يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَيۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٣٩ مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسۡمَآءٗ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٤٠ يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ أَمَّآ أَحَدُكُمَا فَيَسۡقِي رَبَّهُۥ خَمۡرٗاۖ وَأَمَّا ٱلۡأٓخَرُ فَيُصۡلَبُ فَتَأۡكُلُ ٱلطَّيۡرُ مِن رَّأۡسِهِۦۚ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ ٱلَّذِي فِيهِ تَسۡتَفۡتِيَانِ٤١﴾[يوسف: ۳۹-۴۱].
«[حضرت یوسف÷]: اى دوستان زندانى من! آیا اربابان پراکنده بهترند، یا خداوند یکتاى پیروز؟ (۳۹) آنچه که غیر از خدا مىپرستید، چیزى جز اسمهاى [بىمسمّا] که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیدهاید، نیست؛ خداوند هیچ دلیلى بر آن نازل نکرده، حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا، ولى بیشتر مردم نمىدانند! (۴۰) اى دوستان زندانى من! امّا یکى از شما ساقى شراب براى صاحب خود خواهد شد، و امّا دیگرى به دار آویخته مىشود، و پرندگان از سر او مىخورند! و مطلبى که درباره آن [از من] نظر خواستید، قطعى و حتمى است! (۴۱)».
همچنین در آیات زیر مشاهده میکنید که خداوند عبادت را فقط و فقط مختص به خود دانسته و از انسانها خواسته فقط او را عبادت کنند (به کلمه تَعْبُدُونَ دقت کنید. تَعْبُدُونَ به معنای عبادت کردن و پرستش است). هر پیامبری که برای بشر مبعوث شده، در اولین اقدام مردم را به سمت پرستش خدا دعوت داده و از مردم نخواسته که خودش را بپرستند، بلکه گفته که من هم در کنار شما و همگی با هم، خدا را میپرستیم:
﴿ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٠٣ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي شَكّٖ مِّن دِينِي فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُمۡۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٠٤ وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٠٥﴾[يونس: ۱۰۳-۱۰۵].
«سپس فرستادگان خود و کسانى را که ایمان مىآورند، نجات مىدهیم و همین گونه بر ما حق است که مؤمنان را نیز رهایى بخشیم! (۱۰۳) بگو اى مردم! اگر در عقیده من شک دارید، من آنهایى را که جز خدا مىپرستید، نمىپرستم! تنها خداوندى را پرستش مىکنم که شما را مىمیراند و من مأمورم که از مؤمنان باشم! (۱۰۴) و [به من دستور داده شده که] روى خود را به آیینى متوجه ساز که از هر گونه شرک خالى است و از مشرکان مباش! (۱۰۵)».
همچنین:
﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ٦٣ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ٦٤ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمَآ أُنزِلَتِ ٱلتَّوۡرَىٰةُ وَٱلۡإِنجِيلُ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ٦٥﴾[آل عمران: ۶۳-۶۵].
«اگر [با این همه شواهد روشن، باز هم از حق] روى گردانند، [بدان که طالب حق نیستند و] خداوند از مفسدهجویان آگاه است. (۶۳) بگو «اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم؛ و بعضى از ما، بعضى دیگر را غیر از خداى یگانه به سرپرستی نپذیرد.» هرگاه سرباز زنند، بگویید «گواه باشید که ما مسلمانیم!» (۶۴) اى اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم، گفتگو و نزاع مىکنید در حالى که تورات و انجیل، بعد از او نازل شده است! آیا اندیشه نمىکنید؟ (۶۵)».
در بخشهای قبل مصادیق عبادت مشخص شد. نکته بسیار بسیار مهم این است که خداوند متعال در قرآن انسان را به این امر محدود نکرده و در آیات بسیاری از قرآن، از انسانها خواسته علاوه بر عبادت خالصانه خدا، دعا، مدد و طلب یاری و حاجت را نیز فقط و فقط به خداوند اختصاص دهند (به کلمه تَدْعُ دقت کنید):
﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٠٦ وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ١٠٧﴾[يونس: ۱۰۶-۱۰۷].
«و از غیر خدا چیزى را که نه سودى به تو مىرساند و نه زیانى، مخوان! که اگر چنین کنى، از ستمکاران خواهى بود! (۱۰۶) و اگر خداوند زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمىسازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر کس از بندگانش بخواهد مىرساند و او غفور و رحیم است! (۱۰۷)».
همچنین:
﴿لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَمَن يُعۡرِضۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِۦ يَسۡلُكۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا١٧ وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨ وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ يَدۡعُوهُ كَادُواْ يَكُونُونَ عَلَيۡهِ لِبَدٗا١٩﴾[الجن: ۱۷-۱۹].
«هدف این است که ما آنها را با این نعمت فراوان بیازماییم؛ و هر کس از یاد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب شدید و فزایندهاى گرفتار مىسازد! (۱۷) و اینکه مساجد از آن خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید. (۱۸) و اینکه هنگامى که بنده خدا [محمّد ج] به عبادت برمىخاست و خدا را مىخواند، گروهى پیرامون او بشدّت ازدحام مىکردند! (۱۹)».
** نکته: تَعبُدون از ریشه عَبَدَ به معنای تسلیم شدن و فرمانبردار بودن میباشد. تَدعُ از ریشه دَعَوَ به معنای طلب کردن و دعا کردن برای جلب منفعت یا دفع مضرت میباشد.
پیامبر ج میفرماید: «الدعاءُ هو العباده» یعنی «دعا عین عبادت است». آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که به انسان دستور اکید میدهد کلیه خواهشهای زندگی مثل طلب شفا برای مریضی، دعا برای قبولی در امتحان، طلب پیروزی و گشایش در کارها و ... را فقط و فقط از الله بخواهد. این امر باید مستقیما و بدون واسطه از طرف انسانها صورت پذیرد. متاسفانه چون در جامعه ما قرآن مهجور شده و عقیده انسانها بازیچه افراد سودجو شده، این امر برعکس شده و انسانها به جای تقاضای مستقیم از خداوند، مخلوقات وی را واسطه قرار میدهند و از طریق این مخلوقات دعای خود را به خداوند عرضه میکنند. این همان مشکلی است که پیامبر برای از بین بردن آن مبعوث شد. به آیههای زیر توجه کنید. خداوند بوسیله آیات زیر حجت را بر انسانها تمام کرده است:
﴿إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ٥٩ وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ٦٠ ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ٦١﴾[غافر: ۵۹-۶۱].
«قیامت به یقین آمدنى است و شکّى در آن نیست؛ ولى اکثر مردم ایمان نمىآورند! (۵۹) پروردگار شما گفته «مرا بخوانید تا دعاى شما را اجابت کنم! کسانى که از عبادتم تکبّر مىورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند» (۶۰) خداوند کسى است که شب را براى آسایش شما آفرید و روز را روشنى بخش قرار داد؛ خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمىکنند! (۶۱)».
به کلمه ﴿ٱدۡعُونِيٓ﴾ در آیه قبل دقت کنید. خداوند به وضوح در این آیه از انسان خواسته برای اجابت دعا، فقط او را بخوانند، و در هیچ جای قرآن به انسان دستور نداده که دعا را به پیش مخلوقاتش عرضه کند. همچنین:
﴿لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٣٥ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِكَافٍ عَبۡدَهُۥۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ٣٦ وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّۗ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِيزٖ ذِي ٱنتِقَامٖ٣٧﴾[الزمر: ۳۵-۳۷].
«تا خداوند بدترین اعمالى را که انجام دادهاند [در سایه ایمان آنها] بیامرزد و آنها را به بهترین اعمالى که انجام مىدادند پاداش دهد! (۳۵) آیا خداوند براى بندهاش کافى نیست؟! امّا آنها تو را از غیر خدا مىترسانند و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایتکنندهاى ندارد! (۳۶) و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراهکنندهاى نخواهد داشت آیا خداوند توانا و داراى مجازات نیست؟ (۳۷)».
گفتههایی که در اینجا بیان شد را اگر نزد بسیاری از انسانها بیان کنید، شما را از قدرت و خشم غیر خدا (پیامبران، ائمه، شیوخ و امامزادگان) میترسانند و طلب کردن از خدا را به تنهایی را نمیپذیرند. آیا میدانید خداوند در این مورد علاوه بر آیه بالا چه گفته است؟ دقت کنید:
﴿يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ١٤ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ١٥﴾[فاطر: ۱۳-۱۵].
«او شب را در روز داخل مىکند و روز را در شب و خورشید و ماه را مسخّر شما کرده، هر یک تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مىدهد؛ این است خداوند، پروردگار شما؛ حاکمیت از آن اوست و کسانى را که غیر از خدا به فریاد مىخوانید حتى به اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند! (۱۳) اگر آنها را بخوانید صداى شما را نمىشنوند، و اگر هم [به فرض محال] بشنوند به شما پاسخ نمىگویند و روز قیامت، شرک شما را منکر مىشوند، و هیچ کس مانند خداوند آگاه و خبیر تو را از حقایق امور با خبر نمىسازد! (۱۴) اى مردم همگى نیازمند به خدائید و تنها خداوند است که بىنیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است! (۱۵)».
در مورد آیه بیان شده خوب فکر کنید. توضیح کامل آیه در بخش بعدی ارائه میشود.
آیه منتخب
﴿ وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٨٨﴾ [القصص: 88].
«معبود دیگرى را با خدا مخوان، که هیچ معبودى جز او نیست؛ همه چیز جز ذات پاک او فانى مىشود؛ حاکمیت تنها از آن اوست و همه بسوى او بازگردانده مىشوید!».