انسان عاقل - راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

فهرست کتاب

فصل ۱۳: شفیع یا شریک؟

فصل ۱۳: شفیع یا شریک؟

در بخش قبل دیدیم که شفاعت به صورتی که در جامعه رایج است وجود ندارد. قرآن کریم به طورکلی شفاعت را رد نکرده ولی آن را بدین صورتی که در جامعه کنونی می‌بینیم، قبول ندارد. در جامعه ما، مردم پیشاپیش برای خود شفیعانی از دونِ الله قرار می‌دهند (این شفیعان از پیامبران گرفته تا امامان، امامزادگان، شهدا و حتی اقوام مرده افراد را شامل می‌شود)، در صورتی که در قرآن بیان شده که شفاعت در روز قیامت فقط به اذن خداوند و به افراد و اموری که خود مد نظر دارد تعلق می‌گیرد، نه پیشاپیش دراین دنیا و به اذن و خواست انسانها:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خُلَّةٞ وَلَا شَفَٰعَةٞۗ وَٱلۡكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ٢٥٤ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا يَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ٢٥٥[البقرة:۲۵۴-۲۵۵].

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از آنچه به شما روزى داده‏ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و نه دوستى [رفاقتهاى مادى سودى ندارد] و نه شفاعت، و کافران همان ستمگرانند. (۲۵۴) هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده که قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر قائم به ذات او، هیچگاه خواب او را فرانمى‏گیرد؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست؛ کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند؟ آنچه را در پیش روى بندگان و پشت سرشان است مى‏داند و کسى از علم او آگاه نمى‏گردد جز به مقدارى که او بخواهد. کُرسی [حکومت] او آسمانها و زمین را دربرگرفته و نگاهدارى آن دو او را خسته نمیکند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست. (۲۵۵)».

به شکل زیر دقت کنید. شفاعت صحیح در روز قیامت و به اذن خود خداوند صورت می‌پذیرد، در حالیکه اگر پیشاپیش و در این دنیا انسانهای صالح را شفیع خود قرار دهیم، مرتکب شرک شده‌ایم. مردم امروزه جهت این پیکانها را برعکس کرده‌اند و به جای اینکه طبق دستور خود قرآن به فکر تصحیح ایمان خود باشند، فکر می‌کنند بوسیله شفیع قرار دادن دونِ الله از سوال و جواب روز قیامت در امان خواهند بود. در حقیقت قرآن خود به انسان دستور داده که برای نزدیکی به خداوند از کلیه وسیله‌هایی که خود خداوند در قرآن امر فرموده، استفاده کند ولی در این مسیر شرک نداشته باشد. انسان می‌تواند از وسیله‌هایی مثل نماز، عمل به قرآن، جهاد در راه خدا برای نزدیکی به خدا استفاده کند.

شفاعت درست و غلط

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ وَجَٰهِدُواْ فِي سَبِيلِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ٣٥[المائدة: ۳۵].

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید، تقوای خدا پیش بگیرید و وسیله‏اى براى تقرب به او بجوئید و در راه او مجاهده کنید، باشد که رستگار شوید! (۳۵)».

در آیه بالا می‌بینید که خداوند خود به بشر می‌گوید از وسیله‌هایی مثل مجاهده و ... برای تقرب به من کمک بگیرید، ولی در این مسیر تقوای خدا را هم پیش بگیرید که دچار شرک نشوید. وسیله‌هایی که خداوند خود برای تقرب معرفی نموده (نماز و جهاد و روزه و عمل به قرآن)، باعث تقرب به خدا می‌شوند، در حالیکه واسطه و شفیع گرفتن بندگان به نیت تقرب به الله تعالی، بیشتر باعث دوری آنها از خداوند می‌شوند. این مساله به وضوح در آیه زیر بیان شده است:

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا٥٦ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِيلَةَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ وَيَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحۡذُورٗا٥٧[الإسراء: ۵۶-۵۷].

«بگو «کسانى را که غیر از خدا، معبود مى‏پندارید، بخوانید! آنها نه مى‏توانند مشکلى را از شما برطرف سازند و نه تغییرى در آن ایجاد کنند.» (۵۶) کسانى را که آنان مى‏خوانند، خود وسیله‏اى براى تقرب به پروردگارشان مى‏جویند، وسیله‏اى هر چه نزدیکتر و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او مى‏ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است! (۵۷)».

