انسان عاقل - راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

فهرست کتاب

فصل ۲۴: شرک و گمراهی

فصل ۲۴: شرک و گمراهی

امروزه مردم به‌ جای‌ خدا یا همراه‌ با خدا، غیر از خدا (دون الله) را به‌ فریاد می‌خوانند و دعاها و نیایش‌ها، درخواست‌ها و خواهش‌ها، بیم‌ و امیدها، استغاثه‌ و استعانت‌ و استعاذه‌ها و...، همه‌ و همه‌ را متوجّه‌ غیر خدا ساخته و می‌گویند: دعاها تنها از طریق‌ این‌ واسطه‌ها به‌ آسمان‌ می‌روند و پذیرفته‌ می‌شوند! امروزه چنین‌ می‌پندارند که‌ تمام‌ آیات‌ قرآن که‌ دربارۀ‌ کفر، شرک‌ و وساطت‌ دون الله نازل‌ شده‌، همگی‌ فقط‌ به‌ اعراب‌ جاهلی‌ اختصاص‌ داشته‌ و تنها دربارۀ‌ آنها نازل‌ شده‌ است، و البته‌ به‌ همین‌ مقدار هم‌ بسنده‌ نکرده و بلکه‌ قائل‌ به‌ تفسیراتی‌ شده‌اند که‌ حتّی‌ توسّل‌ به‌ غیر خدا را جایز می‌دانند! امروزه می‌گویند: آیاتی‌ که‌ دربارۀ‌ مشرکین‌ نازل‌ شده‌، همگی‌ دربارۀ‌ واسطه‌ها و شرکایی‌ است‌ که‌ تنها در قالب‌ بتهای‌ سنگی‌ بوده‌اند و این آیات سایر موارد دون الله همانند انسانها، جن، افراد صالح‌، امامان، پیامبران و اولیاء شایستۀ‌ خدا را در بر نمی‌گیرند. به دور و بر خود نگاهی بیاندازید، هر روز هزاران‌ نفر به‌ زیارت‌ آرامگاه‌ افراد صالح، امامزادگان و امامان‌ می‌روند و از آنان‌ اعمالی‌ سر می‌زند که‌ جز «عبادت‌» نام‌ دیگری‌ را نمی‌توان‌ بر آنها گذاشت‌. آیا تاکنون فکر کرده‌ایم که برای این کار چه دلیلی داریم؟ آیا در قرآن به این کار توصیه شده است؟ آیا پیامبر اسلام این کار را انجام داده و توصیه کرده که بقیه امت این کار را انجام دهند؟ همه می‌دانیم که در عقیده و ایمان نمی‌توان تقلید کرد، زیرا عقیده انسان تنها از طریق تفکر در آیات آفاقی (تفکر در طبیعت، کائنات و خلقت)، آیات انفسی (تفکر در خلقت و پیچیدگی خود انسان) و آیات قرآن (تفکر در وحی) حاصل می‌شود. آیا برای کارهایی که انجام می‌دهیم جز تقلید کورکورانه در دین می‌توان نام دیگری نهاد؟ آیا می‌خواهید سرنوشت تقلید کورکورانه در دین را از زبان خود قرآن بشنوید؟ پس آیات زیر را بخوانید:

﴿وَإِذۡ يَتَحَآجُّونَ فِي ٱلنَّارِ فَيَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُنَّا لَكُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِيبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ٤٧ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُلّٞ فِيهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَكَمَ بَيۡنَ ٱلۡعِبَادِ٤٨ وَقَالَ ٱلَّذِينَ فِي ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ يُخَفِّفۡ عَنَّا يَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ٤٩[غافر: ۴۷-۴۹].

«هنگامى که در آتش دوزخ با هم محاجّه مى‏کنند؛ ضعیفان به مستکبران مى‏گویند: «ما پیرو شما بودیم، آیا شما [امروز] سهمى از آتش را بجاى ما پذیرا مى‏شوید؟ (۴۷) مستکبران مى‏گویند: «ما همگى در آن هستیم، زیرا خداوند در میان بندگانش [بعدالت] حکم کرده است» (۴۸) و آنها که در آتشند به مأموران دوزخ مى‏گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد» (۴۹)».

