پنجاه و هشت اعتراض به قانون ازدواج موقت

فهرست کتاب

اعتراض سیزدهم: «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ... وَأُحِلَّ لَكُم»

اعتراض سیزدهم: «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ... وَأُحِلَّ لَكُم»

شما سلسله آیات مربوطه را ببینید: آیه ۲۲ و ۲۳ با «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ» شروع شده و زنانی را که در ازدواجشان با مردان حرام است بیان کرده است؛ در آیه بعدی گفته است که غیر از اینها برای شما حلال است: «وَأُحِلَّ لَكُم». پس آیه بعدی به قبلی ربط دارد و این حلال، عطف به آن حرام است؛ پس این موقت از کجا آمد؟ حالا شما به عبارت‌های بعد از «وَأُحِلَّ لَكُم» نگاه کنید:

﴿وَأُحِلَّ لَكُمبرای شما حلال شد

﴿مَّا وَرَآءَ ذَٰلِكُمۡغیر از این موارد حرام شده‌

﴿أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٰلِكُمکه با مالتان بگیرید

﴿مُّحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَۚ[با نیت] پاکدامنی و محکم کار، نه زنا

﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّپس وقتی با مال از آنها تمتع گرفتید

﴿فَ‍َٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّمهریه آنها را بدهید.

پس می‌بینید که عبارت «بر شما حلال شد» برمی‌گردد به عبارت «بر شما حرام شد» که در آیه پیشین آمده و درباره نکاح و بهره‌جویی از همان زنان است، یعنی زنانی که حلال شد. جای تعجب است که علمای شیعه پای متعه را بمیان میکشند و روال سخن را نمی‌بینند.

این مثال را در نظر بگیرید:

قانونگذار می‌گوید: کامیون‌ها اجازه ندارند وارد خیابان سعدی و حافظ و خیام و فردوسی و شریعتی شوند، به غیر از اینها، اجازه دارند که وارد خیابان‌های دیگر شوند. اینجا اگر کسی بگوید که: حرف از تاکسی است که اجازه دارند وارد خیابان‌های دیگر شوند، می‌گوییم: به فعل اجازه دارند نگاه کنید درباره کامیون است یا نه، و اجازه ندارند هم عطف به کامیون است، پس صحبت از تاکسی از کجا آمده است؟

در آیه هم همینطور است «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ» قبل از «وَأُحِلَّ لَكُم» آمده است. «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ» درباره ازدواج دائم است، پس «وَأُحِلَّ لَكُم» هم درباره ازدواج دائم است و «واو» را هم در «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ» ببینید که عطف است به فعل «وَأُحِلَّ لَكُم». شاید چنین باشد: واو در «وَأُحِلَّ لَكُم» عطف است به فعل «حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ».