فصل ۱۱: مصادیق شرک
در آیات قبل دیدیم که خداوند تقاضای انسانها از دونِ الله (غیر خدا) را شرک میداند. هم عبادت (تَعبُدون) و هم دعا و طلب (تَدعون) از مخلوقات خدا (دونِ الله) شرک است، چه بطور مستقیم از دونِ الله و چه به صورت واسطه قرار دادن دونِ الله بین خود و خداوند. الله تعالی هیچ استثنائی در این مورد قائل نشده است. برای تاکید، آیه دیگری از قرآن را میآوریم و از شما میخواهیم دوباره به هر دو کلمه «تَعبدون» و «تَدعون» دقت کنید:
﴿قَالَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكَۖ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَكَ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ بِي حَفِيّٗا٤٧ وَأَعۡتَزِلُكُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا٤٨ فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا٤٩﴾[مريم: ۴۷-۴۹].
«ابراهیم گفت «سلام بر تو! من بزودى از پروردگارم برایت تقاضاى عفو مىکنم؛ چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است! (۴۷) و از شما و آنچه از غیر خدا مىخوانید، کنارهگیرى مىکنم و پروردگارم را مىخوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بىپاسخ نمانم» (۴۸) هنگامى که از آنان و آنچه از غیر خدا مىپرستیدند کنارهگیرى کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبرى قرار دادیم! (۴۹)».
دقت کنید شرک فقط این نیست که فردی مخلوق را در آفرینش آسمانها و زمین همتای خدا قرار دهد، بلکه حتی اگر مخلوق را واسطه عبادت و دعای خود از خالق قرار دهیم، مرتکب شرک شدهایم. پس کلیه حالات زیر شرک به حساب میآیند: اینکه تصور کنیم به جای خدای یگانه، چند خدا وجود دارد، تصور کنیم خداوند خویشاوند دارد، تصور کنیم که مخلوقات در خلقت با خدا همکاری کردهاند، تصور کنیم که به جای خداوند قادر، میتوان از مخلوقات طلب کرد، تصور کنیم که برای دعا یا عبادت، میتوان مخلوقات را واسطه قرار داد، تصور کنیم که مخلوقات به خاطر اجر و قربشان نزد خدا، معاونین خدا در انجام بعضی از اوامر هستند، تصور کنیم مخلوقی در صفات خاص الله با خدا شریک است و .... به آیه زیر خوب دقت کنید:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡكُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٤٠ بَلۡ إِيَّاهُ تَدۡعُونَ فَيَكۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَيۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِكُونَ٤١ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَتَضَرَّعُونَ٤٢﴾[الأنعام: ۴۰-۴۲].
«بگو «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید یا رستاخیز برپا شود، آیا غیر خدا را مىخوانید اگر راست مىگویید؟» (۴۰) بلکه تنها او را مىخوانید و او اگر بخواهد، مشکلى را که بخاطر آن او را خواندهاید، برطرف مىسازد و آنچه را شریک و دستیار خدا قرارمىدهید، [در آن روز] فراموش خواهید کرد. (۴۱) ما به سوى امتهایى که پیش از تو بودند، [پیامبرانى] فرستادیم و آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم؛ شاید خضوع کنند و تسلیم گردند! (۴۲)».
فکر کنید که در کنار شما حادثه ناگواری اتفاق میافتد (زلزله، سیل، بمب گذاری و ...). شما نجات خویش را از الله میطلبید یا از پیامبران، از الله میطلبید یا از امامان، از الله میطلبید یا از شیوخ و صالحان؟ اگر از الله طلب کنید، توحید واقعی را به انجام رسانیده اید وگرنه دچار شرک شده اید. همانطور که در بخشهای قبلی گفتیم، مردم جاهلیت که دچار شرک میشدند، انسانهایی عجیب و غریبی نبودند. آنها هم دقیقا مثل ما زندگی میکردند و خداوند را به عنوان خالق قبول داشتند. تنها مشکل آنها این بوده که از سنگ و چوب بتهای نمادینی به شکل افراد صالح درست و میکردند و این افراد صالح (مثل حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل) را واسطه دعا و عبادت خود قرار میدادند. سنگهای عمودی آن زمان، امروزه به صورت افقی شده و بر روی قبر افراد قرار گرفته است. شرک به زندگی انسان بسیار زیرکانه وارد میشود. بسیاری از انسانها تصور میکنند که مؤمن هستند، ولی اعمال آنها بیانگر شرک در عقیده شان میباشد. خداوند میفرماید:
﴿وَكَأَيِّن مِّنۡ ءَايَةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يَمُرُّونَ عَلَيۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ١٠٥ وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ١٠٦ أَفَأَمِنُوٓاْ أَن تَأۡتِيَهُمۡ غَٰشِيَةٞ مِّنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ أَوۡ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ١٠٧﴾[يوسف: ۱۰۵-۱۰۷].
