انسان عاقل - راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

فهرست کتاب

فصل ۱۰: ماهیت شرک

فصل ۱۰: ماهیت شرک

بدست آوردن یک بینش توحیدی بسیار قوی به درک مفهوم تفاوت الله تعالی (خالق) و دون الله (مخلوق) وابسته است و درک این تفاوت بسیار ساده بوده و فقط افراد ستیزه جو از پذیرش این واقعیت طفره می‌روند. به آیه زیر بسیار توجه کنید:

﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِي بِكِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٤ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ٥ وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ٦[الأحقاف: ۴-۶]

«به آنان بگو «هر آنچه که غیر از خدا می‌خوانید، به من نشان دهید چه چیزى از زمین را آفریده‏اند، یا شرکتى در آفرینش آسمانها دارند؟ کتابى آسمانى پیش از این، یا اثر علمى از گذشتگان براى من بیاورید، اگر راست مى‏گویید» (۴) چه کسى گمراهتر است از آن کس که غیر از خدا را مى‏خواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمى‏گوید و از دعای آنها بى‏خبر است؟ (۵) و هنگامى که مردم محشور مى‏شوند، همین معبودها دشمنانشان خواهند بود و حتّى عبادت آنها را انکار مى‏کنند! (۶)».

خداوند در بخش اول این آیه دوباره تاکید کرده که دونِ الله هیچ چیزی را خلق نکرده و بلکه خود مخلوقند. در هیچکدام از کتب آسمانی و حتی کتب علمی، هیچ مدرکی مبنی بر مشارکت دونِ الله در آفرینش وجود ندارد. به آیه خوب توجه کنید. در آیه گفته شده که هر آنچه که غیر از خداوند خوانده شود، تا قیامت هم به فرد متقاضی پاسخ نخواهند داد و در روز قیامت این دونِ الله‌ها علاوه بر انکار شرک این افراد، دشمن آنها خواهند شد. در آن روز آنها می‌گویند که ما در دنیا فقط خدای یگانه را عبادت کردیم و همه حاجات خود را پیش خداوند عرضه کردیم، در حالیکه شما به جای طلب از خداوند، از ما که خود مخلوق خداوند هستیم، طلب کردید. بنابر این ما الآن دشمن شما هستیم. ما موحد بودیم و شما دشمن خدا، پس مسیر ما و شما جداست.

در بخشهای قبلی بیان شد که دون الله مالک حتی ذره ای از کل کائنات نبوده و خود محتاج الله هستند. علاوه بر آن بیان شد که یعبدون (عبادت کردن، اظهار بندگی کردن) و یدعون (طلب کردن، حاجت خواستن) فقط به خداوند اختصاص دارد و در صورت یعبدون و یدعون دون الله دچار شرک شده‌ایم. مسلما در این مورد خداوند به صراحت در قرآن حرف خود را بیان کرده و هیچگونه تبصره و متممی قرار نداده است. تبصره و متمم‌هایی که ما خود در طول زمان ایجاد کرده‌ایم. برای مثال برخی افراد بیان می‌کنند که درست است که هر انسانی می‌تواند حاجت و طلب خود را مستقیما به نزد خدا ارائه دهد و درست است که نمی‌توان حاجت و طلب خود را مستقیما از دون الله خواست، ولی می‌توان از دون الله (امامان و صالحین و..) خواست که آنها واسطه ما و خداوند شوند. یعنی ما به غیر خدایانی که در قید حیات نیستند، حاجت خود را عرضه می‌کنیم تا آنها حاجت ما را به خداوند عرضه کنند.

دلایل بسیار واضحی که در مقابل این توجیه می‌توان بیان کرد اینکه اولا قوم عرب قبل از مبعوث شدن پیامبر دقیقا همین تفکر را داشته و از پیامبران گذشته مثل ابراهیم خلیل÷ و اسماعیل نبی÷ و یا از هابیل÷ و فرشتگان الهی می‌خواستند که حاجت آنها را به نزد الله تعالی ارائه دهند. آنها فکر می‌کردند که فرشتگان و انبیاء الهی به دلیل بی‌گناهیشان می‌توانند شفیع آنها بوده و آنها را به خداوند نزدیک سازند. ثانیا، اینکه ما از دون الله بخواهیم که حاجت ما را به نزد الله ارائه کنند، خود مصداقی از دعا و طلب از دون الله می‌باشد، زیرا به هر حال از دون الله می‌خواهیم که حاجت ما را شنیده و به خداوند برای اجابت ارائه کنند.

خداوند حتی در یک آیه از قرآن از بندگانش نخواسته که از طریق واسطه و معاون با وی ارتباط برقرار کنند و عبادت خداوند از طریق واسطه، همه و همه نشات گرفته و پرداخته ذهن ماست. خداوندی که از رگ قلب به ما نزدیکتر است، به ما دستور داده که به طور مستقیم از وی حاجت بخواهیم، همانگونه که نزدیکترین مسیر به یک نقطه، خط مستقیم تا آن می‌باشد. خداوندی که از رگ قلب به ما نزدیکتر است، دستور داده که حتی اگر بنده ای به واسطه گناه، خود را شرمنده فرض کند، بداند که باز خداوند به او از همه مخلوقات نزدیکتر است. هنگامی که برای خداوند واسطه قرار می‌دهیم، همانند این است که قبول کنیم، خداوند بدون وجود این واسطه‌ها ما را نمی‌بخشد و صدای ما را نمی‌شنود، یا اینکه فرض کنیم خداوند ظرفیت پذیرش مستقیم دعای بندگانش را ندارد و حتما باید با واسطه با وی ارتباط برقرار کرد. حتی اگر بنده ای از بندگان خداوند، در گناه غرق شده باشد، باز هم در توبه برای وی باز است و فقط خداوند است که گناهان وی را می‌بخشد:

﴿۞قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥٣ وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ٥٤[الزمر: ۵۳-۵۴].

«بگو «اى بندگان من که در گناه بر خود اسراف کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را جمعاً مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵۳) و به پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوى هیچ کس یارى نشوید! (۵۴)».

علاوه بر توجه به شکل زیر، در مورد سوال زیر هم تفکر کنید:

آیا درست است که ایمان و عقیده را از منبع دیگری غیر از قرآن اخذ کرد؟