اعتراض چهل و هشتم: شیعه در دفاع از قانون متعه مکر میکند
شیعه با معصومیت میگوید:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست
اگر پسری در شرایطی باشد که نتواند ازدواج دائم کند و دختری هم در همان شرایط باشد، مطمئناً یک دختر دوشیزه که شرایط برای ازدواج دائم دارد، هیچ وقت به فکر ازدواج موقت نیست، چون در ازدواج دائم آیندهای محکمتر از ازدواج موقت در انتظارش است، اما هر دختر و پسر پاکدامنی که ازدواج دائم برایشان میسر نیست، برای آلوده نشدن به گناه به این کار تن میدهند.
جواب این است که باید صبر کرد؛ آیه قرآن میگوید:
﴿وَلۡيَسۡتَعۡفِفِ ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغۡنِيَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ﴾[النور: ۳۳]
«و کسانی که نمیتوانند ازدواج کنند، باید صبر نمایند تا الله آنها را بینیاز کند [یعنی برایشان وسایل عروسی را فراهم کند]».
هر کسی میداند که اگر در جامعهای ازدواج موقت باشد، هیچ کس در نمیماند و همه به کام دل میرسند و این آسانترین کار است.
شیعه میگوید: اگر ازدواج موقت نیافت باید صبر کند؛ و ما میپرسیم آیا این معقول است که الله بگوید: اگر کسی زن روسپی نیافت باید صبر کند؟
مدافعین این قانون میگویند: قانون متعه برای افراد مجرد کمدرآمد است تا زنا نکنند؛ ولی این بهانه است. اگر این دلیل است، چرا ثروتمندان بیشتر صیغه میکنند؟
میگویند: مردان در سفر نیز نیاز به متعه دارند؛ ولی این هم بهانه است. اگر بهانه نیست پس چرا در شهر خود نیز صیغه میکنند؟ پس فلسفه این قانون برای افراد درمانده نیست؛ یک قانون همگانی و برای استفاده همگان است که متأهلها بیشتر از مجردها از آن استفاده میکنند. اما وقتی با طرفداران این قانون بحث کنیم، گردن کج کرده و میگویند: بیچاره جوان بیست ساله نمیتواند عروسی کند و مُضطَر است؛ در حالی که حتی معنی واژۀ مُضطَر را هم نمیدانند.
میدانیم که خوردن شراب یا گوشت خوک برای انسان تشنه یا گرسنهای جایز است آب و غذای حلال ندارد و در آستانۀ مرگ است، اما باید به اندازه بخورد؛ اما اگر برای همه -حتی در حالت بودن غذا- گوشت خوک را حلال و ثواب دانستیم و برای دفاع از این حکم، پای انسان گم شده و بیتوشه در صحرا را به میان بکشیم، نیرنگباز و فریبکاریم.
مدافعین این قانون میگویند: ما که مخالف ازدواج دائم نیستیم، اما وقتی که میسر نشود چه کنیم؟ اما این دفاع درست نیست خیلی از شیعهها در عین حال که قدرت ازدواج دائم دارند، از آن خودداری میکنند و به صیغه روی میآورند؛ حتی زن دارند و صیغه میکنند و کارشان در مذهب شیعه درست است. پس عمل اینها را چگونه توجیه میکنید؟
یک کار خنده دار دیگر شیعه این است که متعه را با زنا مقایسه میکند تا حقانیت مذهب خود را اثبات نماید، در حالی که این مثل مقایسه گوشت خوک با مدفوع است. چرا با میوه مقایسهاش نمیکنید؟ چرا با ازدواج دائم مقایسه نمیکنید؟