انسان عاقل - راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

فهرست کتاب

فصل ۲۵: موانع اندیشه

فصل ۲۵: موانع اندیشه

در بخشهای قبل بیان شد که شرط اصلی مقبولیت ایمان نزد خداوند، تفکر و تعقل است. در قرآن سفارش بسیاری به تفکر شده و انسانهایی که در زندگی خود تفکر نمی‌کنند، جزو منفورترین افراد نزد الله تعالی می‌باشند. خداوند در دو آیه از قرآن بیان کرده که افرادی که تعقل نمی‌کنند و افرادی که ایمان نمی‌آورند پلیدترین افراد هستند:

﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن يُرِدۡ أَن يُضِلَّهُۥ يَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَيِّقًا حَرَجٗا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي ٱلسَّمَآءِۚ كَذَٰلِكَ يَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ١٢٥[الأنعام: ۱۲۵].

«آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‏اش را براى اسلام، گشاده مى سازد و آن کس را که بخواهد گمراه سازد، سینه‏اش را آنچنان تنگ مى‏کند که گویا مى‏خواهد به آسمان بالا برود؛ اینگونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمى‏آورند، قرار مى‏دهد! (۱۲۵)».

همچنین:

﴿وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ١٠٠[يونس: ۱۰۰].

«و هیچ کس نمى‏تواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا و الله پلیدى را بر کسانى قرار مى‏دهد که نمى‏اندیشند (۱۰۰)».

همچنین:

﴿۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُكۡمُ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ٢٢[الأنفال: ۲۲].

«بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که اندیشه نمى‏کنند. (۲۲)».

همیشه برای تفکر چند مانع مهم وجود داشته است. یکی از بزرگترین موانع تفکر، تعصب می‌باشد. یعنی اینکه فردی آنقدر نسبت به دارایی‌های خود (دین، کشور، قومیت، نژاد، شخصیت و ...) مطمئن و مغرور باشد که یا حاضر به شنیدن نظرات مخالف خود نیست یا هنگامی که نظرات مخالف خود را شنید، حتی در صورت درستی آنها را قبول نمی‌کند. خداوند به همه مسلمانان توصیه کرده که در یک محیط آزاد نقد و بررسی، به اظهار نظر و شنیدن دیدگاههای دیگران (چه مسلمان و چه غیر مسلمان) بپردازند. به آیه زیر دقت کنید:

﴿ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨[الزمر: ۱۸].

«کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند. (۱۸)».

طبق قرآن، خردمندان افرادی هستند که همه سخنان (القول یک کلمه عام برای اشاره به همه سخنان است) را شنیده و از بهترین آنها تبعیت می‌کنند. جامعه ای که خداوند برای انسان در نظر گرفته، جامعه ایست که در آن دموکراسی کامل برای همه اقوام و ادیان الهی وجود دارد. در جامعه اسلامی واقعی، آزادی بیان برای همه وجود دارد، سانسور و تفتیش عقاید وجود ندارد، ارزش افراد به پول و مقام نبوده و همه در برابر قانون مساویند. در این جامعه افراد می‌توانند به راحتی درباره عقاید خود به اظهار نظر بپردازند و دیدگاه‌های دیگران را بشنوند. در چنین جامعه ایست که پس از شنیدن القُول (سخنان) می‌توان در مورد آن تفکر کرد. پس از توصیه قرآن راجع به تبعیت از «اَحسنَ القُول»، خداوند بیان کرده که افراد حقیقت طلب در نهایت به قرآن روی خواهند آورد، زیرا در بین همه گفتارها، حرف الله از همه برتر است و اَحسنَ القُول واقعی همان قرآن است:

﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ٢٣[الزمر: ۲۳].

«خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش مکرّر و همانند یکدیگر است و از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مى‏ترسند مى‏افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذکر خدا مى‏شود؛ این هدایت الهى است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایى مى‏کند و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایى براى او نخواهد بود! (۲۳)».

مانع دیگر تفکر خود بزرگ بینی است که متاسفانه در جامعه ما به شدت در حال افزایش است. افرادی که به این مرض خطرناک مبتلا هستند، به جز خود برای هیچ چیزی ارزش قائل نیستند. این افراد همیشه فکر می‌کنند که جامعه چیز گرانبهایی را از آنها دزدیده و یا جامعه مانع پیشرفت آنهاست. البته در اینکه بسیاری از جوامع شخصیت با ارزش افراد را خرد می‌کنند، هیچ شکی نیست، ولی افراد خود بزرگ بین به جای دنبال کردن حقیقت برای رها نمودن خود از یوغ بندگی و بردگی پیشوایان، از نظر شخصیتی تبدیل به یکی از آنها می‌شوند. این افراد به جز حرف و دیدگاه‌های خود، برای هیچ چیزی ارزش قائل نمی‌شوند و به سرعت به قعر پرتگاه ظلالت سقوط می‌کنند. دقت کنید که همین ویژگی در شیطان بروز کرد که از محضر الله تعالی رانده شد.

مانع دیگر تفکر، خود کوچک بینی است. افراد خود کوچک بین هیچ ارزشی برای اعتقادات و افکار خود قائل نیستند و همیشه سعی می‌کنند که خود را سگ آستان یا کلب آستان دیگران معرفی کنند. غایت نهایی این افراد تقلید در کلیه امور زندگی (ایمان و عمل) می‌باشد. این افراد هم در زندگی دنیوی و هم در زندگی ابدی خود ذلیل و خوار می‌شوند.