«و چه بسیار نشانهاى در آسمانها و زمین که آنها از کنارش مىگذرند و از آن رویگردانند! (۱۰۵) و اکثر آنها که ایمان به خدا دارند، در عین حال مشرکند! (۱۰۶) آیا ایمن از آنند که عذاب فراگیرى از سوى خدا به سراغ آنان بیاید یا ساعت رستاخیز ناگهان فرا رسد، در حالی که متوجّه نیستند؟ (۱۰۷)».
حضرت محمد ج فرموده: ورود شرک به امت من از راه رفتن مورچه سیاهی بر روی سنگ سیاه و در شب، زیرکانهتر است. تنها راه جلوگیری از این مشکل پالایش عقاید از طریق فیلتر قرآن است، لذا توصیه ما این است که بعد از این، هر سخنی را از هر فردی و در هر لباسی (حتی در لباس دین) شنیدیم یا در جایی دیدیم، آن را از فیلتر قرآن رد کنیم، چون در روز قیامت، ما فقط میتوانیم قرآن را مرجع عقیده و ایمان خود معرفی کنیم و نمیتوانیم بگوییم به دلیل اینکه فلان عالم دینی این حرف را زد ما از وی تبعیت کردیم. با توجه به اینکه روز به روز بر احادیث جعلی و خرافی افزوده میشود، تنها معیار ما برای تبعیت از احادیث واقعی، فقط عبور از فیلتر توحیدی قرآن مجید میباشد. قرآن تنها کتابی است که تحریف و اشکال به آن راه نداشته و تنها نقشه هدایت هر فرد حق طلب میباشد. متاسفانه امروزه احادیثی به گوش میرسد که توسط آنها حتی ملاک کفر و ایمان افراد سنجیده میشود، بسیاری از این احادیث با قرآن تناقض داشته باید به راحتی از زندگی انسان حذف شوند. به شکل زیر دقت کنید:
در این بخش خطر شرک از دیدگاه قرآن را بررسی میکنیم. به اولین آیه توجه کنید:
﴿قُلۡ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّيٓ أَعۡبُدُ أَيُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ٦٤ وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٦٥ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ٦٦﴾[الزمر: ۶۴-۶۶].
«بگو «آیا به من دستور مىدهید که غیر خدا را بپرستم اى جاهلان؟» (۶۴) به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر شرک بِورزی، همه اعمالت تباه مىشود واز زیانکاران خواهى بود! (۶۵) بلکه تنها خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش! (۶۶)».
در این آیه خداوند پیامبر اسلام را خطاب قرار داده و با وجود اینکه حضرت محمد ج برای خداوند بسیار محترم میباشد، به وی اخطار داده که اگر شرک داشته باشد کل اعمال خود را با دست خود تباه میکند. امروزه افرادی هستند که کارهای خیر زیادی انجام میدهند. آنها مدرسهسازی میکنند، به فقرا غذا میدهند، به خیریهها کمک میکنند و ... ولی اگر عقیده این افراد درست نباشد هیچ کدام از اعمال آنها مقبول درگاه الهی قرار نمیگیرد. بحث عقیده در قرآن بسیار جدی است. به آیه زیر دقت کنید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ ءَامِنُواْ بِمَا نَزَّلۡنَا مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبۡلِ أَن نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰٓ أَدۡبَارِهَآ أَوۡ نَلۡعَنَهُمۡ كَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولًا٤٧ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا٤٨ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمۚ بَلِ ٱللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَآءُ وَلَا يُظۡلَمُونَ فَتِيلًا٤٩﴾[النساء: ۴۷-۴۹].
«اى کسانى که کتاب خدا به شما داده شده، به آن تصدیقگری که صادقانه نازل کردیم ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایى را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان گونه که اصحاب سبت را دور ساختیم و فرمان خدا در هر حال انجام شدنى است! (۴۷) خداوند هرگز شرک را نمىبخشد! و پایینتر از آن را براى هر کس که بخواهد مىبخشد و آن کسى که براى خدا شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است. (۴۸) آیا ندیدى کسانى را که خودستایى مىکنند؟ بلکه خدا هر کس را بخواهد، ستایش مىکند و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد (۴۹)».
همچنین:
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا لُقۡمَٰنَ ٱلۡحِكۡمَةَ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِلَّهِۚ وَمَن يَشۡكُرۡ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٞ١٢ وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ وَهُوَ يَعِظُهُۥ يَٰبُنَيَّ لَا تُشۡرِكۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ١٣ وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ وَهۡنًا عَلَىٰ وَهۡنٖ وَفِصَٰلُهُۥ فِي عَامَيۡنِ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ١٤﴾[لقمان: ۱۲-۱۴].