همچنین:

﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بِ‍َٔايَٰتِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ يَنَالُهُمۡ نَصِيبُهُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوۡنَهُمۡ قَالُوٓاْ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ٣٧ قَالَ ٱدۡخُلُواْ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ فِي ٱلنَّارِۖ كُلَّمَا دَخَلَتۡ أُمَّةٞ لَّعَنَتۡ أُخۡتَهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا ٱدَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعٗا قَالَتۡ أُخۡرَىٰهُمۡ لِأُولَىٰهُمۡ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فَ‍َٔاتِهِمۡ عَذَابٗا ضِعۡفٗا مِّنَ ٱلنَّارِۖ قَالَ لِكُلّٖ ضِعۡفٞ وَلَٰكِن لَّا تَعۡلَمُونَ٣٨ وَقَالَتۡ أُولَىٰهُمۡ لِأُخۡرَىٰهُمۡ فَمَا كَانَ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلٖ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ٣٩[الأعراف: ۳۷-۳۹].

«چه کسى ستمکارتر است از آن که بر خدا دروغ مى‏بندد، یا آیات او را تکذیب مى کند؟ آنها نصیبشان را از آنچه مقدّر شده [نعمتهای این جهان] مى‏برند، تا زمانى که فرستادگان ما [فرشتگان قبض روح‏] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند از آنها مى‏پرسند: «کجایند معبودهایى که غیر از خدا مى‏خواندید؟ مى‏گویند «همه آنها گم شدند» و بر ضدّ خود گواهى مى‏دهند که کافر بودند! (۳۷) [خداوند به آنها] مى‏گوید «در صفّ گروه‌هاى مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شوید» هر زمان که گروهى وارد مى‏شوند، گروه دیگر را لعن مى‏کنند تا همگى با ذلّت در آن قرار گیرند. [در این هنگام] پیروان مقلد درباره پیشوایان خود مى‏گویند «خداوندا! اینها بودند که ما را گمراه ساختند پس کیفر آنها را از آتش دو برابر کن. خداوند مى‏فرماید «براى هر کدام از شما عذاب مضاعف است، ولى نمى‏دانید! [چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند] (۳۸) و پیشوایان آنها به پیروان خود مى‏گویند «شما امتیازى بر ما نداشتید، پس بچشید عذاب [الهى] را در برابر آنچه انجام مى‏دادید! (۳۹)».

همچنین:

﴿قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَغۡوَيۡنَآ أَغۡوَيۡنَٰهُمۡ كَمَا غَوَيۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَۖ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ٦٣ وَقِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ٦٤ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ٦٥ فَعَمِيَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ يَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا يَتَسَآءَلُونَ٦٦[القصص: ۶۳-۶۶].

«گروهى که فرمان عذاب درباره آنها مسلم شده میگویند «پروردگارا! ما این عابدان‏ را گمراه کردیم؛ ما آنها را گمراه کردیم، همانگونه که خودمان گمراه شدیم؛ ما از آنان به سوى تو بیزارى مى‏جوییم؛ آنان در حقیقت ما را نمى‏پرستیدند [بلکه هواى نفس خود را پرستش مى‏کردند]» (۶۳) و به آنها گفته مى‏شود «معبودهایتان را که شریک خدا مى‏پنداشتید، بخوانید» معبودهایشان را مى‏خوانند، ولى جوابى به آنان نمى‏دهند! و هنگامی که عذاب الهى را مى‏بینند، آرزو مى‏کنند اى کاش هدایت یافته بودند! (۶۴) روزى را که خداوند آنان را ندا مى‏دهد و مى‏گوید «چه پاسخى به پیامبران گفتید؟» (۶۵) در آن روز همه اخبار به آنان پوشیده مى‏ماند و حتى نمى‏توانند سؤال و محاجّه کنند! (۶۶)».