مانع مهم دیگر تفکر، کوته بینی است. کوته بینی باعث می‌شود که آرزوهای افراد محدود و محدودتر شود. امروزه افراد بسیاری وجود دارند که نهایت آمال و آرزوهای آنها خرید یک ماشین، گرفتن مدرک، افزایش حقوق و ... می‌باشد. معمولا آرزوهای افراد مشخص کننده شخصیت افراد است. شخصیت افراد کوته بین، افراد قانع و راضی را بیان می‌کند، افرادی که هر چقدر ظلم و ستم بر آنها افزایش یابد، هیچ گاه اعتراض نمی‌کنند. این افراد به هر چه دارند قانعند، خواه این دارایی خرافات وفور باشد یا هدایت واقعی.

افرادی که ویژگی آنها را در بالا ذکر کردیم، مطمئنا هیچ کدام این جزوه را نمی‌خوانند، پس اگر شما تا این بخش مطالب گفته شده را دنبال کرده اید، فرد حق طلبی هستید که به دنبال حلقه گمشده زندگی خود می‌گردد. شما مطمئنا از وضع کنونی جامعه ناراضی هستید و همچنین فرد متعالی هستید که از خرافات موجود در جامعه متنفر هستید. فقط این را بدانید که گره مشکلات بیان شده فقط توسط الله تعالی باز شده و نه هیچ کس دیگر. به مثال زیر توجه کنید: فرض کنید که پدری با فرزند خردسال خود در ساحل یک دریا ایستاده است. فرزند خردسال وی با ماسه‌های ساحل بازی می‌کند. این کودک بوسیله ماسه‌های ساحل، خانه شنی می‌سازد. پس از اینکه خانه شنی اول درست شد، موجی از دریا آمده و خانه شنی را خراب می‌کند. کودک دوباره خانه شنی را می‌سازد، ولی این بار هم کودک از شکل خانه ساخته شده راضی نبوده و خانه را خراب می‌کند. کودک دوباره خانه شنی را می‌سازد. بازی ساختن خانه و خراب شدن خانه ادامه می‌یابد. کودک مرتبا خانه شنی را می‌سازد و خراب می‌کند. پدر کودک که در کنار فرزند خود ایستاده و از بالا ماجرا را می‌بیند، از دیدن این صحنه لبخند می‌زند. خوب، حال دید خود را از دید پدر کمی بالاتر ببریم و یک شهر را از بالا نگاه کنیم. مردم شهر را همانند مورچه‌هایی می‌بینیم که همه مثل کودکی که خانه شنی می‌سازد، مشغول هستند. همه به سرعت آهن و آجر را روی هم سوار کرده و خانه سازی می‌کنند. ۵۰ سال بعد خانه خراب می‌شود و خانه جدیدی جای آن را می‌گیرد. انگار که این فعالیت تمامی ندارد.

﴿وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۖ وَلَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ٣٢[الأنعام: ۳۲].

«زندگى دنیا چیزى جز بازى وسرگرمى نیست وسراى آخرت براى آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمى‏اندیشید؟ (۳۲)».

زندگی هر بشر یک تجربه دوباره نیست و برای هر فردی فقط یک بار تکرار می‌شود. اصلاح ایمان و عقیده هم کار یدی و عملی نیست که خستگی به دنبال داشته باشد. بنابر این هر انسانی باید زمانی از زندگی خویش را صرف تحقیق در مورد ایمان نماید. عمر یک انسان همانند پولی در دست اوست که با آن می‌تواند برای خود ثواب یا گناه خریداری کند. کسی که سرمایه عمرش تمام شده و برای آن دنیای خود نیز چیزی ذخیره نکرده زیانکار واقعی است. متاسفانه امروزه مردم فکر می‌کنند که اسلام واقعی همین چیزی است که در دست آنها می‌باشد و به همین دلیل، چشم و گوش خود را بسته و هیچ تفکر نمی‌کنند. مسلما هر فردی که گمان کند همیشه و همیشه دارای بهترین گزینه است، هیچ وقت به مسیر هدایت وارد نمی‌شود، زیرا همیشه فکر می‌کند چون بهترین مال من است، پس هر چیز دیگر حتی ارزش شنیدن را نیز ندارد. به طور مثال، اگر فردی برای مدتی در محیط کثیفی زندگی کند، به این محیط عادت می‌کند. حال اگر شخص دیگری به این فرد اعتراض کرده و وی را به محیط پاک دعوت کند، او این عمل را نادیده گرفته و به دلیل انس گرفتن به محیط کثیف، از لذت محیط پاک محروم می‌ماند.

وظیفه ما در حال حاضر فقط آگاه کردن بندگان دیگر خداست، و در این راه ثروت و تمکین کشورهای دیگر نباید مانعی در برابر ما محسوب شود. خداوند یکی را سیاه پوست، یکی را سفید پوست، یکی را چاق، یکی را لاغر، یکی را بلند، یکی را کوتاه، یکی را پولدار و دیگری را بی‌پول آفریده است. روزی دست الله تعالی است و به هر کشوری که بخواهد می‌دهد و ممکن است که به کشوری کمتر از کشورهای دیگر بدهد. مهم این است که ما از داشته‌های خود چه بهره برداری ای می‌کنیم، نه اینکه در خیال داشته‌های دیگران زندگی کنیم.

﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ١٣١[طه: ۱۳۱].

«و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى که به گروه‌هایى از آنان داده‏ایم، میفکن! اینها شکوفه‏هاى زندگى دنیاست تا آنان را در آن بیازماییم و روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است!».

آیات منتخب

﴿ لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ كِتَٰبٗا فِيهِ ذِكۡرُكُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ١٠ [الأنبياء: 10].

«ما بر شما کتابى نازل کردیم که وسیله تذکّر [و بیدارى] شما در آن است! آیا نمى‏فهمید؟».