مساله بعدی در مورد شفا گرفتن از دونِ الله است. ممکن است که شما خود به افرادی برخورد کرده باشید که می‌گویند: درست است که قرآن شفا از دونِ الله را رد می‌کند، ولی خود ما از امامان و افراد صالح شفا گرفته‌ایم. جواب این افراد چنین است: اول اینکه در اینجا دو حرف وجود دارد، یکی حرف خداوند در قرآن و دیگری حرف افرادی که می‌گویند ما شفا گرفته‌ایم. پس انتخاب با خود شماست که کدام را قبول کنید. به آیه زیر خوب دقت کنید:

﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٠٦ وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ١٠٧ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ١٠٨[يونس: ۱۰۶-۱۰۸].

«و از غیر خدا، چیزى را که نه سودى به تو مى‏رساند و نه زیانى، مخوان! که اگر چنین کنى، از ستمکاران خواهى بود! (۱۰۶) و اگر خداوند زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمى‏سازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر کس از بندگانش بخواهد مى‏رساند و او غفور و رحیم است» (۱۰۷) بگو «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر کس هدایت یابد، براى خود هدایت شده و هر کس گمراه گردد، به زیان خود گمراه مى‏گردد و من مأمور [به اجبار] شما نیستم!» (۱۰۸)».

دوم اینکه، افرادی که فکر می‌کنند از غیر خدا شفا گرفته‌اند، باید بدانند که همین شفا نیز از جانب خدا بوده است. خداوند در قرآن دو مسیر را برای انسان مشخص کرده است. یکی مسیر درست و توحیدی و دیگری مسیر غلط و شرک‌آمیز، در قرآن حتی سرانجام هر دو مسیر نیز مشخص شده است، مسیر توحیدی به بهشت و مسیر شرک آمیز به جهنم منجر می‌شوند. هر کسی با توجه به اختیار خود یکی از دو مسیر گفته شده را اتخاذ می‌کند و مسولیت تنها بر عهده خود او خواهد بود و خداوند هم انسانها را به اجبار از مسیر شرک به مسیر توحید وارد نمی‌کند (انسانها مختار به انتخاب هستند). در قرآن بیان شده خداوند به همه انس و جن چه در مسیر توحیدی و چه در مسیر شرک آمیز باشند، کمک می‌کند. هر کدام از انسانها حتی اگر به مسیر غلط وارد شوند، باز هم از طرف خداوند مدد داده می‌شوند. به آیه زیر دقت کنید:

﴿مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعَاجِلَةَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلۡنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ يَصۡلَىٰهَا مَذۡمُومٗا مَّدۡحُورٗا١٨ وَمَنۡ أَرَادَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعۡيَهَا وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ كَانَ سَعۡيُهُم مَّشۡكُورٗا١٩ كُلّٗا نُّمِدُّ هَٰٓؤُلَآءِ وَهَٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّكَۚ وَمَا كَانَ عَطَآءُ رَبِّكَ مَحۡظُورًا٢٠[الإسراء: ۱۸-۲۰].

«آن کس که زندگى زودگذر دنیا را مى‏طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم و به هر کس اراده کنیم مى‏دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد که در آتش سوزانش مى‏سوزد در حالى که نکوهیده و رانده خدا است. (۱۸) و آن کس که سراى آخرت را بطلبد و براى آن سعى و کوشش کند در حالیکه ایمان داشته باشد، سعى و تلاش او پاداش داده خواهد شد. (۱۹) هر یک از این دو گروه را از عطاى پروردگارت مدد و کمک مى‏دهیم و عطاى پروردگارت هرگز [از کسى] منع نشده است. (۲۰)».

پس اگر شخصی اگر ته قلب اعتقاد داشته باشد که یک تکه چوب، یا فرشتگان، یا انسانها وی را شفا می‌دهد، وی شفای خود را دریافت می‌کند. در حقیقت خداوند با کمک به این افراد مشرک و برآورده کردن حاجات آنها، آنها را در گناهانشان بیشتر غرق می‌کند. این امر سنت خداوند است که هم موحّدین و هم مشرکین و کفّار را در انتخابهایشان مدد بدهد ولی در نهایت باید دید که کدام گروه جزو زیانکاران خواهند بود. آیه زیر را ببینید:

﴿ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَيَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَٰرَتُهُمۡ وَمَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ١٦ مَثَلُهُمۡ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا فَلَمَّآ أَضَآءَتۡ مَا حَوۡلَهُۥ ذَهَبَ ٱللَّهُ بِنُورِهِمۡ وَتَرَكَهُمۡ فِي ظُلُمَٰتٖ لَّا يُبۡصِرُونَ١٧ صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ١٨[البقرة: ۱۵-۱۸].

