انسان عاقل - راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

فهرست کتاب

«اله»

«اله»

در قرآن مجید، کلمه اله معانی زیر را دارد:

اولین چیزی که در رابطه با عبادت و آلهیت مهم است، نیاز و احتیاج است. تا زمانیکه انسان کسی را برای حل مشکلات خود توانا و قادر نداند، به اندیشه عبادت نخواهد افتاد، یعنی باید کسی باشد که وی را حفظ کند، وی را نجات داده و از هر گونه پریشانی، درماندگی، و اضطراب رهایش کند. یگانه معبود، قاضی حاجات و اجابت کننده دعا خداست و لازم است که او از هر نقطه نظر از همه با منزلت‏تر و عالی مقام‏تر باشد و بنده به علو مقام و غلبه و قدرت او باید معترف باشد. تصوراتی که به خاطر آنها کلمه «اله» به معبود اعطا می‌شود، عبارت‌اند از پناه دادن، تسکین نمودن، مقام بلند دادن، بال گستردن، صاحب نیرو، مصلح برای عابد، مالک بودن و معبود گره گشا. اعراب جاهلیت معتقد بودند پروردگار خالق و قهاری وجود دارد و او را به نام «الله» می‌شناختند ولی در کنار خدا، به اله‌های دیگری نیز معتقد بودند. در حقیقت عقیده‏شان در شأن سایر الهه چنین بود که آنها در پروردگار دخیل‏اند و گفتار و کردار این اله‌ها در پیشگاه اللهأ قبول می‏گردد و از مصیبت‏ها بخاطر شفاعتشان دور خواهیم ماند. آنها علاوه بر این، انسانهای بزرگ قوم خود را به مقام اله منسوب ساختند و به هر راهی که آنها بعنوان شرع برای آنها تلقی می‌کردند، سرسپرده بودند و آنچه را که آنها حرام و حلال قرار داده بودند، پیروی می‌کردند و می‏پنداشتند که این انسانها حق دارند که امر و نهی نماید. طبق قرآن، این سلطه و سیطره‏ای که بیان گردید قابل تجزیه نیست و هرگز ممکن نیست که سلطه و آفرینش بدست کسی، اوامر و رزق بدست دیگری، و تسخیر نظام شمسی و گردش زمین بفرمان دیگری باشد. امکان ندارد که خلقت از آن کسی، مرض و شفاء در دست کسی، زندگی و مرگ بدست دیگری باشد. به آیه زیر دقت کنید:

﴿وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٨٨[القصص: ۸۸].

«و معبود دیگرى را همراه با خدا مخوان که هیچ معبودى جز او نیست؛ همه چیز جز ذات [پاک] او فانى مى‏شود؛ حاکمیت تنها از آن اوست و همه بسوى او بازگردانده مى‌شوید!».

مردم جاهلیت در سختیها، معبودهای خود را طلب می‌کردند و خواستار فریاد رسی آنها می‏شدند و آنها را به کمک می‏طلبیدند. همچنین، اله‏هایی که می‌خواندند، تنها از جن و ملائکه و بت‏ها نبودند، بلکه از میان افراد صالح که قبلاً وفات کرده بودند، نیز الهه انتخاب کرده و به آنها معتقد بودند! آنها فکر می‏کردند که معبودانشان (بتها و انسانهای صالح) قادرند که در دنیا جهت بر طرف ساختن حاجت‏ها، دخل و تصرف داشته باشند. کسی که اله خود را از دونِ الله انتخاب می‌کند، او را بدعا و نیاز می‏خواهد و از وی استعانت می‏جوید و به دربارش سر تعظیم می‏کند، به حضور می‏ایستد و تقرب می‏طلبد و نذر و نیاز تقدیمش می‏کند. قرآن راجع به معبودان آنها که پس از مرگ، از آنها حاجت خواسته می‌شد گفته:

﴿أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ٢١[النحل: ۲۱].

«آنها مردگانى هستند که حیات ندارند و حتی نمى‏دانند در چه زمانى محشور مى‏شوند!».

همه مخلوقات از آن خداست و برایش شریکی در آفرینش نیست و تنها اوست که مردم را روزی می‏دهد و فقط اوست قائم به تدبیر این جهان و در شئون و اموراتش کسی نیست که آنها را بچرخاند و این خطای فاحشی است که احدی بجز او را اجابتگر دعا بدانیم. به طور کلی کلمه اله در قرآن در مورد خداوندی بیان شده که وی تنها آفریننده، تنها رزاق کل مخلوقات، تنها مالک همه کائنات، تنها مالک روز جزا، تنها پناه دهنده و تنها اجابت کننده دعای بندگان، تنها فرمانروا، تنها یاری‌دهنده، تنها مالک زندگی و مرگ می‌باشد. تنها اله همه مخلوقات الله است.