در آیات بالا وضع افراد گمراه کننده و همچنین گمراه شدگان توصیف شده است. در روز جزا افراد گمراه شده، به جدیت حق خود را از گمراه کنندگان مطالبه می‌کنند. آنها بیان می‌کنند که ما در دنیا مطیع چشم و گوش بسته شما بودیم و به امید چنین روزی از اوامر شما اطاعت می‌کردیم. ما دین را از زبان شما شنیدیم و بدون هیچ سوالی قبول کردم و هیچگاه انتظار نداشتیم جزو گمراه شدگان باشیم. گمراه کنندگان در جواب بیان می‌کنند که ما شما را گمراه نکردیم، بلکه شما خود گمراه شدید. امروز ما از شر شما عابدان گمراه به خداوند بیزاری می‌جوییم. ما خود در زمره گمراهان بودیم، ولی شما بودید که کورکورانه از ما اطاعت کردید. شما عقل نداشتید و خود به دنبال ما آمدید.

در انتهای آیه قبل نیز بیان شده افرادی که وارد عذاب می‌شوند، دیگر اجازه هیچگونه مجادله و سوال و جواب را نخواهند یافت. مردم ممکن است که در این دنیا قادر به مجادله و سوال و جواب درباره آیات خداوند باشند، ولی در آن دنیا جای هیچگونه مجادله و حجت آوردن برای افراد گمراه نمی‌باشد. به طور مثال، در این دنیا، ممکن است فردی در جای گرم و نرمی نشسته و با دلیل و بهانه‌تراشی به انکار آیات خداوند دست بزنند، ولی آیا همین فرد هنگامی که جلوی چوبه اعدام قرار گرفته و مرگ را با چشم خود می‌بیند نیز به مجادله درباره خداوند و آیات او می‌پردازد. در این وضع هنوز اختیار این فرد از وی اخذ نشده، ولی در روز قیامت اختیار و قدرت مجادله از انسان به طور کامل اخذ می‌شود. پس بهتر است که جواب سوالهای خود را در همین دنیا پیدا کنیم، نه در روزی که هیچ کس بدون اذن الله تعالی حتی حرف هم نمی‌تواند بزند. خداوند در قرآن بیان کرده که برای انسان ارزش ویژه‌ای قائل است، زیرا انسان اشرف مخلوقات و خلیفه فی الارض می‌باشد. به همین دلیل انتظار نمی‌رود که انسان، عقل خود را به دست افراد دیگر سپرده و بدون تفکر از آنها اطاعت کند.

﴿۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا٧٠[الإسراء: ۷۰].

«و ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنها را در خشکى و دریا حمل کردیم و از انواع روزیهاى پاکیزه به آنان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده‏ایم، برترى بخشیدیم. (۷۰)».

جالب عذری است که این افراد برای توجیه اعمال عبادی خود بیان می‌کنند. همه آنها‌ می‌گویند: ما خدا را نیکو و برتر می‌شناسیم.‌ خداوند را خالق‌ همه‌ چیز، قادر بر هر کار‌، از تمام‌ مخلوقات‌ برتر و بالاتر می‌دانیم‌، و این‌ را هم‌ می‌دانیم‌ که‌ این‌ افراد شایسته‌، بندگان‌ او هستند. کاری‌ که‌ تنها ما می‌کنیم‌ فقط‌ این‌ است‌ که‌ می‌خواهیم‌ از این‌ طریق‌ به‌ خدا برسیم‌، و به‌ وسیلۀ‌ بندگان‌ صالحش‌ (امامان و امامزادگان) که‌ نزد خدا مقرّب‌ و آبرومند درگاهش‌ هستند به‌ او تقرّب‌ جوییم‌! در حقیقت این‌ نذرها و دعاها برای‌ خداست‌، امّا به‌ وسیلۀ‌ این‌ فرد و به واسطه او به خدا انتقال می‌یابد. این افراد بزرگوار (ائمه و افراد صالح) در نزد خداوند مقام والایی دارند، پس خداوند به خاطر مقام این افراد حاجتها و دعاهای ما را برآورده می‌سازد. این جواب دقیقا همان جوابی است که مشرکین زمان جاهلیت به پیامبر گرامی اسلام می‌گفتند. طبق آیات قرآن مردم در زمان جاهلیت، به وجود خداوند به عنوان خالق آسمانها و زمین، روزی‌دهنده، و رب واقعی اعتقاد داشته‌اند، و توجیه آنها دقیقا همین جملاتی است که امروزه مردم بیان می‌کنند. به آیات زیر توجه کنید:

﴿هُنَالِكَ تَبۡلُواْ كُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ٣٠ قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١ فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٣٢[يونس: ۳۰-۳۲].

«در آن جا هر کس عملى را که قبلاً انجام داده، مى‏آزماید. و همگى بسوى اللّه -مولا و سرپرستِ حقیقى خود- بازگردانده مى‏شوند و چیزهایى را که بدروغ همتاى خدا قرار داده بودند، گم و نابود مى‏شوند! (۳۰) بگو «چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى مى‏دهد؟ یا چه کسى مالک [و خالق] گوش و چشمهاست؟ و چه کسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون مى‏آورد؟ و چه کسى امور [جهان] را تدبیر مى‏کند؟» در پاسخ مى‏گویند: «الله»، بگو «پس چرا تقوا پیشه نمى‏کنید؟ (۳۱) آن است خداوند، پروردگار حقّ شما! با این حال، چه چیزى جز گمراهى وجود دارد؟ پس چرا روى گردان مى‏شوید؟ (۳۲)».

همچنین:

﴿فَأَهۡلَكۡنَآ أَشَدَّ مِنۡهُم بَطۡشٗا وَمَضَىٰ مَثَلُ ٱلۡأَوَّلِينَ٨ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ٩ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَجَعَلَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ١٠[الزخرف: ۸-۱۰].

«ولى ما کسانى را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت. (۸) هر گاه از آنان بپرسى «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلّماً مى‏گویند «خداوند قادر و دانا آنها را آفریده است». (۹) همان کسى که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راه‏هایى آفرید، باشد که هدایت شوید. (۱۰)».

در حقیقت همانند افراد زمان پیامبر گرامی اسلام، مردم ما هم در جاهلیت غوطه ور هستند. توجه کنید زمانی که پیامبر اعمال مردم جاهلیت را شرک آمیز خواند، همه تعجب کردند، زیرا همه فکر می‌کردند که دین آنها دین حضرت ابراهیم بزرگوار است و کلیه اعمال آنها توجیه دینی دارد. مردم امروزه هم فکر می‌کنند که واقعا بر اسلام ناب محمد نبی ج قرار دارند. اسلامی که به صورت تقلیدی از آباء و اجداد به آنها منتقل شده و پر از خرافات شرک آمیز است. شاعری می‌گوید: .

خلق را تقلیدشان بر باد داد
دو صد لعنت بر این تقلید باد

جاهلیت نوین همانند یک چادر بزرگ بر کل عقاید مردم سایه انداخته و مدافعین این خرافه‌های شرک آمیز برای اینکه رزق حرام خود را از دست ندهند، روز به روز این عقاید را زیباتر جلوه می‌دهند. دامنه این کار تا آنجا پیش رفته که زشتی اعمال مردم در نظرشان زیبا جلوه داده شده و همه فکر می‌کنند که درست‌ترین کار ممکن بین کلیه ادیان را انجام می‌دهند، در حقیقت فکر می‌کنند که درست‌تر از افکار و اعمال آنها در زمین وجود نداشته و کلیه افکار و اعمال آنها چون خوشایند و تائید شده عده‌ای خاص است، پس خوشایند الله نیز می‌باشد. زهی خیال باطل.

