«دین»
مفهوم این کلمه بر چهار معنی پایدار و استوار است:
۱- حاکمیت و سلطه بزرگ (چیرگی و غلبه).
۲- اطاعت و قبول این حاکمیت و سلطه (به شکل مشقت بار یا راحت).
۳- نظام فکری و عملی که تحت نظر این حاکمیت پدید میآید (مقررات و حدود).
۴- مکافاتی که این قدرت بزرگ به خاطر تبعیت یا سرپیچی از این نظام در نظر گرفته است (مجازات، مکافات، محاسبه و قضاوت).
در معنای اول و دوم، در قرآن، کلمه «دین» به معنای سلطه استعمال شده است. و مراد از اینکه دین خالص فقط اختصاص به خدای منان دارد. انسان نباید جز برای الله در برابر حاکمیت و فرمان کسی تسلیم شود و بجز ذات مقدس او نباید از کسی ذاتاً اطاعت کرده و بندگیش نماید. یعنی تسلیم در مقابل کسانیکه اطاعت از آنها از سوی پروردگار بعنوان دستوری صادر نگردیده گناه و جرم محسوب میگردد. در رابطه با حکومت و دولت نیز مشابه است، یعنی اگر حکومت مبتنی بر قانون الهی بوده و به خاطر اجرای فرمان پروردگار بوجود آمده است، اطاعت از آن لازم است و اگر بر اساس قوانین طاغوتی استوار شود، اطاعت از آن گناهی است بس بزرگ. در معنای سوم، مراد از کلمه «دین» عبارت است از قانون، شرع، روش فکری و عملی که انسان به خاطر پیروی از مقررات و حدود آن، به آن نسبت داده میشود. اگر قانون خداوند متعال است، بدون شک انسان در دین پروردگار قرار دارد ولی اگر قانون غیر خدایی است، انسان در دین غیر خدا میباشد. لذا اگر منظور پیروی از دستورات رهبران باشد، مادامی که با قانون الله تناقض دارد، چنین انسانی را باید با «دین غیر خدایی» آنها نامگذاری نمود. اگر شخصی، قدرت و سلطهای را برتر از همه و نیرومندتر از همه قدرتها بداند و در روشهای فکری و عملی خویش تابع آن گردد، در دین آنها قرار دارد. در معنای چهارم، دین به معنی محاسبه و داوری و مجازات استعمال گردیده است. در معنای اول و دوم (حاکمیت و قبول آن):
﴿مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسۡمَآءٗ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٤٠﴾[يوسف: ۴۰].
«معبودهایى که غیر از خدا مىپرستید، چیزى جز اسمهائى که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیدهاید، نیست؛ خداوند هیچ دلیلى بر آن نازل نکرده؛ حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است دین پابرجا ولى بیشتر مردم نمىدانند! (۴۰)».
در معنای سوم (نظام فکری و قانون):
﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ٢١﴾[الشورى: ۲۱].
«آیا شریکانی دارند که بىاذن خداوند دینی براى آنها ساختهاند؟ اگر مهلت معینى براى آنها نبود، در میانشان داورى مىشد و براى ظالمان عذاب دردناکى است! (۲۱)».
در معنای چهارم (محاسبه و جزا):
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ١٧ ثُمَّ مَآ أَدۡرَىٰكَ مَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ١٨﴾[الانفطار: ۱۷-۱۸].
«تو چه مىدانى روز جزا چیست؟ (۱۷) باز چه مىدانى روز جزا چیست؟ (۱۸)».
آیه منتخب
﴿ قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَغۡوَيۡنَآ أَغۡوَيۡنَٰهُمۡ كَمَا غَوَيۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَۖ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ٦٣﴾ [القصص: 63].
«گروهى که عذاب درباره آنها مسلم شده میگویند «پروردگارا! ما اینها را گمراه کردیم؛ [آرى] ما آنها را گمراه کردیم، همانگونه که خودمان گمراه شدیم؛ ما از آنان به سوى تو بیزارى مىجوییم؛ آنان در حقیقت ما را نمىپرستیدند [بلکه هواى نفس خود را پرستش مىکردند]!»».