اعتراض سی و ششم: ازدواج با محارم رواج میابد
وقتی انسان در سفر و ناشناس و موقت (مثلاً دو ساعته) زنی ناشناس را دور از چشم اقوام و شاهدان، متعه و صیغه میکند، بعدها زن را نمیشناسد، اما اثر و حاصل این متعۀ دو ساعته میتواند فرزندی باشد.
مرتضی رادمهر[۹]در کتاب «صیغه و پیامدهای آن در جهان تشیع» داستان تکاندهندهای را نقل میکند.
داستان دربارۀ زنی است که شوهرش را در جنگ از دست داده و به تشویق دولت صیغه مرد دیگری شده است. بعد از مدتی مرد پی کار خود رفته است و وی از آن مرد حامله شده، دختری دنیا آورده و با زحمت برای این دختر شناسنامهای دست پا میکند. سالها بعد، دختر به دانشگاه میرود و با پسری آشنا میشود. پسر با مادر و عمویش به خواستگاری دختر میآید، چون پدرش در خارج بوده و امکان حضور در مجلس را نداشت. شب عروسی، مادر متوجه میشود که دختر با برادرش عروسی کرده است.
این داستان حقیقی است، اما اگر شما بگویید که دروغ است، باز نمیتوانید منکر شوید که احتمال ندارد. بلکه هزار بار شاید رخ داده و کسی خبر ندارد.
عیب دیگر این است که مرد امسال با زنی عروسی میکند و سال دیگر پسرش با او عروسی میکند. او از کار پدر خبر ندارد، یا سال دیگر خودش با مادر آن دختر عروسی میکند. این مخفیکاری حتی باعث میشود که مرد با عروس خود عروسی کند، یا بین دو خواهر یا دختر و عمهاش را جمع کند. اینها فقط گوشهای از فساد متعه است که آیات قرآن و هنجارهای اجتماعی اسلام را به باد تمسخر میگیرد.
[۹]- شهید دکتر مرتضی رادمهر:آخوند شیعهای بود که به فرقۀ ناجیۀ اهل سنت گرایید. من او را در کویته پاکستان در حالی ملاقات کردم که به خاطر تحمل شکنجههای سربازان گمنام امام زمان در «زندان اوین» بسیار ضعیف و رنجور بود و نهایتاً بر اثر عوارض همان شکنجهها، به دیدار حق شتافت.