«ما به لقمان حکمت دادیم که شکر خدا را بجاى آورد و هر کس شکرگزارى کند، تنها به سود خویش شکر کرده و آن کس که کفران کند، [زیانى به خدا نمىرساند] چرا که خداوند بىنیاز و ستوده است. (۱۲) هنگامى را که لقمان به فرزندش، در حالى که او را موعظه مىکرد گفت «پسرم! برای خدا شرک نداشته باش که شرک، ظلم بزرگى است» (۱۳) و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد، و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مىیابد که براى من و براى پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت همه شما به سوى من است! (۱۴)».
همچنین:
﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ٨٣ فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَكَفَرۡنَا بِمَا كُنَّا بِهِۦ مُشۡرِكِينَ٨٤ فَلَمۡ يَكُ يَنفَعُهُمۡ إِيمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ فِي عِبَادِهِۦۖ وَخَسِرَ هُنَالِكَ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨٥﴾[غافر: ۸۳-۸۵].
«هنگامى که رسولانشان دلایل روشنى براى آنان آوردند، به عِلمی که داشتند خوشحال بودند [و غیر آن را اصلا قبول نمیکردند] ولى آنچه را به تمسخر مىگرفتند آنان را فراگرفت! (۸۳) هنگامى که عذاب ما را دیدند، گفتند «هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به هر آنچه که شریک خدا مىشمردیم، کافر شدیم!» (۸۴) امّا هنگامى که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان براى آنها سودى نداشت. این سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آنجا کافران زیانکار شدند! (۸۵)».
در آیه قبل خداوند بیان میکند که هنگامی که در مقابل بسیاری از گمراه شدگان در دین، دلایل روشنی از قرآن آورده شود، آنها بیان میکنند که ما خود در دین صاحب علم هستیم و افراد زیادی پیرو ما هستند. ولی در روز قیامت این افراد نه به حال خود سودی میبخشند و نه به حال انسانهایی که گمراه کردند. در آیه زیر بیان میشود که حتی به میزان سر سوزنی نیز نباید به خداوند یگانه شرک داشت:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ ٱلَّذِي جَعَلۡنَٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً ٱلۡعَٰكِفُ فِيهِ وَٱلۡبَادِۚ وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ٢٥ وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡقَآئِمِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ٢٦ وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ٢٧﴾[الحج: ۲۵-۲۷].
«کسانى که کافر شدند و مؤمنان را از راه خدا بازداشتند و از مسجد الحرام که آن را براى همه مردم برابر قرار دادیم، چه کسانى که در آنجا زندگى مىکنند یا از نقاط دور وارد مىشوند؛ و هر کس بخواهد در این سرزمین از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناک به او مىچشانیم! (۲۵) زمانى را که جاى کعبه را براى ابراهیم آماده ساختیم [و به او گفتیم:] حتی به اندازه ذرهای، شرک نداشته باش! و خانهام را براى طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان و سجودکنندگان پاک ساز! (۲۶) و مردم را دعوت عمومى به حج کن؛ تا پیاده و سواره بر مرکبهاى لاغر از هر راه دورى بسوى تو بیایند.».
در آیات قبل دیدیم که حتی به اندازه ذرهای نباید به خداوند شرک داشته باشیم و کسانی که آگاهانه یا نا آگاهانه با عقیده نادرست (شرکآمیز یا کفرآمیز) به حضور خداوند بروند، در نزد خداوند مجرم قلمداد شده و تمامی اعمالی که در این دنیا انجام دادند را از دست خواهند داد. به آیه زیر دقت کنید:
﴿يَوۡمَ يَرَوۡنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ لَا بُشۡرَىٰ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُجۡرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا٢٢ وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا٢٣ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ يَوۡمَئِذٍ خَيۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَأَحۡسَنُ مَقِيلٗا٢٤﴾[الفرقان: ۲۲-۲۴].
«روزى که فرشتگان را مىبینند، روز بشارت براى مجرمان نخواهد بود و مىگویند «ما را امان دهید، ما را معاف دارید!» (۲۲) و ما به سراغ اعمالى که انجام دادهاند مىرویم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار مىدهیم! (۲۳) بهشتیان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر و استراحتگاهشان نیکوتر است! (۲۴)».
با وجود این همه آیه در قرآن مجید (و بسیاری از آیاتی که در اینجا مطرح نشده است) و این همه اخطار به کل بشریت، آیا حاضریم از کل عمر خود فقط چند ساعت را برای تفکر در هدف اصلی در دنیا و زندگی جاویدان در آخرت قرار دهیم؟