«خداوند آنان را به مسخره می‌گیرد و آنها را در طغیانشان مدد می‌دهد تا سرگردان شوند. (۱۵) آنان کسانى هستند که هدایت را به گمراهى فروخته‏اند و تجارت آنها سودى نداده و هدایت نیافته‏اند. (۱۶) آنان همانند کسى هستند که آتشى افروخته ولى هنگامى که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند آن را خاموش مى‏کند و در تاریکی‌هاى وحشتناکى که چشم کار نمى‏کند، آنها را رها مى‏سازد. (۱۷) آنها کران، گنگ‌ها و کورانند؛ لذا بازنمى‏گردند!».

آیه بالا در سیاق منافقان نازل شده است، ولی دقیقا همین امر برای مشرکین و کفار نیز صدق می‌کند. آیا این درست است که همه دردها و مریضی‌ها و بلاها از جانب خداوند باشد، ولی شفا و درمان از طرف مخلوقات خداوند مثل امامان صورت پذیرد. آیا هنگامی که مریضی و بلا به انسان برسد، خواست الله بوده و شفا و رفع بلا خواست دونِ الله (انبیاء و صالحین و...). مسلما هم درد و هم درمان فقط از طرف خود خداست و در هنگام گرفتاری فقط باید بر خداوند یکتا توکل کرد. همانگونه که سلطه و آفرینش، رزق بندگان و کل کائنات در قبضه قدرت خدا قرار دارد، مریضی و شفا نیز فقط در اختیار اوست:

﴿وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّۗ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِيزٖ ذِي ٱنتِقَامٖ٣٧ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ٣٨ قُلۡ يَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنِّي عَٰمِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٣٩[الزمر: ۳۷-۳۹].

«و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراه‏کننده‏اى نخواهد داشت. آیا خداوند توانا و داراى مجازات نیست؟ (۳۷) و اگر از آنها بپرسى «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده؟» حتماً مى‏گویند «الله!» بگو «آیا هیچ درباره هرآنچه که غیر از خدا مى‏خوانید اندیشه مى‏کنید که اگر خدا زیانى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟ و یا اگر رحمتى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگیرند؟» بگو «خدا مرا کافى است و همه متوکّلان تنها بر او توکّل مى‏کنند!» (۳۸) بگو «اى قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل مى‏کنم؛ امّا بزودى خواهید دانست. (۳۹)».

بعضی افراد بیان می‌کنند که چون حضرت عیسی÷ بیمارهای مختلف را شفا می‌داده، پس می‌توان از مردگان طلب شفا کرد. ولی این نکته را فراموش کرده‌اند که اولا حضرت عیسی زنده بوده و ثانیا شفا دادن وی در زمان حیاتش، معجزه وی محسوب می‌شود. آیا حضرت عیسی در زمان حاضر حضور دارد که به ارائه معجزه بپردازد و مریضان را شفا دهد. نکته مهم در مورد معجزه پیامبران این است که آنها همیشه به اذن الله و در زمان حیات خود به ارائه معجزه می‌پرداختند. به طور مثال شفا دادن حضرت عیسی، پیراهن حضرت یوسف و ... همه و همه معجزه ای به اذن الله و در زمان حیات آنها بوده است.

مفاهیم مطرح شده، چیزهای جدیدی نیستند و از زمان نزول قرآن همیشه همراه ما بوده‌اند، ولی متاسفانه به دلیل مهجور ماندن قرآن در بین مردم و روی آوردن مردم به تقلید به جای تفکر، باعث شده که مردم فکر کنند که این مفاهیم از کجا آمده‌اند؟ آیا دین جدیدی آمده؟ چرا تاکنون کسی این مفاهیم را برای ما بیان نکرده است؟ پس علمای دینی تاکنون چه می‌کرده‌اند؟ (یک ساعت تفکر از هزار سال عبادت کورکورانه برتر است).

آیه منتخب

﴿ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَيَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٖ٣٤ [التوبة: 34].

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید! [آگاه باشید و در دام نیافتید] همانا بسیارى از علما و راهبان، اموال مردم را به باطل مى‏خورند، و آنان را از راه خدا بازمى‏دارند! و کسانى که طلا و نقره را گنجینه مى‏سازند و در راه خدا انفاق نمى‏کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده!».