﴿قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُكُم بِٱلۡأَخۡسَرِينَ أَعۡمَٰلًا١٠٣ ٱلَّذِينَ ضَلَّ سَعۡيُهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ يُحۡسِنُونَ صُنۡعًا١٠٤ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَلِقَآئِهِۦ فَحَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَلَا نُقِيمُ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَزۡنٗا١٠٥[الكهف: ۱۰۳-۱۰۵].

«بگو «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین [مردم] در کارها چه کسانى هستند؟ (۱۰۳) آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم [و نابود] شده و با این حال مى‏پندارند که کار نیک انجام مى‏دهند! (۱۰۴) آنها کسانى هستند که به آیات خدایشان و لقاى او کافر شدند و به همین جهت اعمالشان حبط و نابود شد! بنابراین در روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد! (۱۰۵)».

جای‌ بسیار تأسف‌ است،‌ آنچه‌ که‌ رسول‌ خدا ج نهی‌ فرموده‌، مسلمانانی‌ که‌ حتّی‌ خود را معتقد و پایبند به‌ اسلام‌ نشان‌ می‌دهند، مرتکب‌ می‌شوند و بر قبور بعضی‌ از افراد صالح‌ خدا مثل امامان و صالحان، مراسم‌ برگزاری‌ می‌کنند، به‌ اعتکاف‌ می‌نشینند، بر آنها ضریح‌ و بنا و قبه‌ و بارگاه‌ می‌سازند، تزیین‌ و زینتشان‌ می‌دهند، بر آنها مسجد و گنبدهایی‌ طلایی‌ و تذهیب‌ شده‌ می‌سازند، چراغ‌ و شمع‌ روشن‌ می‌کنند، در برابرشان‌ خاضعانه‌ ایستاده‌ و نماز می‌خوانند و نذر می‌کنند، انفاقها و صدقات‌ خود را به‌ حساب‌ ضرایحشان‌ واریز می‌کنند، و یا همچون‌ کعبه‌ پیرامون‌ آن‌ طواف‌ می‌کنند، بر آن‌ دست‌ می‌کشند و می‌بوسند، و حتّی‌ در برابرشان‌ خاشعانه‌ و نیازمندانه‌، ایستاده‌ و استغاثه‌ نموده‌ و ادای‌ دیون‌ و گشایش‌ سختی‌ها و شفای‌ مریض‌ و طلب‌ فرزند و پیروزی‌ بر دشمنان‌ و... را از این افراد که حکم دون الله دارند، می‌خواهند. برخی‌ هم‌ خواسته‌ها و حاجات‌ خویش‌ را برای‌ صاحب‌ قبر، نه‌ به‌ صورت‌ شفاهی‌، بلکه‌ کتباً به‌ صورت‌ نامه‌! روی‌ کاغذ می‌نویسند و این‌ چنین‌ دچار شرک‌ می‌شوند! اگر به زمان پیامبر هم نگاه کنیم، آیا پیامبر بر روی قبر شهدای صدر اسلام و یا پیامبران گذشته بارگاه درست کرده بود؟ پس از فتح مکه، حضرت علی فردی بود که از طرف پیامبر ماموریت یافت کلیه قبور و بارگاههای آنجا را با خاک یکسان کرده و از حیث شرک و بدعت پاک نماید.

سوال ما از شما: چگونه خرافات بیان شده به عقیده ربط پیدا می‌کند؟

آیات منتخب

﴿ وَلَا تَرۡكَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ١١٣ [هود: 113].

«و بر ظالمان تکیه ننمایید که موجب مى‏شود آتش شما را فرا گیرد و در آن حال، هیچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهید داشت و یارى نمى‏شوید!».

﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ٢٠ [النحل: 20].

«معبودهایى که غیر از خدا مى‏خوانند، چیزى را خلق نمى‏کنند؛ بلکه خود مخلوقند!».