اعتراض سیام: برداشت غلط شیعه از حدیث اهل سنت
شیعه میگوید: اهل سنت حدیثی دارد که عمر گفت:
«متعتان كانتا على عهد النبيصأنهى عنهما: متعة الحج، ومتعة النساء»
«دو متعه در زمان رسول بود و من شما را منع میکنم: متعۀ حج و متعۀ زنان»
ما عقیده داریم که این اعلان محکم عمراو یادآوری مجدد او بود تا کسانی که خبر از حرام شدن متعه نداشتند با خبر شوند.
یک دلیل که عمرانمیتوانست حلال را حرام کند، همین حدیث است؛ زیرا در آن حدیث، او از متعۀ حج نیز منع کرد، ولی تا امروز کسی این فتوای او را نپذیرفته و هیچ کدام از مذاهب اهل سنت آن را قبول ندارند، زیرا هرچند رسول اللهص متعۀ حج را انجام نداده، منع هم نکرده است؛ پس عمر هم حق نداشته منع کند و این سنت تا امروز باقی است و فرموده عمرادر حد یک فتوا با نیت خوب است. اما درباره متعه ازدواج کسی با ایشان مخالفت نکرد؛ چرا؟ چون صحابه خود از رسولصشنیدند که حرام است؛ به همین دلیل بود که فتوای خلیفه را در راستای سنت دیدند و بدان اعتراضی ننمودند.
عقیده اهل سنت بر این است که عمر آن را حرام نکرد و اصولاً انگیزۀ وی از بیان چنین حکمی، چیز دیگر بود: وی میدید مردمی که به حج میروند، برای حج و عمره همزمان احرام میبندند و کسی عمرۀ مفرد نمیکند و غیر از ماههای حج مردم برای عمره به مکه نمیروند، پس خواست با جدا کردن بین حج و عمره، کعبه را همیشه پر از عبادتگزاران ببیند؛ چنان که روایت داریم که مردی به او گفت: «حج و عمره را یکجا کردم» و عمرافرمود: «خوب کردی» پس میدانست که حلال است.
از همه واضحتر، سخن پسر عمرباست که از او پرسیدند: آیا حج تمتع را حلال میدانی؟ گفت: بله. گفتند: با پدرت مخالفی؟ گفت: پدرم چنین نگفته، شما عمره را حرام کرده بودید و او شما را آگاه کرد. در آخر گفت: فرضاً اگر پدرم گفته باشد، آیا او به پیروی سزاوارتر است یا قرآن؟
پس دیدید که حتی پسر خلیفه نیز فتوای او را دربارۀ حج قبول نکرد. اگر رسولاللهصمتعه را حرام نکرده بود، امروز در مذاهب اسلامی همه با عمر مخالفت میکردند، اما یک نفر هم مخالف نیست. آیا دلیلی بهتر از این میخواهید؟